انشا در مورد شب یلدا با مقدمه و نتیجه
انشا در مورد شب یلدا با مقدمه و نتیجه را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
تــــــــوپ تـــــــــاپ
مقدمه:
شب یلدا بزرگترین و طولانی ترین شب در طول یک سال می باشد و در آخرین شب پاییز و اولین روز زمستان برگزار می شود، این شب علاوه بر اینکه طولانی ترین شب سال است یکی از قدیمی ترین رسم های ایرانیان باستان می باشد به صورتی که در این شب یک جشن باستانی برگزار می شود و همه ی مردم تا ساعات طولانی از شب بیدار نیز مانند و با یکدیگر این شب طولانی را جشن می گیرند و در حین این جشن مشغول به خوردن انواع تنقلات و خوراکی ها نیز می شوند.
متن اصلی:
مردم وارد خانه می شود و با دستانی پر از میوه و شیرینی مرا صدا می کند، من وقتی پدرم را می بینم با شور و شوق به سمت او حرکت می کنم و در آغوش او قرار می گیرم. از پدرم می پرسم بابا اینا چین؟ پدرم با لحنی بچه گانه می گوید امشب شب یلدا است و قرار است که همگی با هم به خانه ی پدربزرگ برویم. وقتی پدرم این حرف را زد با خوشحالی فهمیدم که امسال نیز قرار است مانند پارسال بهمان خوش بگذرد زیرا که سال قبل نیز یک جشن یلدا خارق العاده داشتیم و پدرم باعث شد تا جشن یلدا پارسال برایم فراموش نشدنی شود.
از خوشحالی نمی دانستم که چه کاری را انجام دهم و چگونه در بهتر شدن امشب کمک کنم. به سراغ مادرم رفتم که در حال آماده شدن برای مراسم امشب بود، از او پرسیدم که مادر جان کاری هست که من انجام دهم، مادرم نیز گفت که الان نه اما وقتی به خانه ی عزیز رفتیم می توانی در چیدن و تزیین سفره من و مادربزرگت را کمک کنی.
من با شنیدن این کلمه به قدری خوشحال شدم که سراسیمه به حاضر شدن برای امشب مشغول شدم و بهترین لباس را نیز برای امشب انتخاب کردم. در پوست خود نمی گنجیدم وقتی که شنیدم می توانم در مراسم امشب نقشی داشته باشم.
وقتی که آماده شدیم به خانه ی پدربزرگ و مادر بزرگ رفتیم و دیدیم که عمو ها و عمه هایم نیز در این جمع حاضر هستند و با یک جمعیت شلوغ از بچه هایشان نیز روبرو شدم. وقتی بچه های فامیل را دیدم دیگر مانند این بود که دنیا را به من داده اند به شکلی که با نزدیک بیست بچه می توانستم بازی کنم و یک شب زیبا را برای خود و آن ها خلق کنم. بعد از اینکه کلی با بچه ها بازی کردیم با صدای مادرم به خانه رفتیم و هر کدام در جای مخصوص خود نشستیم، مادرم من را آرام صدا زد و گفت اگر می خواهی کاری کنی الان وقتشه.
با خوشحالی میز شام را چیدم و در تزئین آن کمک کردم، شام با بوی بی نظیرش مرا جادو می کرد و وادارم می ساخت تا هر چند دقیقه یکبار به غذا ها ناخنک بزنم و غذای دل خواهم را در دهانم بگذارم.
سفره را چیدم و تزیین کردم، سفره ی شام واقعا که بی نظیر و فراموش نشدنی بود و ما را دچار وسوسه می کرد، مادرم و مادر بزرگم در کل فامیل در آشپزی زبون زد هستند و همه از غذا شون تعریف می کنند، سفره پر بود از غذا های رنگارنگ و جورواجور که هر آدمی رو عاشق خودش می کرد.
شام تموم شد و نوبت تحریف های پدربزرگ و عمو ها رسیده بود که هر کدومشون از قصه های خودشون برای بقیه تعریف نیز کردند و همه رو به خنده وا می داشتند.
بعد از حدود دو الی سه ساعت که همه از سیر تا پیاز داستان هاشون رو برای بقیه تعریف کردند با اشاره ی پدر بزرگم فال حافظ و آوردم تا پدربزرگم شروع به حافظ خونی بکنه و غزلیات زیبای حافظ رو با صدای زیبا و آرامش بخش برای بقیه با صدای بلند بخونه.
غزلیات حافظ رو پدر بزرگم برای مدتی خوند و سپس گفت که خوب حالا می خوام برای همه فال بگیرم و هر کی دوست داره بیاد جلو و نیت کنه و چشمانش رو ببنده
من که منتظر این حرکتش مثل پارسال بودم سریع و تو یه حرکت خودم را به پدر بزرگ رساندم و گفتم من من می خوام.
پدربزرگ خندید و گفت حتما نوه گلم الآن واست یه فال بی نظیر و عالی می گیرم، بعد گفت که نیت کن و چشمات رو ببند، چشمانم را بستم و با انگشت اشاره بر روی یکی از شماره ها اشاره کردم.
پدر بزرگ شعر زیبایی رو خوند و گفت که فالت عالی در اومده و میگه که قراره به زودی به هر چی که میخوای برسی.
من داشتم از خوشحالی بال در میاوردم و اگه جا داشت پرواز می کردم و به همه می گفتم ببین چه فال خوبی برام در اومده. کم کم داشت ساعت از یازده می گذشت که مادرم با کمک یکی از زن عمو هام با ظرف میوه و شیرینی وارد شد و به هر کسی میده دلخواه رو می داد و پدر بزرگ هم با بریدن هندوانه ها به هر کسی یه تکه هندوانه می داد و میگفت هندوانه شب یلدا حتی از هندوانه ی وسط تابستون هم بیشتر می چسبد و می زد زیر خنده و همه باهاش می خندیدند.
کمی بعد دیدم یکی از دختر عموهام با ظرف های بستنی سنتی که مادرش درست کرده بود از بقیه پذیرایی می کرد، من با دیدن این صحنه دیکه نمی دونستم از خدا چی بخوام چون که هر چیزی که میخواستم رو تو اون شب به من هدیه داده بود.
بعد از اینکه میوه و شیرینی و بستنی رو خوردیم یکی از عمو هام که صدای خیلی خوبی داشت زد زیر آواز و با صدای خیلی زیباش شب رویایی ما رو تکمیل کرد و با خوشی آهنگ های درخواستی هم اجرا میکرد.
دیگه داشت ساعت از دو رد می شد و کم کم همه فکر رفتن بودند که بزرگترین عموم اولین قدم برای خداحافظی رو برداشت و همه هم که انگار منتظر بلند شدن اون بودن از جاشون بلند شدند و می خواستند که از پدر بزرگ خداحافظی و تشکر کنند اما پدر بزرگ گفت که چند لحظه دیگه بشینین چون که براتون یه سورپرایز دارم بعد مادر بزرگ رو صدا کرد و با هم به اون اتاق رفتند. بعد از چند دقیقه با چند تا هدیه ی کوچک اما خیلی خوشگل از اتاق بیرون آمدند و به هر نفر یه هدیه دادند و گفتند الان بازش نکنین تا برسین خونه ی خودتان.
من تا وقتی که به خونه برسم هیجان داشتم و نیز خواستم سریعتر ببینم توی اون کادو چی هست. بالاخره به خونه رسیدیم و من هدیه رو باز کردم و دیدم که یک خودکار حکاکی شده از شب یلدا، یک پلاک خیلی خوشگل و طلایی که نوشته بود یلدا مبارک و همچنین یک یک کاغذ که نوشته بود امیدوارم امشب تو یاد و خاطر همتون ماندگار باشه و هیچ وقت امشب را فراموش نکنید.
شب یلدا بهترین شب زندگی من بود و هیچ وقت این شب از ذهنم پاک نمی شود، من عاشق این ویژگی های شب یلدا هستم.
نتیجه گیری :
ما ایرانی ها مردمی بسیار با فرهنگ و متمدن هستیم که تاریخی چند هزار ساله را دارا می باشیم و هنوز هم آن را حفظ می کنیم. شب یلدا نیز یکی از این فرهنگ اصیل می باشد که تنها قصدش این است که مردم را در کنار یکدیگر جمع کند و به آنها نشان دهد که خوشحالی و شادی با چیز های بسیار ساده نیز می توانند مهیا شوند و تنها لازمه اش این است که کند یکدیگر باشیم و دست هم را بگیریم و به سوی شادی گام برداریم.
شب یلدا می خواهد نشان گر این باشد که تنها توانسته است با چند ثانیه اختلاف وسعت نسبت به دیگر شب ها این چنین شب بی نظیر و فراموش نشدنی ای را برای ما فراهم سازد پس چرا ما باید همیشه به یک دلیلی منطقی و رسمی دور هم جمع شویم و جشن بگیریم، چرا بی بهانه و تنها برای خوش گذرانی و بیرون رفتن خستگی از بدن چنین جشن هایی را برگزار نمی کنیم و به شارژی و سرور نمی پردازیم.
تمامی این مراسمات و جشن ها می خواهند بیان گر این مطلب باشند که می توان بی بهانه شاد بود و خوشی کرد، دشمنان ما می خواهند این خوشی و جشن ها را از ما بگیرند چون که می دانند تنها دلیل همبستگی ما همین جشن ها است که باعث می شوند ما در کنار یکدیگر جمع شویم و از حال و هوای یکدیگر با خبر شویم.
من از این شب یاد گرفتم که چه خانواده ی صمیمی و خوبی دارم که هر کدام می توانند در یک کاری که مهارت کافی دارند دیگری را یاری کنند و به او در مقابله با مشکلاتش یاری برسانند. این خانواده ی ما است که هویت و شخصیت ما را می سازد و این فرهنگ و آداب و رسوم ما است که هویت خانواده ی ما را می سازد و این کشور و نیای ما است که آداب و رسوم و فرهنگ ما را می سازند و حفظ می کنند.
بیایید همه با هم از این شب حفاظت کنیم و نگذاریم که این همه خوبی و مهربانی در این جشن بزرگ از بین برود.
مطلب پیشنهادی :
متن های احساسی و زیبا درباره شب یلدا (3)
منبع مطلب : www.toptoop.ir
مدیر محترم سایت www.toptoop.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
انشا شب یلدا | ۱۰ انشا ادبی و کودکانه در مورد شب یلدا (فارسی/ انگلیسی)
انشا شبیلدا | ۱۰ انشا ادبی در مورد شب یلدا برای پایههای مختلف تحصیلی
شب یلدا و آداب و رسوم کهن آن انقدر بین ما ایرانی ها محترم و عزیز است که دوست داریم این رسم دوست داشتنی را نسل به نسل به کودکان خود منتقل کنیم . این است که با معملین و اولیا دانش اموزان با تعیین موضوع انشا شب یلدا و یا کاردستی و نقاشی در مورد ان تلاش میکنند کودکان را به معانی و مفاهیم و فسفله رسم و روسوم شب چله آشنا کنند ما هم در دلبرانه برای کمک به دانش آموزان و اولیا آنها مجموعه چندیدن انشا از ساده تا دشوار برای پایه های مختلف تحصیلی آماده کرده ایم ( هم به زبان فارسی هم انگلیسی ) که تقدیم میکنیم امیدواریم اگر در مورد این مطالب موضوعی به نظر شما رسید با ما در میان بگذارید.
انشا شب یلدا
انشا شب یلدا شماره یک
موضوع انشا شب یلدا : خاطرات شب یلدا – شب یلدا خود را چگونه گذراندید؟
من شب یلدا را دوست دارم و به من در این شب خیلی خوش میگذرد
و میخواهم در مورد این که شب یلدا چه کارهایی انجام میدهیم برای شما انشا بنویسیم .
من دوست دارم با بچه ها بازی کنم و با آنها بخندم و شاد باشم
به همین خاطر مهمانی ها را خیلی دوست دارم مثل شب یلدا و عید دیدنی که همه فامیل دور هم جمع میشوند.
اینطوری هم پدر و مادر ها دور هم جمع میشوند و با هم صحبت میکنند و میخندند
و هم ما بچه ها میتوانیم با هم بازی کنیم .
بعضی وقت ها بزرگتر ها مثلا مادر بزرگ یا پدر بزرگ برای ما بچه ها قصه و خاطره تعریف میکنند.
و به ما خوراکی های خوشمزه تعارف میکنند .
مثلا به ما انار دانه شده و هندانه و آجیل و شیرینی و شکلات میدهند .
بعضی وقت ها ما بچه ها انقدر خوراکی های خوشمزه در شب یلدا میخوریم که دلمان درد میگیرد.
من شب های یلدا خیلی به یاد کسانی میافتم که فقیر هستند و نمیتوانند از میوه ها و آجیل خوشمزه شب یلدا برای کودکان خود بخرند.
ول دلم خیلی برای بچه هایی که مثل ما در شب یلدا خوشحال باشند و بخندند میگیرد.
من دوست دارم وقتی بزرگتر شدم به همه بچه های فقیر کمک کنم و برای آنها لباس و خوارکی خوشمزه بخریم تا آنها هم شاد باشند.
یلدا اولین شب زمستان است و زمستان چون خیلی سرد است ما باید حواسمان به بچه های فقیر و بیمار باشد.
نباید خودمان چند دست لباس داشته باشیم ولی بچه های فقیر هیچ لباس گرمی نداشته باشند.
نتیجه گیری :
خوب است حالا که شب یلدا میشود و ما به خاطر این همه نعمت خدا شکرگزار هستیم به یاد کودکان فقیر باشیم و به آنان کمک کنیم .
تا خداوند از ما راضی باشد و همیشه به ما نعمت های خوب بدهد. این بود انشای من در مورد شب یلدا
انشا شب یلدا شماره دو
موضوع انشا شب یلدا : انشا و تحقیق در مورد شب یلدا به زبان انگلیسی و آداب و رسوم آن
مقدمه :
‘The sight of you each morning is a New Year
Any night of your departure is the eve of Yalda’
(Sa’adi)
به روی تو هر بامداد نوروزیست
شب فراق تو هر شب که هست یلداییست
(سعدی)
Yalda, a 5000-year-old Night
‘Shab-e Yalda’, also known as ‘Shab-e chelleh’, (in English: Yalda Night) celebrated on December 21st or 22nd has great significance in the Iranian calendar. It was one of the most important celebrations in ancient Iran 5,000 years ago and continues to be celebrated to this day. It is the eve of the birth of Mithra, the Sun god, who symbolized light, goodness and strength on earth. Shab-e Yalda is a time of joy.
یلدا، شبی به بلندای ۵۰۰۰ سال
شب یلدا، یا شب چله، که هر ساله در شب اول دی ماه، ۲۱ یا ۲۲ دسامبر، جشن گرفته می شود، از جایگاه ویژه ای در گاهنامه ایرانی برخوردار است. این جشن یکی از ارزشمندترین جشن های ایران باستان، از ۵۰۰۰ سال پیش بوده و هم چنان جشن گرفته می شود. شب یلدا شب پیش از زادروز میترا، خدای خورشید (مهر)، می باشد که نماد روشنایی، خوبی، و نیرو روی زمین است. شب یلدا شبی است برای شادمانی.
Yalda is a Syriac word meaning birth. Iranians used the term ‘yalda’ specifically with reference to the birth of Mithra. As the longest night of the year, the Eve of Yalda (Shab-e Yalda) is also a turning point, after which the days grow longer. In ancient times it symbolized the triumph of the Sun god over the powers of darkness.
یلدا واژه ای سریانی به معنای زادروز است. ایرانیان این واژه را به طور ویژه به خاطر زادروز میترا به کار برده اند. شب یلدا، که بلند ترین شب سال نیز می باشد، یک نقطه چرخش است که پس از آن روزها بلندتر می شوند. در زمان های قدیم، همین بلندتر شدن روزها نشان از پیروزی خدای خورشید بر نیروهای اهریمنی بود.
On Shab-e Yalda, families gather at the house of parents or grandparents to spend the night eating delicious foods, nuts, fruits, and reading Hafez poems. In some areas it is believed that forty varieties of edibles should be served during the ceremony of the night of Chelleh. During Shab-e Yalda, fruits such as watermelon and pomegranates; and nuts like pistachio, almond, walnut, and dried seeds are served.
در شب یلدا، خویشاوندان در خانه پدر و مادر یا پدربزرگ و مادربزرگ گرد هم می آیند تا شب را به خوردن خوراکی های دل پذیر، آجیل، میوه، و خواندن سروده های حافظ بگذراندد. در برخی از شهرها و روستاها، این باور هست که باید چهل گونه خوراکی در جشن شب چله برای پذیرایی از مهمان ها آماده شده باشد. در شب یلدا با میوه هایی هم چون هندوانه و انار؛ و آجیل هایی چون پسته، بادام، گردو، و دیگر دانه های خشکبار پذیرایی می شود.
After dinner the older individuals entertain the others by telling them tales and anecdotes. Another favorite and prevalent pastime of the night of Chelleh is divination by the Dīvān of Hafez (fāl-e Hafez). Shab-e Yalda is a good opportunity to be with family members and friends, refresh old friendships and mend strained relations.
پس از شام، بزرگترها دیگران را با گفتن داستان ها و افسانه های کهن سرگرم می کنند. یکی دیگر از سرگرمی های رایج و برگزیده شب چله گرفتن فال از دیوان حافظ است. شب یلدا فرصت مناسبی برای گرد هم آمدن در کنار دوستان و خانواده، تازه کردن دوستی های کهن و بهبود دادن وابستگی های خویشاوندی است.
Because Shab-e Yalda is the longest and darkest night, it has come to symbolize many things in Persian poetry; separation from a loved one, loneliness and waiting. After Shab-e Yalda a transformation takes place – the waiting is over, light shines and goodness prevails.
شب یلدا بلندترین و تاریک ترین شب سال است، و از همین رو نماد چیزهای بسیاری در سروده های پارسی است؛ هم چون جدایی از یار، تنهایی و چشم به راه بودن. پس از شب یلدا، همه چیز دگرگون می شود (چشم به راه بودن به پایان می رسد و خوبی بر تاریکی چیره می شود).
نتیجه گیری :
longest night of the year will meet the sun and the warm kiss upon
for life when everything freezes. happy Yalda
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی
بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند. یلدا مبارک
گرد آوری و بازنشر این انشا از دهکده زبان
انشا شب یلدا شماره سه
موضوع انشا شب یلدا : متن توصیفی ادبی شب یلدا
مقدمه :
به نام خداوندی که دل ها را به هم نزدیک و مانوس میکند انشای خود را درمورد شیرینی و زیبایی شب یلدا آغاز میکنم که هر سال بهانه ای میشود برای در کنار هم بودن ما.
یلدا می آید شبی که در آن انار محبت دانه می شود
و سرخی عشق و عاطفه، نثار کاسه های لبریز از شوق ما؛
شبی که طراوت هندوانه های تازه تابستان به سرمای دستان زمستان هدیه می شود
و داغی نگاه های زیبای بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج می گیرد و بالا می رود.
در ازدحام بشقاب های کوچک بلور، شیرینی صمیمیت ها و یکدلی ها، تقسیم می شود
و کام های همه را شیرین می کند.
یلدای طولانی سال، بهترین مجال برای نیم نگاهی کوتاه به لحظه هاست؛
لحظه هایی که در سرعت عبور، خلاصه می شوند و می گذرند
و این گذشتن، بهترین پیام برای زیبا زیستن ماست؛
زیرا شیرینی در کنار هم بودن لبخندهای امروز،
هزار بار بهتر از اشک حسرت ریختن بر مزار جدایی های فرداست.
یلدا بهانه ای است،
بهانه ای، تا ما از فرمان کانال های پر پیچ و خم سیم های ارتباطات بگذریم
و لحظه های قشنگ با هم بودن را به هیجان سریال های زندگی شیشه ای، بدل نکنیم.
نتیجه گیری :
یلدا نه به سرخی هندانه هایش زیبایی یافته است نه به شیرینی دانه های اناری ، یلدا شیرین است و زیبا چون کنار هم قرار گرفتن ما مثل کنار هم گرفتن دانه های یاقوت انار زیبا و دل انگیز است . یلدایتان از بودن درک نار عزیزانتان شیرین باد.
انشا شب یلدا شماره چهار
موضوع انشا شب یلدا : در مورد آداب و رسوم کهن شب یلدا چه میدانید؟
مقدمه :
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می دارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دی ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می گذاشتند و با جامه ای سپید به صحرا می رفتند و بر فرشی سپید می نشستند. دربان ها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ برده ها و خدمت کاران در سطح شهر آزاد شده و به سان دیگران زندگی می کردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانه ای بیش نباشد.
ایرانیان در این شب باقی مانده میوه هایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات می خوردند و دور هم گرد هیزم افروخته می نشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار می شود. متل گویی که نوعی شعرخوانی و داستان خوانی است در قدیم اجرا می شده است به این صورت که خانواده ها در این شب گرد می آمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف می کردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوه ها که اغلب دانه های زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب می شوند که انسان ها با توسل به برکت خیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکت آور می کنند و نیروی باروی را در خویش افزایش می دهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب به شمار می روند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آینده گویی می کنند.
انشا شب یلدا شماره پنج
موضوع انشا شب یلدا : انشا کوتاه در مورد دورهم بودن شب یلدا
مقدمه :
زمانی قرار بود تکنولوژی زندگی را ساده تر کند، رفاه را بیشتر کند و وقت بیشتری به ما بدهد اما در حقیقت با ما کاری کرده است که دیگر حتی برای خودمان وقت نداریم چه برسد به عزیزان و اطرفیانمان ، نه برای بزرگترهایی که رنج بزرگ کردن ما را متحمل شده اند نه برای کوچکترهایی که عاشقاشان هستیم. این است که در این آشفته بازار و دویدن های هر روزه در پی هیچ ، یلدا یک فرصت شیرین است برای دورهم بودن و من انشای خود را در اینباره آغاز میکنم.
یلدا، بهانه ای است تا پندها و تجربه های ارزشمند پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی را
که در پس وقت نداشتن ها و بی حوصلگی های کوچک ترها مدفون مانده اند، زنده کنیم.
یلدا، مجالی است برای تکرار هر آنچه روزگاری، سرمشق خوبی هایمان بوده اند
و امروز بر روی طاقچه عادت هایمان غبار می گیرند و فراموش می شوند.
مجالی است برای دیدن عزیزانی که تصویر و صدایشان در پس مشغله های زندگی رنگ باخته اند.
مجالی است برای نشستن لبخند بر لبان کودکان، در آغوش پر مهر بزرگ ترها.یلدا مجالی است؛
مجالی برای من، مجالی برای تو، تا همگی، لحظه های شیرین با هم بودن را تجربه کنیم.
نتیجه گیری :
یلدا را دریابید که شاید اگر این رسوم را نیز به دست فراموشی بسپاریم فرزندان و نوه های ما هرگز معنی خنده های عمیق جمعی ، بازی های دور همی ، خاطره گویی و خاطره شنیدن و اهمیت و احترام به بزرگتر ها را درک نکنند یلدا را دریابیم چون با هم بودن غنیمتی که تا از دست نرود قدر آن را نخواهیم فهمید .
انشا شب یلدا شماره شش
موضوع انشا شب یلدا : انشا ادبی در مورد شب یلدا
شب یلدا آخرین شب پاییز است. یلدا می آید و ثانیه ای دیرتر از شب های گذشته به پایان می رسد تا لحظه ای را مشغول خداحافظی با پاییزش شود.
مردم شهر هم در این شب به یادماندنی پاییز، در کنار خانواده شان گرم صحبت و میهمانی هایشان می شوند تا همراه یلدا، با آخرین شب پاییز وداع کنند. پاییز تمام می شود اما دانه های درخشان انار، بوی تازگی می دهند و هندوانه های قاچ خورده ای که میهمان لبخندهای شب نشینی می شوند. شب یلدا اگرچه سرد است، اما چنان دل را به یک دورهمی زیبا، گرم می کند تا آنقدر غرق شادی شویم که به یک باره نظاره گر قدوم سرد زمستان باشیم.
زمان بسیار سریع می گذرد. یلدا هر چقدر هم طولانی باشد بالاخره به پایان خواهد رسید و جایش را به زمستان خواهد داد.ما در شب یلدا در کنار خانواده و دوستانمان گرم گفت و گو و شادمانی هستیم آنقدر بحث هایمان گرم می شوند که حساب زمان از دستمان می رود! چه شب یلدا و چه شب های دیگر، اگر مملو از عشق و محبت باشد شبی به یادماندنی و خاطره انگیز خواهد شد.
کتاب شعر حافظ هم در شب یلدا، زیبایی بخش دورهیمان می شود و شعرهای دلنشین آن، فرح بخش روحمان. خوش تر از تمام اینها، گوش سپردن به سخنان نغز و شیرین بزرگترهایمان است که با خاطرات زیبایشان فضای خانه را دوست داشتنی تر می کنند.
نتیجه گیری :
پاییز، فصل برگ ریزان، فصل زیبای خداست و شب آخرش، یلدا، پایان خوش آن است. و دیگر خواب عمیق درختان ادامه خواهد داشت تا آنکه زمستان هم جای خود را به بهار دهد و سرسبزی و نشاط، همه جا را فرا گیرد. پاییز، با برگ های رقصان زرد و نارنجی اش نشانگر آنست که هر فصلی از فصول خدا رنگ خاص خودش را دارد و زیباست.و چه زیباست که با جشن شب یلدا هم با شکر گذاری نعمت زیبایی های پاییز خود را به میهمانی پر نعمت و چشم نواز زمستان خداوند دعوت کنیم.
انشا شب یلدا شماره هفت
موضوع انشا شب یلدا : خاطرات شب یلدا کودکی
مقدمه :
شب یلدا های کودکی رنگ و بوی دیگری داشت درست مثل عید های کودکی ، ماه رمضان های کودکی ، اول مهر های کودکی …
درست است که بچگی به همه چیز رنگ و بوی شیرینی میدهد ولی شیرینی شب یلدا ریشه های دیگری هم دارد که در این انشا به آن خواهیم پرداخت.
تابه حال از خود پرسیدهاید که چرا شیرینی شب یلدای دوران کودکی را هنوز با خود دارید؟ هنوز تک تک داستانهای پدربزرگان و بزرگ فامیل را ازبر هستید؟ داستانهایی که دور کرسی گفته میشد و میوه این محفل تنها هندوانه و سیبی بود که مادربزرگها از تابستان در صندوقچه نگه داشته بودند و آجیلش گردو و قیصیها(زردآلوی پیوندی) خشک مانده از تابستان بود؟ هنوز شیرینی آن در کامها هست، همه اینها ساده بودند و بیپیرایه.
سادهبودن این محفلها دلیل شیرینی و ماندگاری شبهای یلدای سالیان پیش است، اما این سادگی این روزها رنگ باخته است، تجملات به شبهای یلدا هم وارد شده و از این شبها تنها خاطرات گرانی در ذهنها میماند.
شب چله محفلی بود، برای حلقه ای رندانه و باب طنازی که خنده را چهره به چهره در بین کرسی نشینان توزیع می کرد.
صفت خنده رویی ،در این جمع به همه نسبت داده می شد و صورت های سرخ سرما زده با نیم خنده های دندانه دار، بسان انارهای ترک خورده مجمر وسط کرسی بودند.
اما پای تلویزیون که به وسط آمد،قصه ها و متل های مادر بزرگ و شاهنامه خوانی پدر بزرگ کنار کشیدند و صحفه های لامپی، هر کدام به وسع شان،جمع های کرسی نشینی را کاهش دادند.
بعد از تلویزیون ها، سرفه های گاه و بی گاه تلفن همراه هم در وسط حرف بزرگترها دور کرسی افتاد تا صدا به صدا نرسد و بچه ها،به جای شاهنامه به مسیج بازی و پیامک فرستادن بسنده کردند.
حالا نیز برای برخی از جوان ها، تمام شادباش های شب چله تنها به یک پیامک ختم شده است و این جمع بودن ها در چند، کلمه احساسی پیامکی خلاصه می شود،تازه اگر زبان فارسی پاس داشته شده باشد و کلمات،نصف و نیمه به دست مخاطب نرسیده باشد.
نتیجه گیری :
بیاد داشته باشید که حتی طولانی ترین شب نیز به خورشید می رسه. همه لحظه های پایانی پاییزتان پر از خش خش آرزوهای قشنگ
انشا شب یلدا شماره هشت
موضوع انشا شب یلدا : آداب و رسوم شب یلدا چیست ؟ در شب یلدا چه کارهایی باید انجام دهیم ؟
صدای پای «یلدا» می آید.فرزندان و نواده ها برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند. شب یلدا صدای پای «یلدا» آرام آرام به گوش می رسد، پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها خانه را برای استقبال از فرزندان می آرایند و فرزندان و نواده ها نیز از آن سوی برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند. مغازه های آجیل و میوه فروشی جنب و جوشی خاص دارد. هندوانه و انار است که روی دست می برند و سینی های مملو از هدایا که بنا به سنت کهن «شب چله ای» برایبهترین ها فرستاده می شود.
با نزدیکشدن به شب یلدا، شنیدن خاطرات مادربزرگ ها از بزرگترین شب سال، همیشه جذابیتهای خاص خودش را داشته و دارد. امروز همیشه در شنیدن خاطرات، سخن از سالهای دور به میان میآید. ۵۰ سال قبل، ۳۰ سال قبل یا حداقل ۲۰ سال قبل اما در متن زیر علاوه بر سیری در خاطرات ۲۰ تا ۵۰ ساله برخی خاطرات به زمانهای خیلی نزدیک تعلق دارند. وجود این خاطرات یک چیز را یادآوری میکند؛ اینکه این رسم هنوز که هنوز است، در میان مردم برقرار است و هر سال باعث زایش خاطراتی جدیدمیشود. امسال شب یلدا را با خاطرات دور و نزدیک به شب پرستاره خاطرهها تبدیل کنید.
یَلدا یا شب چلّه یکی از کهنترین جشنهای ایرانی است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکرهٔ شمالی، که مصادف با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. یلدا به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) گفته میشود. خانوادههای ایرانی در شب یلدا، معمولاً شامی فاخر و همچنین انواع میوهها و رایجتر از همه هندوانه را مهیا و دور هم صرف میکنند. پس از صرف تناولات، قصهگویی بزرگان خانواده برای دیگر اعضای فامیل و همچنین فالگیری با دیوان حافظ رایج است.
شب یلدا، نخستین شب زمستان و طولانی ترین شب سال است که ایرانی ها طی رسوم کهن خود، به دور یکدیگر جمع می شوند و ضمن دید و بازدید، خوراکی های خاصی مانند هندوانه، انار، آجیل و… را مصرف می کنند. در این شب، جوانان پای صحبت ها و قصه های بزرگسالان می نشینند و از لابه لای داستان ها و قصه هایی که از زبان این گنج های زندگی می شنوند، عبرت ها و درس های بی شماری برای خود می اندوزند.
از جمله رسوم بسیار زیبا و پسندیده ایرانی در این شب که در اسلام نیز بسیار به آن سفارش شده، عیادت از سالمندان و بیماران است. ملاقات با خویشاوندان و دوستان و رسیدگی به احوال نیازمندان، به ویژه نیازمندان خویشاوند، از جمله آداب پسندیده و نیکویی است که در پرتو دستورات جامع و کامل اسلام، مردمان شریف ایرانی در شب یلدا و دیگر شب های طولانی و بلند زمستان به آن اهتمام می ورزند.
انشا شب یلدا شماره نه
موضوع انشا شب یلدا : خاطرات شب یلدا کودکی
شب یلدا (چله) آخرین روز آذر ماه، طولانیترین شب سال، اول زمستان است.
شب یلدا که در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند، یکی از کهن ترین جشن های ایرانیان است. این شب آداب و رسومی دارد که قرن هاست که در بین ایرانیان رواج داشته است، مردم ایران در شهرها و روستاهای مختلف با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم ویژهی خود شب چله را جشن میگیرند. در این شب طولانی همه ی اقوام نزد بزرگ طایفه ی خود می روند و پس صرف شام، تنقلاتی مثل میوه های زمستانی، آجیل میخورند و فال حافظ می گیرند.
شب یلدا فرصتی است برای دیدارهاست.
یلدا، بهانه ای است تا پندها و تجربه های ارزشمند بزرگان خاندان را که در پس وقت نداشتن ها و بی حوصلگی های کوچک ترها مدفون مانده اند، زنده کنیم.
یلدا، زمانی برای تکرار هر آنچه روزگاری، سرمشق خوبی هایمان بوده اند و امروز بر روی طاقچه عادت هایمان غبار می گیرند و فراموش می شوند.
مجالی است برای دیدن عزیزانی که تصویر و صدایشان در پس مشغله های زندگی رنگ باخته اند.
زمانیست برای نشستن لبخند بر لبان کودکان، در آغوش پر مهر بزرگ ترها.
یلدا یک روز از سال است که مجالی می دهد برای من و تو، تا همگی، لحظه های شیرین با هم بودن را تجربه کنیم.
انشا شب یلدا شماره ده
موضوع انشا شب یلدا : چه کارهایی خوبی میتوانیم در شب یلدا انجام دهیم؟
مقدمه :
وقتی صحبت از شب یلدا میشود بیشترین چیزی که ذهن ما به آن مشغول میشود ، و برای آن وقت و هزینه میکنیم خوراکی های خوشمزه است اما شب یلدا قابلیت انجام کارهای فوق العاده دیگری نیز دارد . من ۶ مورد از کارهای فوق العاده در شب یلدا را در اینجا لیست کرده ام که با شما در این مقاله در میان میگذارم.
۱_لباس های شاد بپوشید
از ترکیب رنگ های شاد و دلباز استفاده کنید. قبل از اومدن مهمون ها یه خوشگل سازی اساسی داشته باشین و سعی کنید توی بهترین و سر حال ترین حالت پیش بقیه ظاهر بشین.
۲_خوراکی های خوشمزه
از خوراکی های خوب و خوشمزه غافل نشید که این یکی ربطی به رسمی یا غیر رسمی بودن مهمونیتون نداره. معلومه که لذت تخمه شکستن و انار دون کردن با نزدیک ترین آدم های زندگیتون رو از دست نمیدین!
۳_موزیک شاد
با آهنگ های شاد و پر تحرک فضای اطرافتون رو خوشحال کنید.
۴_بقیه رو خوشحال کنید
از گپ و خنده و جوک های دسته اول، هرچیزی که به ذهنتون میرسه، استفاده کنید تا نقش خودتون رو توی خوشحال سازی اطرافیان انجام بدین. اگه هر یک نفر این کار رو انجام بده، میتونید تصور کنید چه شب خاطره انگیزی میتونه بشه؟
۵-حافظ بخونید و مشاعره کنید
حافظ خوندن میتونه کلی امید و روشنایی به جمعتون بده. از یه نفر که بهتر از پسش برمیاد بخواهید که براتون یه غزل بخونه، یا اگه همه موافق هستن، یه بازی مشاعره راه بندازین و اطلاعاتتون رو به نمایش بگذارید.
۶_خاطره تعریف کنید و آلبوم عکس ببینید
وقتی جمع صمیمی تره، آدم از اینکه عکس های قدیمش رو نشون بده و حالا شاید لو بده که قبلا یکی دو کیلو اضافه وزن داشته، ترس کمتری داره. دور هم عکس های یادگاری رو تماشا کنید و به خاطرات خوب و بد گذشته بخندید.
منبع مطلب : delbaraneh.com
مدیر محترم سایت delbaraneh.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
انشا در مورد شب یلدا + انشا شب یلدا برای دبستان و دبیرستان
انشا در مورد شب یلدا
یکی از تکنیک های آموزشی در ایران برای یادگیری، تفکر و قدرت نوشتن بچه ها، انشاء نوشتن می باشد که باید توسط خود دانش آموز انجام شود
اما بخاطر تجربه کم بچه های ابتدایی و دل مشغولی دانش آموزان دبیرستان گاهی لازم هست بعنوان نمونه و کمک برای نوشتن انشا به آنها کمک کنیم
شماره 1 :
مقدمه : شب یلدا طولانی ترین شب سال می باشد و از غروب آخرین روز پاییز تا طلوع خورشید در روز اول زمستان طول می کشد. ایرانیان از قدیم الایام رسومات و آداب خاصی برای این شب داشته اند.
هنگامی که بچه تر بودم نمی دانستم یلدا چطور شبی است تا اینکه عزیز جان همان مادر بزرگم را می گویم برایم توضیح داد؛
عزیز جان می گفت : شب یلدا طولانی ترین شب سال می باشد که همه خانواده ها دور هم جمع می شوند و آن شب را جشن می گیرند و میوه و آجیل می خورند و بعد فال می گیرند و آرزو می کنند، آدمها در آن شب خودشان را برای شروع فصل زمستان و سرما آماده می کنند.
عزیز جان هر سال همه خانواده و حتی اقوام دور را دعوت می کند تا دور هم باشیم و آن شب را خوش بگذرانیم و همه عمه ها و عموهایم دور کرسی خانه عزیز جان جمع می شویم و خوشحال هستیم. هر کس هر کار با مزه و یا جوک خنده داری را که بلد است تعریف می کند.
هر سال عموی کوچکترم آجیل می خرد و عمه عاطفه جانم شیرینی درست می کند. ما هم مثل هرسال میوه می خریم و همگی همراه با هم به خانه عزیز جان می رویم.
تقریباً هیچ کس دست خالی نمی آید و هرکس هر چیز خوردنی که در خانه دارد با خودش می آورد، آنقدر شب یلدا به همه ما خوش می گذرد که حتی عزیز جانم با صدای بلند می خندد. من خندیدن بلند عزیز جانم را خیلی دوست دارم
انشاالله گرمای مجلس امشب بتواند سرمای زمستانتان را از بین برده و برف های زندگیتان را ذوب نماید. من از این حرفهای مادر بزرگم هیچی نفهمیدم. هر وقت هم از بابا و مامان می پرسم می گویند: برای تو زود است معنی این چیزها را بدانید.
عزیز جان هر سال شب یلدا به همه بچه ها عیدی می دهد و برای همه دعای سلامتی می کند تا همیشه در پناه خداوند شاد و سلامت باشیم.
امسال هم مثل هرسال برای یلدا لحظه شماری می کنم و دوست دارم دوباره همگی دور کرسی عزیز جان جمع شویم. ولی امسال عزیز جان کمی مریض شده است.
بابام چند روزی است که دنبال داروهای مادر بزرگ می باشد و می گوید خیلی گران شده است. هر وقت از بابام در مورد شب یلدای امسال می پرسم می گویدم: خدا بزرگ است
مطمئنم امسال دعای همه ما در شب یلدا برای شفای عزیز جان می باشد تا زود زود خوب شود و دوباره برایمان قصه بگوید. شما هم برای سلامتی مادر بزرگم و همه مریضان دعا کنید.
پایان.
شماره 2 :
مقدمه : بلندترین شب سال برای مناطق واقع در نیمکره شمالی زمین، چله یا شب یلدا است. عبور از شب یلدا مصادف با شروع اولین روز زمستان در دی ماه می باشد.
این شب در ایران با جشن و شادی همراه است
شروع انشا : با آغاز پاییز هر چه از خط استوا به سمت عرضهای بالای جغرافیایی و قطب شمال پیش می رویم از طول زمان روز در شبانه روز کاسته و بر طول شب افزوده می شود تا اینکه، در آخرین شب پاییز و اولین روز زمستان، طول مدت شب و تاریکی به حداکثر مقدار خود می رسد.
نکته جالب اینکه هر چه به عرضهای بالاتر می رویم به شکل منظم بر طول ساعات شب، در شب یلدای ما ایرانی ها افزوده می شود و در کشورهای حوالی مدار 66 درجه عرض جغرافیایی شمالی، یعنی کشورهای اسکاندیناوی و …24 ساعت کامل شب می باشد و روزی به معنای واقعی وجود ندارد.
واژه یلدا به معنای زایش و زاد یا همان تولد می باشد و براساس باورهای قدیمی ایرانیان، شروعی بر طولانی تر شدن روزها است که زایش خورشید و زایش مهر نامیده اند.
ما ایرانیان هر سال این شب را جشن می گیریم و با دورهمی و شب نشینی خانوادگی، به پیشواز فصل زمستان می رویم.
که شیرینی لبخندهای زیبای کنار هم بودن خود را، به مهربانی نگاههای بزرگانی می دهند که سرشار از ترنم عشق و لبریز از تبسم آینده هستند. با عاشقانه های روزهای آخر پاییز دوباره لبریز می شویم از شبی پر نور و پر امید، از یلدا.
یلدا معمای هستی است از یک دقیقه ای که شبی ساده را یلدا کرد و ماندگار ساخت.
یلدا قدر دقیقه ای است که می توان منزلت با هم بودن را درک کرد، حتی برای دقیقه ای بیشتر. دقیقه ای بیشتربرای بودن، ماندن و یک دل شدن.در کنار هم بودن را سرشار سازیم از خنده های هندوانه ای و دان کردن انارهای سرخ محبت و دیداری نو در کاسه های انتظار چشم های مادران و پدران چشم به راه.
از نگاه عشاق، یلدا شب ولادت الهه مهربانی است و غلبه او بر اهریمن سرسخت وجودمان است که دوباره بذر امید و مهربانی، بذر دیدار و وصلت را در جانها می کارد و شبی خاطره انگیز را برایمان رقم می زند.
در پایان برای تک تک شما شبی یلدایی پرستاره و روزهایی پر فروغ را آرزومندم.
شماره 3 :
ما ایرانی ها شب یلدا را خیلی دوست داریم و به آن اهمیت می دهیم چون شب خاطره انگیزی بوده و بلندترین شب سال است که خبر از آمدن زمستان می دهد
در این شب زیبا و دوست داشتنی در خانه پدربزرگ و مادربزرگ دورهم جمع می شویم
مادربزرگ با میوه های رنگارنگ و خوشمزه مثل انار، پرتقال، سیب و تنقلات خوشمزه از ما پذیرایی می کند، سیب های قرمز و انارهای دانه شده را خیلی دوست دارم چون خیلی خوشمزه هستند
در این شب طولانی پدربزرگ برای ما دیوان حافظ و شاهنامه می خواند، قصه های شاهنامه خیلی هیجان انگیزاست، او بعضی وقت ها هم برای ما قصه های قدیمی می گوید، شوخی و خنده شب یلدایمان را خیلی قشنگ می کند،به شب یلدا،شب چله هم می گویند
در شب چله همه مردم لباسهای رنگارنگ و زیبا می پوشند و جشن می گیرند و خوشحال هستند چون شب یلدا برای آنها شب خاصی است
در شب یلدا عمویم نی می زند و بعضی وقتها هم برای ما آواز می خواند این رسمی است که از زمان های قدیم در خانواده ما انجام می دادند
در شب یلدا آنقدر گل می گوییم و گل می شنویم که اصلا متوجه گذشت زمان نمی شویم
پایان.
شماره 4 :
طولانی ترین و پرخاطره ترین شب سال یعنی در اولین شب زمستان ،شب یلدا یا چله رقم می خورد ،یکی از مهمترین شب های ایران باستان است که آداب ورسوم خاص خود را دارد و از زمان های قدیم مورد توجه مردم ایران بوده است
مردم ایران از آغاز شب تا دم صبح با انواع و اقسام کارهای مختلف وبه یاد ماندنی وقت خود را به شیرینی سپری می کنند ،درحال حاضر مردم ایران در شب یلدا در خانه بزرگان فامیل که اغلب پدربزرگ ها و مادربزرگ ها هستند گردهم می آیند
سفره رنگارنگ و میوه های چند رنگ و قصه گویی وگاهی نقالی های پررنگ وبی رنگ پدربزرگ بهانه ای است برای به هم پیوستن و در کنار هم بودن.
پدر بزرگ گرچه پیر است ولی باز هم با همان ابهت جوانی اش دیوان حافظ و شاهنامه می خواند پذیرای غذای روح ما می شود و مادربزرگ هم با دانه های انار پذیرای جسم و جانمان می شود.
میوه های پردانه شب یلدا حکایت عجیب و جالبی دارند ،دانه های کنار هم چیده شده درس همدلی و همراهی را به ما می آموزند
نه تنها میوه بلکه تنقلات دیگری هم که در شب یلدا صرف می شود با هر شب دیگری از سال متفاوت است، طوری خاص به دل می نشیند چون با دلخوشی و خنده صرف می شوند.
شب بسیار سرد یلدا علاوه بر اینکه محفل گرم خانواده و اقوام را گرم می کند ،با آتشی که نماد روشنی می باش
در بعضی از شهرهای ایران مرسوم است که در شب زیبای یلدا کادو تزئین شده (تنقلات ،آجیل ،لباس و طلا و …) راب ه خانه عروس نامزد یا تازه عروس می برند و در سینی های زیبا میوه های رنگارنگ یلدا را تزئین می کنند
البته درشهرهای شمالی ماهی را تزئین می کنند، به خاطر همین است که شب یلدا ،به یاد ماندنی ترین شب برای تازه عروس هااست چون به سبب ارج و قربی که اقوام شوهر و یا نامزد برای او قائل می شوند، هدایایی را برای او می برند،
میوه های متنوع، کله قند و نقل ونبات، پارچه ها و لباس های زیبا و رنگارنگ و… ازجمله این هدایا می باشد که از رسومات قدیمی ایرانی ها می باشد
شماره 5 :
هر سال وقتی مهمان شب چله خانه پدربزرگ می شویم و جشن می گیریم و پای قصه های پدربزرگ و مادربزرگ می نشینیم ،صدای خنده دوباره پیدا می شود لای همه نگرانی ها و غصه های هر روز
یلدا شیرین است وقتی لبخند هندوانه ها زیبا می شود و دست به دست هم دادن دانه های انار کنار سیب و گل و کشمش و انجیر دوست داشتن و کنار هم بودن را به یادمان می آورد.
یلدا معنی تولد می دهد و خبر زاده شدن روزهای طولانی و تابیدن نور و روشنایی بر تاریکی و سیاهی را در قدم های زمستان پیشکش می کند.یلدا نوید آمدن خوبی ها و شادی ها و امیدهاست.
امسال همه فامیل کنار سفره نشتند و عکس یادگاری گرفتند.
با اینکه از کرسی گرم و قل قل سماور خبری نبود ولی هر کس به وسع خودش از میوه و آجیل مقداری خریده بود و مادر با سلیقه همه را در ظرف های نارنجی رنگ پاییز چیده بود.
از تاب پاییز که آویزان درخت یلدا بود بارها تاب خوردیم و تا ته دل خندیدیم.
همه خاطرات روزهای بارانی و چکمه های قرمز و زرد را لا به لای خاطره ها ورق زدیم و سرفصل زمستان را با نام یلدا نوشتیم و برای تکرار روزهایی بهتر و خوبتر دعا کردیم.
امسال شب یلدا به همه خوش گذشت با اینکه قاچ های هندوانه به همه نرسید و ظرف آجیل در یک چشم به هم زدن خالی شد ولی من خوشحال بودم از خنده هایی که آن شب در چشم ها برق می زد و صمیمیتی که هوا را یلدایی کرده بود.
حس خوبی بود که بعد از مدت ها دوری از هم به نام یلدا دور هم جمع شدیم و خوشحال بودیم.
شماره 6 :
یلدا جشنی برای بدرقه فصل پاییز و یادآوری پشت سرگذاشتن یک فصل پر از تلاش و فعالیت است، یلدا بهانه ای است برای یک دورهمی صمیمی و گرم خانواده در کنار هم.
یلدا شبی است که در آن دانه کردن انار و قاچ کردن هندوانه با همه روزهای دیگر فرق دارد، میوه ها و تنقلات و خشکبارهای چیده در سفره یلدا با چاشنی صفا و صمیمیت ترکیب شده اند و طعم آنها عجب زیر دندان می ماند و جا خوش می کند.
طولانی ترین شب پاییز را در جشنی به نام یلدا جشن میگیریم و پای سفره پررزق و روزی یلدا آمدن زمستان را خوش آمد می گوییم.
شب یلدا بوی شعر حافظ می دهد وقتی پدربزرگ نیت می کند و فال هر یک را می خواند و همه در دلهایشان امید و آرزوها را زیباتر از دیروز فریاد می زنند.
همه نیت می کنیم شروع فصلی پربرکت را و قرعه فال را به نام زمستان می زنیم و دعای سلامتی و طول عمر را رهسپار آینده می کنیم.
رنگین بودن سفره یلداها به چیدن میوه های رنگ به رنگ پاییزی نیست.زیبایی سفره یلدا به لبخند های گرم پدر و مادر و حضور گرم و با صفای مادربزرگ ها و پدربزرگ ها است.
یلدا تنها یک نام نیست بلکه سنتی دیرینه است و حکایت ها و قصه های زیبا در کوله بار پاییزی اش را به رخ می کشد.
شاید امسال جای خیلی ها کنار سفره یلدا خالی باشد .یلدا باید باشد تا یادمان بماند که قدر یکدیگر را بدانیم و هوای دلهای هم را داشته باشیم.یلدا دوستت دارم، دوست داشتنی به شیرینیه هندوانه و زیبایی یاقوت های دانه سرخ انارهای حیاط پاییز.
یلدا غم و غصه ها را دست چین کن و در دامن پاییز بگذار .زمستان قدم هایش را محکم بر می دارد و خورشید گرم تر از دیروز می تابد.یلدا هر سال میهمان اخرین شب پاییز باش ،شبی که طولانی ترین شب سال را رقم می زند و تولد دوباره خورشید را مژده می دهد.
یلدا به خاطر همه زیبایی هایت دوستت دارم
انشا درباره شب یلدا برای ابتدایی و متوسطه | سایت فتوکده
منبع مطلب : photokade.com
مدیر محترم سایت photokade.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
پپپپپپ
بلانایتتلرتلزدب
عالی بود
واااااای خسته شدم دیگه نظر هاتون رو نفرستید خسته شدم این قدر خوندم😭😭😭😭😭😭
عالی بود ممنونم از سایتتون من خوندم با دقت حالا میرم هرچی تو ذهنمه از این انسا مینویسم🌹🌹😇😇
شب یلدا
Fa
بد یا خوب شما نظر بدین
بهترین متن دنا بود
ممنون برای متن تون 🥰🥰🥰🥰❤️❤️
محمدامین
محمدامین
محمدامین
خیلی زیاد بودلطف کنید کوتاه باشه
خیلی عالی بود مخصوصن اون بخش نتیجه گیری و مقدمه عالی هستن
عالی
بود🦓😍😍
نمیدونم کاش دوستان در نظر جواب رو بفرستن
خیلی
عالیه
انشا در مورد شب یلدا