اعتقاد به زندگی پس از مرگ به کدام اصول دین اشاره می کند
اعتقاد به زندگی پس از مرگ به کدام اصول دین اشاره می کند را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
معاد و زندگی پس از مرگ در قرآن/ بیان معاد از زبان انبیاء الهی
به گزارش خبرگزاری مهر، معاد از نظر لغوی به معنای بازگشتن است و در اصطلاح به معنای دوباره زنده شدن آدمی پس از مرگ است. از موضوعات بسیار مهم و سرنوشت ساز انسان معاد است. پس از توحید موضوع مهمی که قرآن به آن اهتمامی ویژه دارد، معاد است. شمار آیات قرآن درباره جهان پس از مرگ بیش از 1400 آیه است و این تعداد آیه، نشانگر اهمیت معاد است. معاد، مورد اهتمام همه انبیای الهی نیز بوده است. اصولا دعوت به دین در صورتی معنا دارد که زندگی پس از مرگ جز اصول اساسی آن باشد.
انسان به دو دلیل به تحقیق درباره معاد علاقه مند است؛ اول، انسان ذاتا علم دوست و حقیقت جو است، به ویژه درباره آنچه با زندگی او ارتباط دارد و معاد از این گونه موضوعات است. انسان می خواهد بداند که آیا زندگی اش با مرگ پایان می یابد یا پس ازآن زندگی دیگری خواهد داشت؟کیفیت انتقال از این زندگی به آن زندگی چگونه است؟ زندگی آن دنیا چند مرحله ای است؟ آیا لوازم و وسایل مورد نیاز آن دنیا را باید در همان جا تهیه نمود یا اینکه زندگی این جهان، مقدمه و زمینه ساز خوشی ها و ناخوشی های آن جهان است و به تعبیری این دنیا مزرعه آخرت است؟ پاسخ به این پرسشها است که می تواند عطش حقیقت جویی آدمی را تا حدی فرو نشاند.
دوم، شناخت غایت و هدف زندگی برای انسان از اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا در شکل گیری فعالیت ها و اعمال انسان نقش مهمی دارد. انسانی که مرگ را پایان زندگی خود می داند، رفتار خود را به گونه ای تنظیم می کند که به هر طریق ممکن نهایت لذت را در این دنیا ببرد و تنها نیازها و خواسته های زندگی دنیوی خود را تامین کند. اما کسی که به زندگی جاودانه اعتقاد دارد، برنامه زندگی دنیوی خود را به گونه ای سامان می بخشد که هر چه بیشتر برای زندگی جاودانه اش سودمند باشد و از سوی دیگر، سختی ها و ناکامی های زندگی دنیا، او را دلسرد و ناامید نمی کند و پیوسته در راه کسب سعادت و کمال ابدی می کوشد.
خداوند تبارک و تعای در آیه 115 سوره مومنون می فرماید: "آیا گمان کردید شما را بیهوده آفریده ایم و به سوی ما باز گردانده نمی شوید." سوره قیامت آیه 3-5 می فرماید: آیا انسان می پندارد که هرگز استخوانهای او را پس از متلاشی شدن جمع نخواهیم کرد؟ آری، قادریم که حتی خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم. انسان در معاد شک ندارد بلکه می خواهد آزاد باشد و بی ترس از دادگاه قیامت تمام عمر گناه کند.
این آیه علاوه بر اینکه به معاد اشاره دارد، به دلیل انکار آن نیز اشاره می فرماید و نشان می دهد که علت انکارمعاد این است که آدمی می خواهد راه برای گناهکاری او باز باشد، زیرا اگر کسی به معاد اعتقاد داشته باشد پیوسته مراقب رفتار و کردار خود است و گناه و نافرمانی نمی کند.
بنابر آیات 24 و 25 سوره اعراف، خداوند هنگام هبوط آدم به زمین فرمود فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرید و برای شما در زمین تا هنگامی معین قرارگاه و برخورداری است. فرمود در آن زمین زندگی کنید و در آن می میرید و در رستاخیز از آن بر انگیخته خواهید شد. این نوع خطابات درباره معاد و هنگام هبوط آدم، نشانگر ماموریت آدم بر اشاعه اندیشه معاد در میان فرزندان خود است.
بنابر آیات قرآن، حضرت نوح (ع) در همان حال که با شرک و بت پرستی مبارزه می کرد، اندیشه معاد را به صورت صریح پیش می کشید و از قوم خود می خواست که از خدا طلب آمرزش کنند. قرآن سخن حضرت نوح را در آیات 17و 18 سوره نوح می آورد: خداوند شما را مانند گیاهی از زمین می رویاند، سپس شما را به همان زمین باز می گرداند و بار دیگر شما را خارج می سازد.
قرآن مسئله معاد را از زبان حضرت موسی(ع) در آیه 27 سوره غافر نقل می کند: و موسی گفت من به پروردگارم و پروردگار شما پناه می برم از هر متکبری که به روز حساب ایمان نمی آورد. همچنین بنابر آیات قرآنی، حضرت عیسی(ع) در همان روز که تولد از معاد یاد کرد و فرمود؛ سلام برمن در آن روز که متولد شدم و آن روز که می میرم و آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد.
منبع مطلب : www.mehrnews.com
مدیر محترم سایت www.mehrnews.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
معاد
معاد واژهٔ عربی برگرفته از «عود» است و بهمعنای «بازگشتن»، «رستاخیز» یا «دوبارهبرخاستن» (پس از مرگ) است. باور به رستاخیز (معاد) یکی از اصول دین اسلام است. برخی معاد را تنها جسمانی (رجعت) یا تنها روحانی (آخرت) میدانند. معاد یکی از اصول دین اسلام و یکی از مهمترین آنهاست. آیه ۱۵۶ سورهٔ بقره به این موضوع اشاره دارد که همگی به سوی پروردگار در حرکتی هستند.
معاد از دیدگاه قرآن[ویرایش]
مجید جعفریتبار:
أَرَأَیتَ الَّذیٖ یُکَذّبُ بالدّینِ. فَذلِکَ الَّذیٖ یَدُعُّ الْیَتیمَ. وَ لا یَحُضُّ عَلی طَعامِ الْمِسْکینِ. فَوَیلٌ لِلْمُصَلّینَ. الَّذینَ هُمْ عَنْ صلاتِهِمْ ساهُونَ. الَّذینَ هُمْ یُراءُونَ. وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ[۳]
آیا دیدهای کسی را که دین را تکذیب میکند ـو معاد و اصولِ اساسیِ دین را دروغ میپندارد (و در یک کلمه، بیدین است) ـ؟ پس بدان که او همان کسی است که یتیم را از خود دور میکند و به اطعام و رسیدگی به بینوایان رغبتی نداشته و دیگران را تشویق به این مهم نمیکند. پس وای بر نمازگزارانی که از واقعیّتِ نمازشان بدورند و ریاکاری میکنند و ـ برای زندگیِ خود، با نماز و سایرِ ظواهرِ دینی، خودشان را در نزد مردم، عابد و زاهد و وجیه جلوه میدهند، ولی ـ از کوچکترین خیرِ مادّی نیز دریغ ورزیده و کمترین خیری به بیچارگان نمیرسانند و هیچ سودی برای مردمِ بینوا ندارند.
به نظرِ این حقیر، جانِ الوهیّت و ادیانِ وحیانی، اعتقاد به معاد است ـ که یقینًا لازمهٔ آن، اعتقاد به مبدء وحی هم خواهد بودـ. شاید یکی از وجوه اطلاقِ معنای جزاء بر لغتِ دین، همین امر باشد. کسی که یدعّ الیتیم و لا یحضّ علی طعام المسکین، حتمًا معاد و حساب و کتاب را قبول ندارد که چنین میکند، و لذا مبدءِ حکیم و سریع الحساب و مُنتقِم را نیز نپذیرفتهاست و در یک کلمه، بیدین است.
فلسفه معاد از نظر اسلام[ویرایش]
در اسلام فلسفهٔ ایجاد معاد رسیدگی به بزرگترین و کوچکترین اعمال انسانها و جنیان است و زمانی که معاد به وقوع بپیوندد، نظامی نوین تحت فرمان خداوند متعال بدون حجاب در مقابل انسانها و اعمالشان داوری میکند.
سرنوشت جهان[ویرایش]
موضوع باز شدن آسمانها و زمین از حالت پیوسته در آیه زیر از سوره انبیاء اشاره شدهاست:
«آیا کسانی که کفر ورزیدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند، و ما آن دو را از هم جدا ساختیم»[۵]
همچنین موضوع پایان دنیا و بازگشتن آسمان به حالت اول نیز در چند آیه بعد از همان سوره اشاره شدهاست:
«روزی که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامهها در میپیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را بازمیگردانیم. وعدهای است بر عهده ما، که ما انجام دهنده آنیم.»[۶]
شبهات در باب معاد[ویرایش]
یکی از معروفترین شبههها در باب معاد، مخصوصا معاد جسمانی «شبهه آکل و ماکول» است. در میان شبهههای باب معاد شبهه «آکل و مأکول» از همه معروف تر است. تاریخ دقیق پیدایش این شبهه و نام نخستین کسی که آن را مطرح ساختهاست، به روشنی معلوم نیست، ولی در قدمت آن نمیتوان تردید کرد.
این شبهه از اوایل پیدایش بحثهای کلامی و فلسفی در میان اندیشه وران مسلمان مطرح شدهاست. نخست به صورت مجمل در آثار ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق بن ابی سهل نوبختی (سده ۴ ق) و ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا (۴۲۸ ق) مطرح شده و سپس در کتابهای دانشمندانی چون محمد بن حسن طوسی (۴۶۰ ق)، محمد بن محمد غزالی (۵۰۵ ق)، فخرالدین رازی (۶۰۶ ق)، نصیرالدین طوسی (د. ۶۷۲ ق)، حسن بن یوسف حلی (۷۲۶ ق)، قاضی عضدالدین ایجی (۷۵۶ ق) و سعدالدین تفتازانی (۷۹۸ ق)، نحوه طرح و راه حلهای پیشنهادی و دلایل ارائه شده گسترش یافته و سرانجام در آثار متأخرانی مانند مقداد بن عبدالله حلی (۸۲۶ ق)، صدرالدین شیرازی (۱۰۵۰ ق)، اسماعیل طبری نوری و جز ایشان بحث مستوفی دربارهٔ آن انجام گرفتهاست.[۷]
منابع[ویرایش]
جستارهای وابسته[ویرایش]
منابع[ویرایش]
منبع مطلب : fa.wikipedia.org
مدیر محترم سایت fa.wikipedia.org لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.