توجه : تمامی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط ایدی موجود در بخش تماس با ما بالای سایت یا ساماندهی به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود. به امید ظهور مهدی (ع).

    بازنویسی حکایت حکیمی پسران را پند همی داد

    1 بازدید

    بازنویسی حکایت حکیمی پسران را پند همی داد را از سایت هاب گرام دریافت کنید.

    نواک

    گنجور » سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۲

    نامور نوشته:

    در جواب اقای پرویز باید عرض کنم که اصلا هم بعید نیست که به جای واژه پادشاه واژه پادشا به کار رود چند مثال
    من بنده‌ام تو شاهی با من هر آنچه خواهی

    می‌کن، که بر رعیت حکم است پادشا را از سیف فرغانی که از ارادتمندان سعدی است و هم عصر سعدی بوده .
    که بر هفت کشور منم پادشا

    جهاندار پیروز و فرمانروا
    بزرگی و دیهیم شاهی مراست

    که گوید که جز من کسی پادشاست
    برین گفتهٔ من چو داری وفا

    جهاندار باشی یکی پادشا
    اگر پادشا دیده خواهد ز من

    و گر دشت گردان و تخت یمن از فردوسی که بزرگترین سخنسرای پارسی گو است .پس سعدی اشتباه فاحشی نکرده اگر به جای پادشاه بگوید پادشا .
    با احترام .

    👆☹

    منبع مطلب : ganjoor.net

    مدیر محترم سایت ganjoor.net لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

    حکایت ( گلستان سعدی)

    حکایت

    چشمه ی زاینده

    حکیمی پسران را پند همی داد که جانان پدر، هنر آموزید که مُلک و دولت دنیا را اعتماد نشاید و سیم و زر در ثفر به محلّ خطر است یا دزد به یک بار ببرد یا خواجه به تفاریق بخورد اما هنر چشمه ی زاینده است و دولت پاینده و اگر هنرمند از دولت بیفتد ، غم نباشد که هنر در نفس خود دولت است ، هنرمند هر جا رود قدر بیند و بر صدر نشیند و بی هنر لقمه چیند و سختی بیند.

    اصطلاحات دشوار:

    حکیم: دانا . دانشمند. صاحب حکمت

    پند: اندرز. نصیحت

    مُلک: پادشاهی

    سیم و زر: پول . نقره و طلا

    خواجه: صاحب. بزرگ. آقا

    تفاریق: پراکنده. اندک اندک

    دولت: حکومت . صاحب قدرت

    از دولت بیفتد: از بزرگی بیفتد. ناتوان شود

    نفس: وجود . ذات

    قدر : ارزش. بزرگی

    صدر : راس . اول هر چیز

    لقمه چیند: گدایی کند


    منبع مطلب : mashaahir.blogfa.com

    مدیر محترم سایت mashaahir.blogfa.com لطفا اعلامیه بالای سایت را مطالعه کنید.

    جواب کاربران در نظرات پایین سایت

    مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

    مونا :   خردمندی پسرانش را نصیحت می کرد که عزیزان من علم و دانش بیاموزید که دارایی های دنیا قابل اعتماد نیست.طلا و نقره در معرض خطر است یا دزد آن را می دزدد یا کم کم ان را مصرف می کنید ، اما علم و دانش و هنر همچون چشمه ای زیاد می شود و ماندگار است و اگر هنرمند دارایی خود را از دست بدهد ، غصه ای ندارد ؛ زیرا علم و دانش ذاتا دارایی است و انسان دانا هر کجا که برود به او احترام می گذارند و بر جای بزرگان می نشانند و انسان بی دانش رنج و سختی می بیند و در فقر می رود.

    ‌رژان قبادی : سلام من اطعلات زیادی نمیدونم فقط پیامش میتونم بهتون بگم این که هنر از همه چیز بهتر است و هر چقدر پول وثروت داشته باشیم به اندازه ی هنر نیست

    میلاد : دانا و خردمند ای این چنین پسران خود را �د و نصیحت می‌گفت ای عزیزان دلم علم و دانش را فرا گیرید و بیاموزید که دارای های دنیا قابل اعتماد نیستند طلا و نقره همیشه در معرض خطر هستند و یا آن‌ها را می دزدند یا کم کم خودتان آنها را مصرف می کنید اما علم و دانشی که بیاموزید همیشه در فکر و عقل شما هست و کسی نمی تواند آن را بدزدد و یا آن کم نمی شود انسان بی دانش در سختی و فقر به سر می کند

    مریم : سفر رو اشتباه نوشتید شما این طوری نوشتید ثفر بااین ث که نیست

    پانیذ : ‌دانشمندی فرزندان خود را نصحیت میکرد او می‌گفت شما باید علم بیاموزید چون علم از ثروت و طلا بهتر است طلا و ثروت دزدیده میشود از بین می‌رود و تمام میشود پس همیشه برای دانش بکوشید چون برای حکومت تنها طلا نیاز نیست با این کار در نا توانی و فکر بیهوده نمیمانی

    ریا : بزرگی پسران رو نصحت می کرد که ای عزیز من هنر اموزید که پول

    ... : درود مونا خیلی خوب نوشته ممنونم از این سایت خوبتون :)

    محمد سینا : واقعا مفید بود ممنون😘😘😘😘

    ملینا : چرا سفر را اشتباه نوشتید شما اینگونه نوشته اید «ثفر»😐😏

    مریم : مرسی

    هلنا : عالی بود فقط ثفر نه صفر هم نه سفر.

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    نرگس 28 روز قبل
    1

    اشکال نداره

    سلام 2 ماه قبل
    1

    .

    ناشناس 1 سال قبل
    -1

    معنی هنر مند هرجا رو د قدر و بر صدر نشیند ولی هنر لقمه چیند و سخنی ببیند

    هلنا 1 سال قبل
    4

    عالی بود فقط ثفر نه صفر هم نه سفر.

    0
    ilia🤴🏻king 10 ماه قبل

    هرچی شما بگی

    ... 1 سال قبل
    5

    درود

    مونا خیلی خوب نوشته

    ممنونم از این سایت خوبتون

    :)

    ‌رژان قبادی 1 سال قبل
    8

    سلام من اطعلات زیادی نمیدونم فقط پیامش میتونم بهتون بگم

    این که هنر از همه چیز بهتر است و هر چقدر پول وثروت داشته باشیم به اندازه ی هنر نیست

    2
    ‌رژان 1 سال قبل

    سلام من رژان هستم میتونید پیامش هم آخر مطلب بگین به نظر من قشنگ تر میشود

    ملیکا خاکیانی 1 سال قبل
    2

    مونا خیلی خوب نوشته ولی میتونین در هفتم دامنه داستان را گسترده تر کنید

    مریم 1 سال قبل
    6

    سفر رو اشتباه نوشتید شما این طوری نوشتید ثفر بااین ث که نیست

    ریا 1 سال قبل
    5

    بزرگی پسران رو نصحت می کرد که ای عزیز من هنر اموزید که پول

    4
    مریم 1 سال قبل

    مرسی

    .... 1 سال قبل
    0

    ا

    .... 1 سال قبل
    0

    ب

    ریحانه 1 سال قبل
    1

    خوب بود

    میلاد 1 سال قبل
    7

    دانا و خردمند ای این چنین پسران خود را �د و نصیحت می‌گفت ای عزیزان دلم علم و دانش را فرا گیرید و بیاموزید که دارای های دنیا قابل اعتماد نیستند طلا و نقره همیشه در معرض خطر هستند و یا آن‌ها را می دزدند یا کم کم خودتان آنها را مصرف می کنید اما علم و دانشی که بیاموزید همیشه در فکر و عقل شما هست و کسی نمی تواند آن را بدزدد و یا آن کم نمی شود انسان بی دانش در سختی و فقر به سر می کند

    ثنا 1 سال قبل
    1

    خردمندی پسرانش را نصیحت می کرد که عزیزان من علم و دانش بیاموزید که دارایی های دنیا قابل اعتماد نیست.طلا و نقره در معرض خطر است یا دزد آن را می دزدد یا کم کم ان را مصرف می کنید ، اما علم و دانش و هنر همچون چشمه ای زیاد می شود و ماندگار است و اگر هنرمند دارایی خود را از دست بدهد ، غصه ای ندارد ؛ زیرا علم و دانش ذاتا دارایی است و انسان دانا هر کجا که برود به او احترام می گذارند و بر جای بزرگان می نشانند و انسان بی دانش رنج و سختی می بیند و در فقر می رود.

    ملینا 1 سال قبل
    4

    چرا سفر را اشتباه نوشتید شما اینگونه نوشته اید «ثفر»😐😏

    بوقوتق۲ یدت۳ر 1 سال قبل
    0

    یو۳وبهخثزد۲دبوبهاق

    ناشناس 1 سال قبل
    1

    عالی بود همتون گرم

    محمد سینا 2 سال قبل
    4

    واقعا مفید بود ممنون😘😘😘😘

    مونا 2 سال قبل
    15

      خردمندی پسرانش را نصیحت می کرد که عزیزان من علم و دانش بیاموزید که دارایی های دنیا قابل اعتماد نیست.طلا و نقره در معرض خطر است یا دزد آن را می دزدد یا کم کم ان را مصرف می کنید ، اما علم و دانش و هنر همچون چشمه ای زیاد می شود و ماندگار است و اگر هنرمند دارایی خود را از دست بدهد ، غصه ای ندارد ؛ زیرا علم و دانش ذاتا دارایی است و انسان دانا هر کجا که برود به او احترام می گذارند و بر جای بزرگان می نشانند و انسان بی دانش رنج و سختی می بیند و در فقر می رود.

    0
    زهرا.- 10 ماه قبل

    عالیییبود ممنون از کمکتون

    2
    ناشناس 1 سال قبل

    عالی بود دمتون گرم

    پانیذ 2 سال قبل
    5

    ‌دانشمندی فرزندان خود را نصحیت میکرد او می‌گفت شما باید علم بیاموزید چون علم از ثروت و طلا بهتر است طلا و ثروت دزدیده میشود از بین می‌رود و تمام میشود پس همیشه برای دانش بکوشید چون برای حکومت تنها طلا نیاز نیست با این کار در نا توانی و فکر بیهوده نمیمانی

    حدیث 2 سال قبل
    1

    عالمی فرزندان خود را نصیحت کرد که ای جانان پدر،علم را بیاموزید چرا که به پادشاهی و حکومت اعتمادی نیست .طلا همیشه در خطر است یا دوزید آن را ببرد یا صاحب ان به مشکل بخورد ، ولی علم و هنر چشمه ی همیشه جوشان است که اگر حکومتی با علم و هنر کار خود را پیش برد مشکل و غمی از نابودی فنا نخواهد داشت.هنرمند اگر در جای احترام دید و صاحب مقام و بزرگی شد قدر داند و بی هنر به سختی و گدایی افتد.

    اسما مقرب 2 سال قبل
    1

    دانش مندی فرزند خود را نصیحت کرد که ای جان پدر هنر بیاموز که به پادشاهی و حکومت اعتمادی نیست و طلا و نقره همیشه در خطر هستند یا دزد یک دفعه آن ها را می‌برد یا بزرگ کم کم می‌برد هنر چشمه ی همیشه جوشان است و حکومت پاینده اگر هنرمند از قدرت بیوفتد غمی ندارد چون که هند داشتن در در نمانند حکومت است هر کجا که برود بزرگی و احترام ببیند و راس هر چیزی باشد و بی هنر گدایی کند و سختی بکشد

    برای ارسال نظر کلیک کنید