امام حسین درباره هدف خود از قیام در برابر یزید چه فرمود
امام حسین درباره هدف خود از قیام در برابر یزید چه فرمود را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
10 هدف اصلی امام حسین(ع) برای قیام
به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،امام حسین(ع) برای قیام کربلا اهداف بزرگی داشتند که در ادامه به 10 هدف اصلی ایشان اشاره خواهیم کرد:
هدف اول: اصلاح امت
امام حسین (ع) در وصیتنامهای کوتاه، اما بسیار پرمحتوا به برادرش محمد حنفیّه مینویسد:" من از سر هوا و هوس قیام نکردم و قصد افساد و ظلم به دیگران هم ندارم،( و در پی پست و مقام و مال دنیا هم نیستم) بلکه به منظور اصلاح امت جدّم قیام کردهام."
هدف دوم: امر به معروف و نهی از منکر
این هدف، هم در کلمات امام حسین (ع) آمده است و هم اصحاب آن حضرت به آن اشاره کردهاند و هم پیروان او و شیفتگان حضرتش در زیارتنامهها آن را زمزمه میکنند.
امام حسین (ع) در وصیت نامهاش خطاب به محمد حنفیّه فرمود:" هدف من از قیام امر به معروف و نهی از منکر است." درزیارتنامههای مربوط به امام حسین (ع) از جمله زیارت وارث می خوانیم :" شهادت میدهم که تو "امام حسین (ع)" نماز را بپا داشتی، و زکات را پرداختی و امر به معروف و نهی ازمنکر کردی و تا هنگام شهادت از خدا و رسولش اطاعت کردی."
هدف سوم: احیای سنت پیامبر اکرم (ص)
امام حسین (ع) می فرماید:" شما را به کتاب خدا و سنت پیامبر اسلام دعوت می کنم چرا که سنت رسول خدا را میرانده و بدعت را احیا کرده اند." و درجای دیگر خطاب به برادرش محمد حنفیّه می فرماید:" می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و طبق سنت جد و پدرم عمل نمایم."
هدف چهارم: حمایت از حق و مبارزه با باطل
امام حسین (ع) پس از رو به رو شدن با لشکر حرّ می فرمود:" ای یاران من! آیا نمیبینید که حق فراموش شده و وباطل صحنه جامعه را فرا گرفته است؟ در چنین شرایطی انسان مومن باید ( در مسیر زنده کردن حق و میراندن باطل) آماده لقای الهی باشد."
هدف پنجم: تشکیل حکومت اسلامی
یکی از مهمترین اهداف قیام امام حسین (ع) تشکیل حکومت اسلامی بود. امام حسین (ع) برای اینکه صرفا به شهادت برسد به کربلا نیامد بلکه در پی اهدافی از جمله تشکیل حکومت اسلامی عزم کربلا کرد؛ هر چند که می دانست در پایان شهید می شود. در جملهای از آن حضرت میخوانیم:" بار خدایا! تو خوب می دانی که انقلاب و نهضت من به خاطر حکومت و سلطنت بر مردم و دستیابی به زرق و برق دنیا نبوده بلکه هدف من از حکومت، ارائه معالم و نشانههای دینت به مردم ، و اصلاح بلاد و شهرها و ایجاد امنیت برای بندگانت و عمل به فرایض و سنتها و احکام توست."
هدف ششم: مبارزه با جهل
یکی دیگر از اهداف قیام امام حسین (ع) که در زیارت اربعین به آن اشاره شده مبارزه با جهل و نجات مردم از ضلالت و گمراهی است. در این زیارت میخوانیم : " امام حسین خون قلبش را در راه تو داد( و نهایت ایثار و فداکاری را کرد) تا بندگانت را از جهل ونادانی و حیرت و سرگردانی نجات دهد".
هدف هفتم: اجرای عدالت
امام حسین (ع) می فرماید:" رسول خدا (ص) فرمود: هر کس حاکم ظالمی را مشاهده کند که ( در اثر ظلم و جور) محرمات الهی را حلال شمرده و عهد و پیمان های الهی را شکسته و با سنت و سیره رسول خدا مخالفت کرده و درمیان بندگان خدا با گناه ودشمنی عمل می کند و در مقابل چنین حاکم ستمگری هیچ گونه عکس العمل گفتاری یا رفتاری از خود بروز ندهد خداوند چنین انسانی را در جایگاه همان ظالم ستمگر داخل میکند."
هدف هشتم: مقام شفاعت عظما
در سجدهای که در پایان زیارت عاشورای حسینی انجام می شود بعد از حمد و ستایش خداوند، خدا را به سبب تحمل مصیبت آن حضرت شکر می گوییم، سپس عرضه می داریم :" خدایا شفاعت حسین را روز ورود در صحنه محشر به من روزی کن، خداوندا گام های مرا از روی صدق نزد خودت با حسین و یارانش ثابت بدار همان یارانی که خون خود را تقدیم اوکردند." استجابت دعا زیر قبه آن حضرت و بودن شفا در تربت پاکش جلوههای دیگری از این شفاعت عظمی است.
هدف نهم: افشای چهره منافقان
خطر منافقانه بنی امیه که در لباس خلافت اسلامی همه مقدسات اسلام را زیر پا گذاشته و یکی را پس از دیگری محو می کردند همچنین جمعی از کوفیان پرمدعای منافق که بر امام حسن (ع) به خاطر صلحش آن همه ایراد کرده و تقاضای قیام از امام (ع) می کردند می بایست رسوا می شد.
هدف دهم: امتحان گسترده مسلمین
بعضی از شیعیان پرادعا و کم محتوا که خود را فدایی پاکباز آن حضرت می پنداشتند باید در کوره امتحان فرو می رفتند و بازماندگان صحابه و یاران پیامبر که بارها وصف امامان حسن (ع) و حسین (ع) را از ایشان شنیده بودند و کسانی که آرزو می کردند در جنگهای بدر و احد در خدمت آن حضرت بوده و شربت شهادت می نوشیدند و آنها که تأسف می خوردند که ای کاش در رکاب علی (ع) با "ناکثین " و " قاسطین " و "مارقین " پیکار می کردند همه و همه باید به امتحان فراخوانده می شدند و لذا قیام سید الشهدا آزمونی برای همه آنها بود؛ ولی ازا ین کوره آزمون بزرگ تنها اندکی پاک بیرون آمدند . امام (ع) در پاسخ کسی که عرضه داشت ایشان به کربلا نرود، فرمود :" اگر در مکان خود اقامت کنم پس این خلق بخت برگشته به چه چیز امتحان شود و به چه چیز آزموده گردد؟".
منبع:میزان
انتهای پیام/
هدف قیام امام حسین(ع) چه بود؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، انسان میتواند در حرکت چندماهه حضرت ابیعبدالله(ع) از آن روزی که از مدینه خارج شد و طرف مکه آمد تا آن روزی که در کربلا شربت گوارای شهادت نوشید بیش از صد درس مهم بشمارد که هرکدام برای یک امت، برای یک تاریخ و یک کشور، برای تربیت خود و اداره جامعه و قرب به خدا، درس است. اما آن صد درس مورد اشاره به کنار؛ یک درس اصلی در حرکت و قیام امام حسین(ع) وجود دارد که من سعی خواهم کرد آن را به شما عرض کنم؛ همه آنها حاشیه است و این متن است. چرا قیام کرد؟ این درس است.
به امام حسین (ع) میگفتند شما در مدینه و مکه محترمید و در یمن، آن همه شیعه هست. به گوشهای بروید که با یزید کاری نداشته باشید، یزید هم با شما کاری نداشته باشد. این همه مرید، این همه شیعیان؛ زندگی کنید، عبادت و تبلیغ کنید! چرا قیام کردید؟ قضیه چیست؟ این، آن سؤال اصلی است. این، آن درس اصلی است. دوست دارند چنین بگویند که حضرت خواست حکومت فاسد یزید را کنار بزند و خود، یک حکومت تشکیل دهد. این هدف قیام ابیعبدالله (ع) بود. این حرف، نیمه درست است؛ نمیگویم غلط است. اگر مقصود از این حرف، این است که آن بزرگوار برای تشکیل حکومت قیام کرد، به این نحو که اگر ببیند نمیشود انسان به نتیجه برسد، بگوید نشد دیگر، برگردیم؛ این غلط است. بله؛ کسی که به قصد حکومت حرکت میکند، تا آنجا پیش میرود که ببیند این کار شدنی است. آنجا که نشود رفت باید برگشت. اگر آن کسی که میگوید هدف حضرت از این قیام تشکیل حکومت حقه علوی است، مرادش این است، این درست نیست. برای اینکه مجموع حرکت امام، این را نشان نمیدهد.
در نقطه مقابل، گفته میشود نه آقا، حکومت چیست؟ حضرت میدانست که نمیتواند حکومت تشکیل دهد، بلکه اصلا آمد تا کشته و شهید شود! این حرف هم مدتی بر سر زبانها خیلی شایع بود. حتی من دیدم بعضی از علمای بزرگ ما هم این را فرمودهاند. این حرف را هم، ما در اسناد و مدارک اسلامی نداریم که برو خودت را یه کام کشته شدن بینداز؛ ما چنین چیزی نداریم. شهادتی را که ما در شرع مقدس میشناسیم و در روایات و آیات قرآن از آن نشان میبینیم، معنایش این است که انسان به دنبال هدف مقدسی که واجب یا راجح است، برود و در آن راه، تن به کشتن هم بدهد. این، آن شهادت صحیح اسلامی است. اما اینکه آدم، اصلاً راه بیفتد برای اینکه من بروم کشته شوم، یا یک تعبیر شاعرانه چنینی که، خون من پای ظالم را بلغزاند و او را به زمین بزند؛ اینها، آن چیزی نیست که مربوط بدان حادثه به آن عظمت است. در این هم بخشی از حقیقت هست. بنده به نظرم این طور میرسد کسانی که گفتهاند هدف، «حکومت» بود، یا هدف، «شهادت» بود، میان هدف و نتیجه خلط کردهاند. هدف اینها نبود. امام حسین (ع) هدف دیگری داشت؛ منتها رسیدن به آن هدف دیگر، حرکتی را میطلبید که این حرکت، یکی از دو نتیجه را داشت، حکومت یا شهادت. البته حضرت برای هر دو هم آمادگی داشت. هم مقدمات حکومت را آماده کرد و میکرد؛ هم مقدمات شهادت را آماده کرد و میکرد. اما هیچکدام هدف نبود، بلکه دو نتیجه بود، هدف، چیز دیگری است. هدف چیست؟
هدف انجام یک واجب عظیم بود
اگر بخواهیم هدف امام حسین (ع) را بیان کنیم، باید این طور بگوییم که هدف آن بزرگوار عبارت بود از انجام دادن یک واجب عظیم از واجبات دین، که آن واجب عظیم را هیچکس قبل از امام حسین -حتی خود پیامبر- انجام نداده بود.
حالا چرا امام حسین (ع) این کار را بکند؟ چون زمینه انجام این واجب، در زمان امام حسین پیش آمد. اگر این زمینه در زمان امام حسین پیش نمیآمد، مثلاً در زمان امام علیالنقی (ع) پیش میآمد، همین کار را امام علیالنقی (ع) میکرد و حادثه عظیم و ذبح عظیم تاریخ اسلام، امام علیالنقی میشد. اگر در زمان امام حسن مجتبی یا در زمان امام صادق (ع) هم پیش میآمد، آن بزرگواران عمل میکردند. در زمان قبل از امام حسین (ع)، پیش نیامد؛ بعد از امام حسین هم در تمام طول حضور ائمه (ع) تا دوران غیبت پیش نیامد. پیغمبر اکرم و هر پیغمبری وقتی که میآید، یک مجموعه احکام میآورد، این احکامی را که پیغمبر میآورد، بعضی فردی است و برای این است که انسان خودش را اصلاح کند؛ بعضی اجتماعی است و برای این است که دنیای بشر را آباد و اداره کند و اجتماعات بشر را به پا بدارد. مجموعه احکامی است که به آن نظام اسلامی میگویند.
مهندس این نظام و راهبر این قطار در این خط، نبی اکرم و آن کسی است که به جای او مینشیند. خط هم روشن است و مشخص است. باید جامعه اسلامی و فرد اسلامی از این خط، بر روی خط و در این جهت و از این راه حرکت کند؛ که اگر چنین حرکتی هم انجام گیرد، آن وقت انسانها به کمال میرسند؛ انسانها صالح و فرشتهگون میشوند، ظلم در میان مردم از بین میرود؛ بدی، فساد، اختلاف، فقر و جهل از بین میرود. بشر به خوشبختی کامل میرسد و بنده کامل خدا میشود. اسلام این نظام را به وسیله نبیاکرم آورد و در جامعه آن روز بشر پیاده کرد. در کجا؟ در گوشهای که اسمش مدینه بود و بعد هم به مکه و چند شهر دیگر توسعه داد. سؤالی در اینجا باقی میماند و آن اینکه، اگر این قطاری که پیغمر اکرم بر روی این خط به راه انداخته است، دستی، با حادثهای آمد و آن را از خط خارج کرد، تکلیف چیست؟ اگر جامعه اسلامی منحرف شد، اگر این انحراف به جایی رسید که خوف انحراف کل اسلام و معارف اسلام بود، تکلیف چیست؟
انحراف مردم و انحراف حکومت
دو نوع انحراف داریم. یک وقت مردم فاسد میشوند، اما احکام اسلامی از بین نمیرود؛ لیکن یک وقت مردم که فاسد میشوند، حکومتها هم فاسد میشوند، علما و گویندگان دین هم فاسد میشوند. از آدمهای فاسد، اصلاً دین صحیح صادر نمیشود. قرآن و حقایق را تحریف میکنند. خوبها را بد، بدها را خوب، منکر را معروف و معروف را منکر میکنند. خطی را که اسلام و مثلاً به این سمت کشیده است، صدوهشتاد درجه به سمت دیگر عوض میکنند. اگر جامعه و نظام اسلامی به چنین چیزی دچار شد، تکلیف چیست؟
اگر جامعه منحرف شد، باید کاری کرد. خدا حکمی در اینجا دارد. خدا انسان را در هیچ قضیهای بیتکلیف نمیگذارد. جامعه در زمان پیغمبر و زمان امیرالمومنین، که به آن شکل منحرف نشده است. در زمان امام حسین که معاویه در رأس حکومت است، اگرچه خیلی از نشانههای آن انحراف، پدیده آمده است، اما هنوز به آن حدی نرسیده است که خوف تبدیل کلی اسلام وجود داشته باشد. شاید بشود گفت در برههای از زمان، چنین وضعیتی هم پیش آمد؛ اما در آن وقت، فرصتی نبود که این کار انجام گیرد، موقعیت مناسبی نبود.
یکی از جانشینان پیغمبر. وقتی در زمانی واقع شود که آن انحراف، به وجود آمده است. البته به شرط اینکه موقعیت مناسب باشد، اگر موقعیت مناسب نباشد، هر کاری بکنند، فایدهای ندارد و اثر نمیبخشد. باید موقعیت مناسب باشد. البته موقعیت مناسب بودن هم معنای دیگری دارد، نه اینکه بگوییم، چون خطر دارد، پس موقعیت مناسب نیست؛ مراد این نیست. باید موقعیت مناسب باشد، یعنی انسان بداند این کار را که کرد، نتیجهای برآن مترتب میشود؛ یعنی ابلاغ پیام به مردم خواهد شد، مردم خواهند فهمید و در اشتباه نخواهند ماند. این، آن تکلیفی است که باید یک نفر انجام میداد. در زمان امام حسین (ع) هم آن انحراف به وجود آمده، هم آن فرصت پیدا شده است. پس امام حسین باید قیام کند، زیرا انحراف پیدا شده است. برای اینکه بعد از معاویه به حکومت رسیده است که حتی ظواهر اسلام را هم رعایت نمیکند. شرب خمر و کارهای خلاف میکند. تعرضات و فسادهای جنسی را واضح انجام میدهد. علیه قرآن حرف میزند. علناً شعر برخلاف قرآن و بر ردّ دین میگوید و علناً مخالف با اسلام است. منتها، چون اسمش رئیس مسلمانهاست، نمیخواهد اسم اسلام را براندازد. او عامل به اسلام، علاقهمند و دلسوز به اسلام نیست، بلکه با عمل خود، مثل چشمهای که از آن مرتب آب گندیده تراوش میکند و بیرون میریزد و همه دامنه را پر میکند، از وجود او آب گندیده میریزد و همه جامعه اسلامی را پر خواهد کرد.
چنین کسی با آن فساد، بعد از معاویه، خلیفه مسلمین شده است؛ خلیفه پیغمبر! از این انحراف بالاتر؟!
زمینه هم آماده است، یعنی چه؟ یعنی فضای جامعه اسلامی طوری است که ممکن است پیام امام حسین به گوش انسانها در همان زمان و در طول تاریخ برسد. اگر در زمان معاویه، امام حسین میخواست قیام کند، پیام او دفن میشد. این به خاطر وضع حکومت در زمان معاویه است. سیاستها به گونهای بود که مردم نمیتوانستند حقانیت سخن حق را بشنوند؛ لذا همین بزرگوار، ۱۰ سال در زمان خلافت معاویه، امام بود، ولی چیزی نگفت. کاری، اقدامی و قیامی نکرد. چون موقعیت آنجا مناسب نبود. قبلش هم امام حسن (ع) بود. ایشان هم قیام نکرد.
خوب؛ امام حسین هم در مقابل چنین انحرافی قرار گرفته است. پس باید آن تکلیف را انجام دهد. موقعیت هم مناسب است. پس دیگر عذری وجود ندارد.
پس هدف، عبارت شد از بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح، چه زمانی؟ آن وقتی که راه، عوضی شده است و جهالت و ظلم و استبداد و خیانت کسانی، مسلمین را منحرف کرده و زمینه و شرایط هم آماده است. البته دوران تاریخ اوقات مختلفی است. گاهی شرایطی آماده است و گاهی آماده نیست. زمان امام حسین آماده بود.
پس میتوانیم این طور جمعبندی کنیم، بگوییم امام حسین قیام کرد تا آن واجب بزرگی را که عبارت از تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است، انجام دهد. این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهی از منکر است؛ بلکه خودش یک مصداق بزرگ امر به معروف و نهی از منکر است. البته این کار، گاهی به نتیجه حکومت میرسد – امام حسین برای این آماده بود – گاهی هم به نتیجه شهادت میرسد برای این هم آماده بود.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/4112/
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
منم نمیدونم کاش میگفتن
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
نمیدونم کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستم 🙏🙏