ارایه های ادبی شعر های فارسی ششم
ارایه های ادبی شعر های فارسی ششم را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
آرایه های ادبی :
1ـ تشخیص (آدم نِمایی ـ جان بخشی به اَشیاء ـ شَخصیّت بخشی ) :
نسبت دادن اعمالِ انسانی به غیرِ انسان را تشخیص می گویند.
مثال :
اَبر از شوقِ کِه می خَندد بدین سان قاه قاه : در این مصراع آرایه ی تشخیص
وجود دارد (عَمَلِ خندیدن که مُتُعَلِّق به انسان است را به « اَبر» نسبت داده است.)
2ـ واج آرایی (نغمه ی حروف): هر گاه یک حرف چندین بار برای تاًکید تکرار شود.
مثال :
ـ جان بی جمال جانان میل جهان ندارد /هر کس که این ندارد حَقّا که آن ندارد
(واج آرایی با تکرار صامت « ج» )
ـ رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار / دستم اندر ساعد ساقی سیمین ساق بود
(واج آرایی با تکرار صامت « س» )
3ـ تکرار : هر گاه یک یا چند کلمه بیش از دو بار در شعر یا نثر بیاید به طوری که بر
زیبایی سخن یا شعر بیفزاید.
مثال :
ـ از دَر دَر آمدی و من اَز خود به دَر شُدم / گویی کَزین جَهان به جَهان دگر شدم
( تکرار واژه ی « در» و « جهان» )
4ـ تَضاد ( طِباق ، مُتَّضاد ، مُخالف ) : دو کلمه از نظر معنی، مُخالف همدیگر باشند.
مثال :
ـ شاه وگدا به دیده دریادلان یکیست / پوشیده است پست وبلند زمین درآب
5 ـ مُراعات النظیر(شبکه ی معنایی ـ تَناسب ـ زنجیره معنایی):
آوردن چند کلمه از یک مجموعه است که با هم تناسب دارند این تناسب می تواند
از نظر جنس، نوع ، مکان، زمان ـ همراهی و... باشد.
مثال :
ابر و باد ومَه و خورشید وفَلَک در کارند/ تا تو نانی به کف آری و به غِفلت نخوری (سعدی)
در این بیت از سعدی واژه های ابر ، باد ، مَه ، خورشید و فَلَک همه از یک مجموعه هستند.
مثالی دیگر :
اَرغَوان جامِ عقیقی به سَمَن خواهد داد/چَشمِ نرگس به شقایق نگران خواهد شد(حافظ)
در این بیت از حافظ واژه های اَرغَوان ، عَقیق ، سَمَن ، نرگس ، شقایق همه اسم گُل
هستند.
6 ـ ضَربُ المَثَل ( تَمثیل ) : سُخَنی که در میان عُموم مردم معروف شده و در بَردارنده ی
نکته یا لطیفه یا پندی باشد .
(درباره ی نیکی کردن):
تو نیکی می کُن و دَر دجله اَنداز / که ایزَد دَربیابانَت دَهَد باز
(درباره ی دوستی):
دوست آن باشد که گیرَد دست دوست / دَر پریشان حالی ودَرماندگی (سعدی )
(درباره ی امیدواری) :
دَر نااُمیدی بَسی اُمید است / پایانِ شَب سیه سپید است (نظامی گنجَوی )
(درباره ی نداشتنِ غرور):
آینه چون نقش تو بنمود راست /خودشکن آینه شکستن خَطاست (نظامی گنجَوی)
(درباره ی کار بیهوده کردن):
(زیره به کرمان می برد چُغُندَر به هَرات)
(آب در هاوَن کوبیدَن)
(درباره ی صبر و بردباری داشتن):
گر صبر کُنی ز غوره حَلوا سازی
یا « صبر و ظَفَر هر دو دوستانِ قدیم اند / بر اثرِ صبر نوبتِ ظَفَر آیَد »
7ـ تشبیه : مانند کردنِ چیزی است به چیز دیگر ( هر تشبیه دارای 4 رُکن است)
1ـ رُکن اوّل ( مُشَبّه): کلمه ای است که قَصد تَشبیه کردنِ آن را داریم.
2ـ رُکن دوّم( مُشَبّه به):همان چیزی یا کسی است که مشبه ،به آن تشبیه می شود،
در واقع همان تشبیه ماست.
3ـ رُکن سوّم(وَجهِ شَبَه):ویژگی مشترک میان مُشَبّه و مُشَبّه به است که به آن
وجهِ شَبَه می گویند.
4ـ رُکن چهارم(اَداتِ تَشبیه):کلمه ای است که مُشَبّه و مُشَبّه به را به هم پیوند
می دهد.مانند:[مثل، همچون، چون، همانند،مانند، بسانِ ، چو ،... ]
مثال:
« مادَر همانند آب روانی ، پاک و زُلال است »
مُشَبَّه اَداتِ تَشبیه مُشَبَّه به وَجه شَبَه
8 ـ کِنایه :در لُغَت به معنی پوشیده سُخَن گفتن است و هر گاه عِبارت یا جُمله
ترکیبی دردو مَعنایِ دور و نزدیک به کار رَوَد به گونه ای که ذهنِ ما را از مَعنایِ
نزدیک پی به معنایِ دورِ آن ببَرَد این آرایه ایجاد می شود،بسیاری از تکیه کلام های
روزانه و ضرب المثل ها نوعی کنایه هستند.
(بیش تر کنایه ها ریشه ی فعلی هستند.)مثال :
ـ فلانی دَهانش بوی شیر می دهد ( بچّه بودن یا هنوز کودک هستی )
ـ دم به تَله ندادن ( گیر نیفتادن )
ـ پا توی کفش کسی نکردن ( دخالت در کار کسی )
ـ آب غوره نگیر ( گریه نکن )
ـ پنبه را از گوشت در بیاور ( خوب گوش کن )
ـ پشتِ پا زدن ( ترک کردن )
ـ از کوره در رفتن ( عصبانی شدن )
ـ آستین بالا زدن ( آماده شدن )
ـ چهره بگشادن ( شاد شدن )
9ـ مبالغه ( اغراق- غلو ): آن است که در توصیف،مدح یا ذم یک شخص یا یک صحنه
زیاده روی کنیم. زیاده روی در میان حالت و صفتی است به گونه ای که بسیار بزرگتر
یا بسیار کوچکتر از آن چه که هست نشان داده شود وپذیرفتن آن از نظر عقل وعادت،
محال یا بسیار بعید باشد.
1-زسم ستوران درآن پهن دشت/زمین شد شش و آسمان گشت هشت (فردوسی)
مقصود شاعر این است که از شدت سم کوفتن اسبان وکثرت سوارکاران یک طبقه از
هفت طبقه ی زمین،به صورت گرد به آسمان رفت ودرنتیجه زمین شش طبقه شد و
آسمان هشت طبقه شد.
5- به مرگ سیاوش سیه پوشد آب / کند زار نفرین بر افراسیاب
6- هر وقت باران می بارد با خود می گویم،لابد دل آسمان برایت تنگ شده است.
تو ای زیباترین تابلوی آفرینش! شانه هایت تکیه گاه همیشگی من است.
10 ـ تخلّص : به اسم شاعر ، تخلّص می گویند که معمولاً در بیت آخر یا یک بیت
مانده به آخر می آید.
مثال :
سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی/ عشق محمد بس است و آل محمد
(سعدی: تخلّص)
منبع مطلب : sheshom1391.blogfa.com
مدیر محترم سایت sheshom1391.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
دانلود کتاب آرایه های ادبی فارسی ششم
دانلود رایگان کتاب آرایه های ادبی فارسی ششم دبستان
این کتاب شامل همه ی موارد زیر می باشد:
تهیه و تنظیم : خانم مریم عزیزی
برای دانلود کتاب آرایه های ادبی فارسی ششم بر روی لینک زیر کلیک کنید:
دانلود کتاب آرایه های ادبی فارسی ششم
آرایه ادبی چیست؟
آرایه های ادبی یا صنایای ادبی بکاربردن فنونی است که رعایت آنها بر جلوه و جنبه زیبایی و معنوی سخن می افزاید.
لیست آرایه های ادبی ششم
در این لیست تمام آرایه های ادبی ویژه کلاس ششم آمده است:
منبع مطلب : math.matrees.ir
مدیر محترم سایت math.matrees.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
يسنا : آرایه های بیت اول: دارای دو جمله (نیست در هر مصراع) / قافیه: پیشه و اندیشه / ردیف: نیست و نیست / ز: مخفف از / تضاد بین راستی و کژی آرایه های بیت دوم: دارای دو جمله (است و گریست) / قافیه: است و گریست / ترکیب وصفی و نهاد: سخن گفتن کژ / به بیچارگان بر: دو حرف اضافه برای یک متمم است. / بباید گریست: از آن نوع فعل هایی است که نهاد آن هرکس می تواند باشد. آرایه های بیت سوم: دارای دو جمله (گردد و خوانیمش) / قافیه: دروغ و بی فروغ / کو: مخفف که او / نهاد: هر آن کو (مصراع اول)، ما (مصراع دوم) / ترکیب اضافی: گرد دروغ / مفعول: «ش» در / تناسب بین کلمات (دروغ، ستمکاره و بی فروغ / کنایه: به گرد دروغ کنایه از دروغ گفتن آرایه های بیت چهارم: دارای دو جمله (کن و نیاید) / قافیه: راستی و کاستی / مفعول: راستی / نهاد: تو، کاستی / قید: همه (همیشه) / آرایه تضاد بین راستی و کاستی آرایه های بیت پنجم: دارای سه جمله (نگوید و دان و توست) / قافیه: درست و توست / قید: چنان / ترکیب اضافی: دشمن جان / نهاد: هر آن کس، تو (جمله دوم)، او (جمله سوم) / مفعول: درست، که او دشمن جان توست (برای دان) / فعل: نگوید (مضارع)، دان، است (مضارع) آرایه های بیت ششم: دارای دو جمله (است و کوبیم) / قافیه: راستی و کاستی / نهاد: در راستی / مفعول: در کاستی / حرف اضافه: بر / متمم: ما / کنایه: در راستی را خیره کوبیدن کنایه از دروغ گفتن
بعضی از آرایه ها : منادا کلمه ای هست که معمولا با نشانه ی ندا می آید ندا مانند=ا ،یا،ای منادا مانند=ای خدا،ای مادر عزیز ،سعدیا،یا خدا،یا حسین.... مناظره یعنی مشاجره بین ۲ نفر یا بیشتر برای مثال درس راز زندگی ترکیب های وصوی و اضافی اضافی =کلمه ای که با اضافه کردن تر یا ترین بی معناست وصوی =کلمه ای که با اضافه کردن را یا ترین با معنا باشد
یک بنده خدا👱♂️ : گزاره منادا ندا وامثالش رو بزارید
عابی : خیلی خوبن ولی ارایه ها رو هش نیست
ELX : خوبه
زهرا : مبالغه : گاهی شاعران یا نویسندگان برای بزرگ نمایی ، شعر را بیشتر از آنچه که هست توصیف میکنند و در شعر بزگ نمایی میکنند . مثال : بزد و تیغ بینداخت از بر سرش / فرو ریخت چون رود از برش ، معنی : سر اژدها را از تنش جدا کرد / به اندازه رود خون از اژدها ریخت ، در این شعر اژدها آنقدر خون ندارد که باعث تشکیل رود بشود مناظره : بحث کردن یا صحبت کردن دو نفر جان بخشی : یعنی وسیله یا چیزی که در این دنیا جان ندارند اما در داستان یا شعر شما آن جان دارد و ما به اون جان میدیم مثال : شما داستانی را می خواهید بنویسید و در داستان شما یک گل و یک درخت است ، گل با درخت حرف میزنند یا مثلا یه میز و صندلی با هم حرف میزنند کنایه : وقتی در مورد مطلبی به طور غیرمستقیم صحبت میکنیم به آن کنایه میگوییم و کنایه سخنی است که دو مفهوم دور و نزدیک دارد و در واقع منظور گوينده مفهوم دور آن است مثال : در خانه او همیشه باز است ، مفهوم نزدیک : در خانه اش قفل ندارد و همیشه بازه مفهوم دور : او مهمان نواز است و همه را در خانه اش راه میدهد یامثلا : از سرما اینجا یخ زدم - دوساعت اینجا منتظرم - آنقدر اینجا منتظر بودم زیر پام علف سبز شد ندا و منادا : برای خطاب کردن و گفت وگو باکسی از نشانههای مثل ای یا ا اسفاده میکنیم گاهی هم منادا بدون این نشانه هامی آید اینکه با نشانه می آید یعنی ای یا ا نشانه ندا میگوییم اما بدون این نشانه ها میآید منادا میگوییم مثلا: یا رب ، یا میشه ندا و رب منادا شخصیت بخشی : یعنی رفتارهای انسان یا شخصیت های انسان را به یک وسیله یا چیزی که در دنیا جان ندارد که در داستان جان دارد داده میشود فقط لطفا اگر کسی میدونه به من بگه که آرایه یعنی چه
Kooki : عالی هست فقط منادا و ندا و... را بزارین ممنون
عابی : بعضی از ارایه هانیست
z : مضاف و مضاف الیه اگر دو تا اسم پشت سر هم بیایند اسم اول مضاف اسم دوم مضاف الیه میگن مثل کیف سارا [کیف ;مضاف سارا ;مضاف الیه [
نا شناس : عالی
نازگل احمدی : مرسی از لطفتون
ناشناس : بهترین من فردا امتحان فارسی دارم اینو خوندم کلا متوجه شدم ممنون
H .... R : خیلی از آرایه ها نیست مثل مناظره ، اصوات ، منادا و ...
Helia : سلام به همه .عالی بودنش. از اول شیشم که بودم از گام استفاده میکردم این خیلی عالیه .
خوبه ولی باز هم جا داره که بگه مثلا تلمیح نیست
عالی بود
سلام متلب شما عالی بود
خیلی خوبه ولی بیشتر مطلب بگذارید
مرسی از لطفتون
تلمیح نبود
خیلی خوب بود
عالی هست فقط منادا و ندا و... را بزارین ممنون
عالی
منادا کلمه ای هست که معمولا با نشانه ی ندا می آید
ندا مانند=ا ،یا،ای
منادا مانند=ای خدا،ای مادر عزیز ،سعدیا،یا خدا،یا حسین....
مناظره یعنی مشاجره بین ۲ نفر یا بیشتر
برای مثال درس راز زندگی
ترکیب های وصوی و اضافی
اضافی =کلمه ای که با اضافه کردن تر یا ترین بی معناست
وصوی =کلمه ای که با اضافه کردن را یا ترین با معنا باشد
سلام دوستان آرایه تمجید را نام نبرده شده
مبالغه : گاهی شاعران یا نویسندگان برای بزرگ نمایی ، شعر را بیشتر از آنچه که هست توصیف میکنند و در شعر بزگ نمایی میکنند . مثال : بزد و تیغ بینداخت از بر سرش / فرو ریخت چون رود از برش ، معنی : سر اژدها را از تنش جدا کرد / به اندازه رود خون از اژدها ریخت ، در این شعر اژدها آنقدر خون ندارد که باعث تشکیل رود بشود
مناظره : بحث کردن یا صحبت کردن دو نفر
جان بخشی : یعنی وسیله یا چیزی که در این دنیا جان ندارند اما در داستان یا شعر شما آن جان دارد و ما به اون جان میدیم مثال : شما داستانی را می خواهید بنویسید و در داستان شما یک گل و یک درخت است ، گل با درخت حرف میزنند یا مثلا یه میز و صندلی با هم حرف میزنند
کنایه : وقتی در مورد مطلبی به طور غیرمستقیم صحبت میکنیم به آن کنایه میگوییم و کنایه سخنی است که دو مفهوم دور و نزدیک دارد و در واقع منظور گوينده مفهوم دور آن است
مثال : در خانه او همیشه باز است ،
مفهوم نزدیک : در خانه اش قفل ندارد و همیشه بازه
مفهوم دور : او مهمان نواز است و همه را در خانه اش راه میدهد
یامثلا : از سرما اینجا یخ زدم - دوساعت اینجا منتظرم - آنقدر اینجا منتظر بودم زیر پام علف سبز شد
ندا و منادا : برای خطاب کردن و گفت وگو باکسی از نشانههای مثل ای یا ا اسفاده میکنیم گاهی هم منادا بدون این نشانه هامی آید
اینکه با نشانه می آید یعنی ای یا ا نشانه ندا میگوییم اما بدون این نشانه ها میآید منادا میگوییم مثلا: یا رب ، یا میشه ندا و رب منادا
شخصیت بخشی : یعنی رفتارهای انسان یا شخصیت های انسان را به یک وسیله یا چیزی که در دنیا جان ندارد که در داستان جان دارد داده میشود
فقط لطفا اگر کسی میدونه به من بگه که آرایه یعنی چه
سلام به همه .عالی بودنش. از اول شیشم که بودم از گام استفاده میکردم این خیلی عالیه .
خیلی از آرایه ها نیست مثل مناظره ، اصوات ، منادا و ...
عالی عالی عالی عالی عالی عععععععاااااااااااااااااااالللللللیییییییییی
عالی
.مناظره.
مناظره یعنی صحبت دو فرد
مانند
گفت: مستی، زان سبب افتان خیزان میروی
گفت: جرمِ راه رفتن نیست، ره هموار نیست
این شعر مناظره داره بخاطر اینکه دو فرد دارن باهم صحبت میکنن
خوب بود
عالی بود 🤍❤️
گزاره منادا ندا وامثالش رو بزارید
خیلی عالی بود ولی کم بودن باید یکم بیشتر میزاشتید
عالی
بهترین من فردا امتحان فارسی دارم اینو خوندم کلا متوجه شدم
ممنون
متن های زیادی بود مهم بودن اما بعضی آرایه ها نبودن
بد نیست
خیلی خوبن ولی ارایه ها رو هش نیست
بعضی از ارایه هانیست
ممنون:(
آرایه های بیت اول: دارای دو جمله (نیست در هر مصراع) / قافیه: پیشه و اندیشه / ردیف: نیست و نیست / ز: مخفف از / تضاد بین راستی و کژی
آرایه های بیت دوم: دارای دو جمله (است و گریست) / قافیه: است و گریست / ترکیب وصفی و نهاد: سخن گفتن کژ / به بیچارگان بر: دو حرف اضافه برای یک متمم است. / بباید گریست: از آن نوع فعل هایی است که نهاد آن هرکس می تواند باشد.
آرایه های بیت سوم: دارای دو جمله (گردد و خوانیمش) / قافیه: دروغ و بی فروغ / کو: مخفف که او / نهاد: هر آن کو (مصراع اول)، ما (مصراع دوم) / ترکیب اضافی: گرد دروغ / مفعول: «ش» در / تناسب بین کلمات (دروغ، ستمکاره و بی فروغ / کنایه: به گرد دروغ کنایه از دروغ گفتن
آرایه های بیت چهارم: دارای دو جمله (کن و نیاید) / قافیه: راستی و کاستی / مفعول: راستی / نهاد: تو، کاستی / قید: همه (همیشه) / آرایه تضاد بین راستی و کاستی
آرایه های بیت پنجم: دارای سه جمله (نگوید و دان و توست) / قافیه: درست و توست / قید: چنان / ترکیب اضافی: دشمن جان / نهاد: هر آن کس، تو (جمله دوم)، او (جمله سوم) / مفعول: درست، که او دشمن جان توست (برای دان) / فعل: نگوید (مضارع)، دان، است (مضارع)
آرایه های بیت ششم: دارای دو جمله (است و کوبیم) / قافیه: راستی و کاستی / نهاد: در راستی / مفعول: در کاستی / حرف اضافه: بر / متمم: ما / کنایه: در راستی را خیره کوبیدن کنایه از دروغ گفتن
سلام من بعضی از این اطلاعات رو نمیدونم ولی مستونم اسمشان را بگم و شما در باره آنا تحقیق کنید
مضاف
مضاف الیه
ترکیب وصفی
ترکیب اضافی
ترکیب وصفی اضافی
جمع مکسر
جمع سالم
خوب بود
بد بود
ندا یعنی کلمه ای که نشانه های ای. یا ، ا داشته باشد میگویند منادا