برای یک نویسنده خوب بودن چه نکات مهمی را باید در نظر بگیریم
برای یک نویسنده خوب بودن چه نکات مهمی را باید در نظر بگیریم را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
۱۰ مهارت یک نویسنده خوب محتوا | نویسندگی در تولید محتوا | جلسه 7 بازاریابی محتوا
در جلسه گذشته، درباره تقویم محتوایی و ضرورت استفاده از آن در استراتژی بازاریابی محتوا صحبت کردیم و نمونههای قابل دانلود از این تقویمها را ارائه کردیم. در این جلسه قصد داریم درباره تکنیکهای نویسندگی برای تولید محتوای موثر صحبت کنیم و نکاتی را برای بهبود نویسندگی محتوا توضیح دهیم. برای این منظور، ابتدا ویژگیهای یک محتوای خوب را توضیح میدهیم و پس از آن، راهکارهای لازم برای نوشتن آن محتوا را توضیح میدهیم.
10 ویژگی یک نویسنده محتوای ماهر
پس از مشخص شدن ویژگیهای یک نوشته خوب، باید یک نویسنده خوب و مهارتهای او را بشناسیم. نویسنده محتوا بودن کار سادهای نیست و به مهارتهای زیادی نیاز دارد. نویسنده خوب، کسی است که بتواند درباره هر موضوعی یک محتوای خوب، منحصربهفرد و جذاب بنویسد.
یک نویسنده محتوای خوب باید:
1- مطالعه زیادی داشته باشد.
نویسندگان بزرگ، بهصورت ناگهانی نویسنده نمیشوند. آیا ممکن است کسی نویسنده خوبی باشد، اما زمان زیادی را صرف خواندن و استفاده از تجارب دیگران نکرده باشد؟ خواندن نوشتههای دیگران به نویسندگان کمک میکند تا هنر نویسندگی را بیاموزند و به آنها الهام میبخشد که بهتر و بیشتر بنویسند و تجربه بدست آورند.
2- مخاطبان را بشناسد.
یکی از ویژگیهای هر محتوایی، برقراری ارتباط است که این ارتباط، یک فعالیت دو طرفه است. بنابراین، هر نویسندهای باید با در نظر داشتن مخاطبین، محتوا را بنویسد، در غیر این صورت، نویسنده موفقی نخواهد بود. نوشتن یک محتوا بدون شناخت مخاطبین هدف، مانند پرتاب یک تیر بدون داشتن هدف است.
به همین دلیل، شما باید به عنوان یک نویسنده محتوا، با استفاده از تکنیکهایی نظیر پرسونای مخاطب (buyer persona)، مخاطبین را خود را بشناسید. درک نیازهای خوانندگان و توانایی برطرف کردن این نیازها از طریق محتوا، یکی از مهمترین معیارهای نویسندگی خوب است. به عنوان مثال، شما هیچگاه یک نامه عاشقانه برای رئیس خود یا یک مقاله برای همسر خود ارسال نمیکنید. چرا این کار را نمیکنید؟ چون مخاطب خود را میشناسید. نوشتن محتوا نیز به همین شکل است.
3- واضح و قابل فهم بنویسد.
نویسنده زمانی میتواند به صورت واضح و قابل فهم بنویسد که خودش مطلب را فهمیده باشد و بداند محتوا قرار است چه پیامی را منتقل کند. همچنین، درصورتیکه نویسنده از ویژگیهای خوانندگان اطلاع داشته باشد، سادهتر میتواند مفهوم را به خواننده منتقل کند. یک نویسنده خوب باید با استفاده از تکنیکهایی نظیر انتخاب کلمات و اصطلاحات مناسب، استفاده از تصاویر، استفاده از جملات کوتاه و … هر موضوع پیچیدهای را برای خواننده بهصورت ساده بیان کند.
اگر هنگام نوشتن یک پاراگراف گیر میکنید و نمیدانید چگونه آنچه در ذهنتان است را در قالب جمله به مخاطب منتقل کنید، باید مهارتهای تحلیلی و ارتباطی خود را تقویت کنید تا بتوانید ایدههای که در ذهن دارید را به هم ربط داده و به رشته تحریر درآورید. همیشه ساده بنویسید، اما این موضوع به این معنی نیست که از کلمات ساده استفاده کنید، بلکه باید همه آنچه که به عنوان محتوای شما نامربوط است را حذف کنید.
4- بر اصول خوانایی تسلط داشته باشد.
محتوایی که تولید میکنید، باید خوانا و قابل فهم باشد. به همین دلیل، تسلط بر قوانین خوانایی از ضرورتهای یک نویسنده خوب است. این قوانین، شامل موارد زیر است:
5- همواره منحصر بهفرد بنویسد.
هر محتوایی که به نام شما منتشر میشود، شناسنامه شما محسوب میشود. منحصربهفرد بودن محتوایی که تولید میکنید، نه فقط برای احترام به خوانندگان خود و رعایت قانون کپیرایت، بلکه از لحاظ سئو نیز ضروری است. در صورت انتشار محتوای تکراری، Google میتواند تکراری بودن آن را تشخیص داده و آن محتوا را حذف کند.
تولید محتوای جدید و منحصربهفرد، کاری دشوار است، اما همیشه لازم نیست که محتوای جدید تولید کرد، بلکه یکی از مهارتهای مهمی که یک نویسنده محتوا باید داشته باشد، بازنویسی محتوا است. بازنویسی محتوا به معنی تولید محتوای جدید از محتواهای قبلی در فرمت جدید. درباره بازنویسی محتوا، در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد.
آنالیز و تحلیل در دیجیتال مارکتینگ را در کالج تپسل بخوانید.
6- توانایی پژوهش بالا داشته باشد.
تحقیق و پژوهش، ستون اصلی هر محتوایی است و باید مدتی قبل از آغاز تایپ اولین کلمات آغاز شده باشد. نویسندگان بزرگ باید قادر به تحقیق درباره هر موضوعی باشند و اطلاعات، آمار، ارقام و دیدگاههای مربوط به موضوع مورد نظر را پیدا کرده و از آنها در نوشته خود بهره ببرند. آنها باید بدانند چگونه موضوعات مهم را انتخاب و درباره آن موضوعات تحقیق کنند و درنهایت، به رشته تحریر درآورند. آنها باید بتوانند بهسرعت نسبتاً بالایی، هزاران کلمه را بخوانند و بهترین اطلاعات را از میان آن مطالب استخراج کنند. اینکه نویسنده درباره یک موضوع خاص چیزی نشنیده باشد و اطلاعاتی نداشته باشد، آنقدر مهم نیست؛ بلکه یک نویسنده خوب با مهارت بالای پژوهش میتواند از طریق جستجو و تحقیق، محتوای شگفتانگیزی ایجاد کند.
7- درباره وردپرس و سئو اطلاعات کافی داشته باشد.
با توجه به ارتباط بسیار نزدیک استراتژی بازاریابی محتوا و دنیای دیجیتال، دانش دیجیتالی نویسنده بسیار ضروری است. آنها باید اطلاعات پایه درباره وردپرس داشته باشند و به قوانین مربوط به سئو تسلط کافی داشته باشند. الگوریتمهای سئو به صورت مداوم تغییر میکند. بنابراین اگر میخواهید وبسایت یا بلاگ شما همواره در صدر جستجوها باشد، باید نویسندهای انتخاب کنید که بتواند با قوانین سئو همراه باشد و بر اساس آن قوانین، محتوا تولید کند. به عنوان مثال، یک نویسنده خوب کلیدواژههایی که حداکثر ترافیک را به وبسایت هدایت میکند و در عینحال مرتبط با موضوع محتوا است را میشناسد و در محتوای خود از آنها استفاده میکند. البته اغلب کسبوکارها، برای انجام سئو، کارشناس سئو استخدام میکنند، اما بهطور کلی، نویسنده نیز باید تا حدی با مفاهیم سئو و شیوه عملکرد وردپرس آشنا باشد.
8- بر دستور زبان تسلط کامل داشته باشند.
کسی میتواند خوب بنویسد و مفهوم و پیام یک محتوا را به خواننده منتقل کند که کاملاً بر قوانین دستور زبان، نگارش و املا تسلط داشته باشد. درک قوی از قوانین دستور زبان، استفاده درست از اصطلاحات و عبارتهای مختصر و معنیدار، چیزی است که با بیشتر خواندن و تمرین بدست میآید.
9- روحیه مشارکت و همکاری داشته باشد.
نویسندگان محتوا باید با گروههای مختلفی در ارتباط باشند. یک نویسنده خوب بهراحتی میتواند با کارشناس محتوا، تولیدکننده ویدئو، طراح گرفیک، کارشناس شبکههای اجتماعی، سردبیران و سایر بخشها همکاری کند. رویکرد مشارکتی و سازگاری نویسندگان و سایر افراد گروه، منجر به موفقیت تیم بازاریابی محتوا خواهد شد.
10- داستانسرای خوبی باشد.
یکی از اهداف بازاریابی محتوا، ایجاد هویت برای برند و کسب اعتماد مخاطبان است، اما بسیاری از مشتریان از خستهکننده بودن محتواها انتقاد میکنند. یک نویسنده خوب میتواند این مشکل را برطرف سازد. نویسندهای موفق است که بتواند یک موضوع پیچیده را به گونهای ارائه دهد که برای خوانندگان قابل فهم و در عینحال لذتبخش باشد. یکی از مهمترین تکنیکها در بازاریابی محتوا، داستانسرایی است و یک نویسنده خوب باید بتواند از طریق داستانسرایی و خلق سناریو و کاراکتر، مخاطب را جذب کند.
چگونه نویسنده محتوای بهتری باشید؟
ویژگیهای یک محتوای خوب و یک نویسنده خوب را توضیح دادیم. مانند هر کار دیگری ، نویسندگی نیز به تمرین و کسب مهارت نیاز دارد. در اینجا، نکاتی را برای بهبود مهارت نویسندگی بیان میکنیم.
6 ویژگی یک محتوای خوب و تاثیرگذار
یک محتوای خوب در بازاریابی محتوا، چیزی بیش از کنار هم قرار دادن تعدادی واژه است. امروزه کسبوکارها در صنایع مختلف بهطور مرتب به تولید پستهای بلاگ، شبکههای اجتماعی، کتاب الکترونیکی و … میپردازند. با توجه به تولید انبوه محتوا در کسبوکارهای مختلف، مطرح شدن و مورد توجه قرار گرفتن محتوای شما کاری دشوار محسوب میشود، اما غیرممکن نیست. بین یک محتوای خوب و محتوای متوسط، تفاوتهایی وجود دارد که در صورت آگاهی از ویژگیهای محتوای خوب، میتوانید در جهت آن تلاش کنید تا به محتوای برجسته و موثری دست یابید.
اما چه چیزی باعث میشود یک محتوا خوب به نظر برسد؟
1- محتوای خوب باید برای گروهی خاص از مخاطبین نوشته شود.
محتوای موثر هیچگاه نمیتواند کلی باشد، بلکه باید برای گروهی خاص از مخاطبین نوشته شود. همواره هنگام نوشتن محتوای خود، مخاطبان هدف آن نوشته را در ذهن داشته باشید و نیازهای آنها را در نظر داشته باشید تا بتوانید راهحلهای مورد نظر آنها را ارائه دهید.
2- محتوای خوب باید برای موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی بهینهسازی شده باشد.
هدف شما از تولید محتوا چیست؟ قطعاً میخواهید که محتوای شما در صدر رتبهبندی گوگل قرار گیرد. وقتی میگوییم یک محتوا بهینهسازی شده است، منظور چیست؟ یعنی در این محتوا، عبارات کلیدی درستی استفاده شده است. درصورتیکه یک محتوا دارای این ویژگی باشد، زمانی که کاربران در موتورهای جستجو یا شبکههای اجتماعی، محتوای مورد نظر را جستجو میکنند، محتوای تولیدی شما بهراحتی و بهصورت ارگانیک پیدا میشود.
3- محتوای خوب، باید ارزشمند باشد.
محتوای شما قرار است چه ارزشی را برای مخاطب فراهم کند؟ آنها از خواندن این محتوا، چه سودی میبرند؟
مطرح کردن این سوالات، باعث هدایت شما در ایجاد محتوا میشود. درصورتیکه ارزشی ایجاد نکنید و سودی برای مخاطب نداشته باشد، محتوای شما مورد توجه قرار نمیگیرد، به اشتراک گذاشته نمیشود و مخاطبین برای خواندن محتوای بیشتر به وبسایت، بلاگ یا شبکه اجتماعی شما بازنمیگردند. این محتوا باید بتواند اطلاعات مخاطب را افزایش دهد.
4- محتوای خوب باید دارای ساختار مناسب باشد.
هیچکس دوست ندارد یک محتوای طولانی، خستهکننده و ازهمگسسته را بخواند. هیچچیز مهمتر از این نیست که خواننده بتواند متن را بهسادگی درک کند و این موضوع، مستلزم ساختار مناسب و خوانایی محتوا است. نداشتن ساختار مناسب، باعث آشفته شدن خواننده میشود. به همین دلیل، باید از طریق ایجاد عناوین و زیر عنوانهای مناسب و منسجم، رعایت دستور زبان و نگارش، بولتبندی و بصری ساختن بخشی از محتوا، آن را خواناتر کنید.
5- محتوای خوب باید آموزنده باشد.
محتوایی که برای مخاطب آموزنده باشد و به اطلاعات آنها اضافه کند، برای مخاطبین جذاب خواهد بود. محتوای شما باید دارای آمار، ارقام، نمودارها و بعضاً پستهای how-to باشد تا به اندازه کافی آموزنده و مفید باشد.
6- محتوای خوب باعث تبدیل مخاطب به مشتری میشود.
هر محتوا باید یک دکمه CTA قوی، ساده و واضح در انتها داشته باشد تا خوانندگان را به مرحله بعد هدایت کند. با کلیک روی CTA، تبدیل (convert) اتفاق میافتد. همچنین، بهترین محتواها، دوطرفه هستند و میتوانند با مخاطبین ارتباط برقرار کنند. سبک نوشته، اصطلاحات بهکاررفته و لحن بیان نوشته بر مخاطب بسیار اثرگذار است.
نمونه های موفق بازاریابی محتوا را در کالج تپسل بخوانید
سخن پایانی درباره بهبود نویسندگی محتوا
برای نویسنده بهتری شدن، نیاز به چیزی بیش از نوشتن و کنار هم قرار دادن واژگان است. نویسندگی محتوا، شبیه نقاشی یا داستانسرایی است. نوشته شما باید بتواند مفاهیم را در ذهن خواننده به تصویر بکشد و پیام محتوا را به خوبی به آنها انتقال دهد. هرچه بیشتر بخوانید و بنویسید، قلم قویتری در نویسندگی پیدا خواهید کرد. در جلسه آینده، درباره بازنویسی محتوا و ضرورت استفاده از این تکنیک در استراتژی بازاریابی محتوا صحبت میکنیم.
برای اطلاع از جلسات جدید بلوک بازاریابی محتوا، در فرم سمت راست ثبتنام کنید. خوشحال میشیم که نظرات و پیشنهادهای خودتان را در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.
منبع مطلب : college.tapsell.ir
مدیر محترم سایت college.tapsell.ir لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
چگونه نویسنده شویم؟ 55 نکته کاربردی درباره آموزش نوشتن مقاله، داستان کوتاه، رمان، نامه و کتاب - شاهین کلانتری | نویسندگی و توسعه فردی
چگونه نویسنده شویم؟ ممکن است این سؤال از دغدغههای همیشگی شما هم باشد. قبلاً در سری مطالب «چگونه نویسنده شویم» به معرفی منابع مناسب برای آموزش نویسندگی پرداخته بودم؛ اما در این مقاله دربارۀ بسیاری از نکاتی مرتبط با یادگیری نوشتن و نویسندگی سخن خواهم گفت. ضمناً در انتهای برخی نکات لینک برخی مقالات دیگر را نیز افزودهام تا اگر کنجکاو بودید، بیشتر مطالعه کنید.
در ادامه دربارۀ همۀ انواع سبکهای نویسندگی -از تولید محتوا برای اینترنت و شبکههای اجتماعی تا نوشتن پروپوزال و مقاله و کتاب نوشتن به زبان انگلیسی- نکاتی آورده شده که محور اصلی آن نویسندگی خلاق است. هدف فراهم آوردن جعبه ابزاری از مطالب و تمرینهای گوناگون برای تقویت مهارت نگارشی شماست.
چه نویسنده هری پاتر (جی کی رولینگ) الگوی شما باشد، چه نویسنده بوف کور (صادق هدایت)، بههرحال توی این ۵۵ نکتۀ رنگارنگ، میتوانید چیزهای دندانگیری را پیدا کنید. ضمناً این نکات هیچ ترتیب خاصی ندارد، هر طور که دوست دارید بخوانید.
۱
آیا فارسی را خوب بلدید؟
برای ما، بلد بودنِ زبان فارسی موضوعی بدیهی است. چون از خردسالی زبان را آموختهایم، گمان میبریم زبان هم مثل یکی از اعضای بدن چیزیست که از شکم مادر با ما زاده شده. و به همین خاطر جادوی زبان را نادیده میگیریم. غالباً متوجه نیستیم که زبان یکی از شگفتانگیزترین دستاوردهای بشری است. و چیزی است که بعد از میلیونها سال زندگی بشر بر روی کره زمین شکل گرفته است. به این توجه نمیکنیم که زبان اصلیترین و مهمترین ویژگی متمایزکنندۀ انسان از سایر موجودات است.
درست است که ما فارسی حرف میزنیم، اما زبان فارسی را نشناختهایم. و نویسنده کسی است که زبان را میشناسد، زبانآور است و بیشتر و بهتر از سایرین از امکانات و ظرفیتهای زبان بهره میبرد.
بنابراین در گام اول بهتر است برای آموختن فارسی وقت بگذاریم، و بدانیم که «هر کلمه یک ثروت است.»
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
هوش کلامی | دایره لغات فارسی خودمان را چگونه افرایش بدهیم؟+نمونههایی از آثار بهترین نویسندگان ایرانی
کلمهبرداری | یک روش ساده برای افزایش دامنه واژگان و تسلط کلامی+کلیپ آموزشی
یک پیشنهاد ساده و مهم برای پرورش هوش کلامی
۲
اگر استعداد نداشته باشم…
اگر واقعاً شیفته و تشنۀ نوشتن هستیم، باید نگرانی به خاطر کمبود استعداد در نوشتن را کنار بگذاریم. نویسنده مینویسد، حتی اگر تمام عالم به او ثابت کنند که هیچ استعدادی برای نوشتن ندارد.
رابرت بنچلی میگوید:
پس به جای استعداد، به نوشتن فکر کنید. نه! به جای فکر کردن به نوشتن، بنویسید.
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
تست استعداد نویسندگی
استعدادیابی نویسندگی | تست آنلاین استعداد نویسندگی و تولید محتوا
بی استعدادترین نویسنده جهان
۳
اهمیت یادداشتهای روزانه
اصلاً چه کسی گفته در ابتدای کار وقتی هنوز تازهکار و نابلد هستیم باید به نوشتن کتاب و مقاله بپردازیم؟
در اوایل شروع نوشتن و تمرین نویسندگی بهتر است به نوشتن یادداشتها و خاطرات روزانه اکتفا کنیم. اگر یادداشتنویسی را به عادت ثابت خودمان تبدیل کنیم، اولین قدم جدی و اثربخش را برای نویسنده شدن را برداشتهایم.
تولستوی نیز با سالها نوشتن دربارۀ خودش اعتماد به نفس لازم برای نوشتن شاهکارهایش را به دست آورد. او پیش از نوشتن شاهکارهایش، بیش از یک دهه به نوشتن یادداشتهای روزانه پرداخت.
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
در ستایش یادداشتهای روزانه
مزایای نوشتن خاطرات روزانه
یادداشتنویسی روزانه به مثابه شکستن شاخ غول!
نوشتن یادداشتهای روزانه برای سیاحت درون | از کتاب خودخواهی مقدس
چرا باید از خودمان بنویسیم؟
یادداشتهای روزانه چگونه خواندنی میشوند؟
۴
کلیشهای ننویسید
فکر کردن به اینکه دیگران دربارۀ کارمان چه خواهند گفت ما را کلیشهای و سطحی میکند. اگر مدام به فکر تایید و تصدیق دیگران باشید جلوی آزادی و خلاقیت خودتان را میبندید.
با بیتوجهی به نظر و سلیقۀ دیگران و بدون خیالبافی دربارۀ نتیجۀ کار بنویسید. اگر دست خودتان را باز بگذارید و فقط به آموختن و تمرین مداوم متعهد باشید، موفقیت در زمینۀ نویسندگی خودش به سراغتان میآید. اگر هم نیامد شما ضرری نکردهاید، از کار موردعلاقهتان به حد کافی لذت بردهاید. این بزرگترین پاداش است.
نوشتۀ زیر یکی از بهترین تعریفهای مفهوم کار کلیشهای است، من این یادداشت را چسباندهام روی دیوار اتاقم:
کلیشه چیست؟
۵
خواندن، نوشتن، خواندن، نوشتن
پلینی میگوید هیچ روزی نباید بدون نوشتن سپری شود.
اگر خواندن و نوشتن به عادت روزانه و خدشهناپذیر شما تبدیل شود، مسیر حرفهای شدن را با سرعت بیشتری طی میکنید.
وقتی از نوشتن خسته شدید سراغ خواندن بروید و وقتی از خواندن خسته شدید سراغ نوشتن بروید. با حفظ این الگو سرعت رشد خودتان را چند برابر میکنید.
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
صفحات صبحگاهی: بهترین عادت برای شروع نویسندگی
کتاب خریدن و کتاب خواندن | راهنمای کامل یک شکارچی کتاب!
با این ایده حتی یک روز هم از نوشتن دور نمیشوید
خواندن، دشمن نوشتن است؟
۶
افراط کنید!
کار نیکو کردن از پر کردن است. افراط در یادگیری مهارتی که دوست داریم میتواند یکی از هوشمندانهترین کارهایی باشد که در تمام عمرمان میکنیم.
زیادهروی در نوشتن شهامت و مهارت نوشتاری ما را برای نوشتن از چیزهایی در سر میپرورانیم بیشتر میکند.
افراطی نوشتن یعنی توی حمام و دستشویی و مترو هم در حال نوشتن باشیم!
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
به شرط نوشتن | راهکاری برای نگارش پارتیزانی
شما هم دوست دارید دائمالدفترچه باشید؟
علاوه بر صفحات صبحگاهی چه تمرین دیگری انجام بدهیم؟ (۱۱ پیشنهاد متفاوت)
افراط در نوشتن
۷
سؤالنویسی خلاقانه
حتما شما هم از این قبیل سؤالها شنیدهاید: «اول دیوار بود یا تابلو؟» یا «اول مرغ بود یا تخم مرغ؟»
این نوع سوالها شاید در نگاه اول عجیب به نظر برسد. اما پاسخ به آنها گاهی میتواند باعث خلق ایدههای تازه بشود.
سؤالنویسی یکی از بهترین تمرینهای نویسندگی است. دربارۀ هر چیزی که دوست دارید سؤال طرح کنید؛ سؤالات منطقی و سؤالات فرامنطقی.
مهم این است که خودتان را به پرسیدن سوال عادت بدهید. هر وقت حس کردید ایده ندارید خودتان را مجبور کنید که حداقل ۲۰ سوال مختلف بنویسید. همین تمرین کمک میکند تا نوشتن برایتان راحتتر شود.
مرحلۀ بعدی پاسخ دادن به سوالهاست. صرفاً به همۀ سؤالها جواب منطقی ندهید. برای خلق اثر ادبی بیشتر به جوابهای فرامنطقی نیاز دارید. بسیاری از شعرها و داستانهای خلاقانه پاسخی است به سؤالی که نویسنده برای دریافت جواب آن کنجکاو بوده.
جواب شاعرانه و طنازانه و فیلسوفانه فرقی ندارد. مهم این است که شما هیچ سؤالی را بیجواب نگذارید و از تخیل خودتان برای پاسخ به سؤالهای استفاده کنید.
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
چرا سؤال پرسیدن مهم است؟
سوالدرمانی؟
سوالهایی برای اندیشیدن در شرایط بحرانی
وقتی کسی سوالی میپرسد…
به این سوالها فکر کنید
۸
راز در همین یک نکته است
اگر به این نکته توجه عملی و جدی داشته باشیم گام بزرگی برای برای نویسنده شدن برداشتهایم: بهتر است حین نوشتن پیشنویس اولیۀ هر متنی با نهایت سرعت پیش برویم و تا حد ممکن دستمان را از قلم یا کیبورد جدا نکنیم.
با اینکار منتقد درون خودمان را ساکت میکنیم، و اجازه نمیدهیم نشخوارهای ذهنیِ ناامیدکننده در کارمان وقفه ایجاد کند.
مطالعه بیشتر دربارۀ این نکته:
نوشتن راحت میشود: این تنها نکته مهمی است که برای نوشتن به آن نیاز دارید+ویدیو
از این ۶ کار بپرهیزید تا نوشتن کلافهتان نکند
اگر میخواهی همیشه بنویسی…
۹
حرف استیون کینگ
استیون کینگ توصیههای جالب برای نویسندگی دارد و حتی کتابی هم برای سروسامان دادن به توصیهها نوشته است (کتاب از نوشتن). که از میان توصیههای کینگ میتوان به جملۀ زیر اشاره کرد:
مطالعه و کتاب باید دوست همیشگی یک نویسنده باشد، نویسندۀ حرفهای نه کتابخوان، که باید کتابخوار باشد!
مطالعۀ بیشتر دربارۀ این نکته:
کتاب خریدن و کتاب خواندن | راهنمای کامل یک شکارچی کتاب!
اگر میخواهید نویسنده شوید…
نوشتن چگونه ما را کتابخوانتر میکند؟
۱۰
چرا همۀ ما باید مهارت قصهگویی را بیاموزیم؟
حتی اگر نمیخواهیم داستاننویس شویم و قصد ما نوشتن پروپوزال و جستار و مقاله است، بازهم بهتر است مهارت قصهگویی و روایت پردازی را بیاموزیم.
مطالعۀ بیشتر دربارۀ این نکته:
نوشتن داستان | یک پروژه برای آنها که جدیتر به نویسندگی فکر میکنند
اندر حکایت کردن یک داستان
چگونه در قصهگویی و داستانسرایی رشد کنیم؟
نوشتن یک داستان چند سال زمان میبرد؟
داستان شما چیست؟
چگونه نویسنده رمان شویم؟ | آموزش نوشتن رمان
۱۱
چشمها را باید بست!
شاید عجیب و غریب به نظر برسد، ولی به امتحانش میارزد، گاهی برای نویسندگی خلاق باید دست به کارهای نامعمول زد. نوشتن با چشمهای بسته یکی از همین کارهاست. اگر هرازگاهی ده دقیقه با چشمهای بسته بنویسیم شکل تازهای از نوشتنِ بیتکلف را تجربه میکنیم. پنداری این نوع از تاریکی ترس ما را میریزد: ترس ما از بد نوشتن.
بهتر است هنگام چشمبستهنویسی (!) بهتر است نگران در هم رفتن خطوط نباشیم.
شاید برایتان جالب باشد که برخی نویسندهها نوشتن در تاریکی را دوست دارند. دوست نویسندهای دارم که هر بار نور اتاقش را به حداقل میرساند و بعد در دل تاریکی اولین نسخۀ داستانش را مینویسد. او همیشه کاغذهای بزرگی را برای نوشتن انتخاب میکند تا کمتر نگران درهم رفتن خطوط باشد.
کارهای دیگر را هم امتحان کنید. مثلاً سرپانویسی هم کار جالبی است. فقط کافی است بایستید و بنویسید.
مطالعه بیشتر درباره این نکته:
نوشتن با چشمهای بسته
ایستگاه نویسندگی
۱۲
از نوشتن بنویسید
نوشتن دربارۀ جریان نوشتن، علاقهمان به نوشتن و واکاوی انگیزههایی که برای نوشتن داریم یکی از روشهایی است که نگاه ما را به نوشتن شفافتر میکند.
با نوشتن دربارۀ نوشتن برای نوشتن مصممتر میشویم.
پس هر وقت حس کردید ایدهای برای نوشتن ندارید، خود نوشتن را به ایدۀ نوشتن تبدیل کنید.
حتی میتوانید داستان نویسندهای را بنویسید که دچار انسداد ذهنی شده و در به در دنبال ایده است.
مطالعه بیشتر درباره این نکته:
نوشتن از نوشتن
تمرینی مهم یک کتاب آلمانی برای یافتن انگیزههای نویسندگی
۱۳
اهمیت پرورش مهارت تسلط کلامی
نویسنده فردی است با هوش کلامی بالا.
هوش کلامی مهارتی است با تمرین میتوان به آن مسلط شد.
برای تقویت تسلط کلامی خودمان بهتر است با کلمات شروع کنیم.
یکی از تمرینهای مناسب برای تقویت هوش کلامی تمرین کلمهبرداری است.
با استفاده از سلسله تمرینهای زیر میتواند دایره لغات و هوش کلامی خودتان را افزایش بدهید:
فهرست تمرینها:
هوش کلامی چیست؟
تمرین کلمهبرداری چیست؟
تمرین افزایش دایره لغات-۱تمرین افزایش دایره لغات-۲تمرین افزایش دایره لغات-۳تمرین افزایش دایره لغات-۴تمرین افزایش دایره لغات-۵تمرین افزایش دایره لغات-۶تمرین افزایش دایره لغات-۷تمرین افزایش دایره لغات-۸تمرین افزایش دایره لغات-۹تمرین افزایش دایره لغات-۱۰
۱۴
نوشتن به مثابۀ بازی
اگر میخواهید نوشتن به بخش ثابتی از زندگی شما تبدیل شود و هرگز آن را ترک نکنید، باید بازیهای نوشتاری خودتان را ابداع کنید. نوشتن اغلب اوقات کار دشواری است، اما بازیسازی میتواند سختیهای نوشتن را تحملپذیر و حتی شیرین و مهیج کند.
برای اینکه به تمرینهای خودتان حالت بازی بدهید، باید به ساختار و فرایند بازیهایی که دوست دارید توجه کنید. از بازیهای دوران کودکی گرفته تا بازیهای تو موبایلتان. با نوشتن از چه موضوعاتی احساس میکنید در یک بازی شیرین هستید؟ با نوشتن در چه قالبی حس میکنید سرگرم بازی شدهاید؟ بودن و نوشتن در چه فضایی به شما حس بازی میدهد؟
مثلاً نوشتن در شاهین بلاگ یکی از بازیهای روزانۀ من است. پنداری من با نوشتن هر جمله یک امتیاز میگیرم، چون بنا دارم مجموعۀ جملات این وبلاگ را بعدها در قالب یک کتاب منتشر کنم. حتی عنوان این کتاب را هم از همین حالا برگزیدهام.
بازیسازی باعث میشود تا به ایدههای ژرفتر و خلاقانهتری برسیم.
مطالعه بیشتر درباره این نکته:
نوشتن را لذت بخش تر کنید: تیتربازی
ایستگاه نویسندگی
۱۵
انگلیسی بنویسیم
هاروکی موراکامی، رماننویسی مطرح ژاپنی میگوید در اوایل ورودش به عرصه رماننویسی، با اینکه تسلط زیادی به زبان انگلیسی نداشته، رمانهایش را به زبان انگلیسی مینوشته؛ و بعد آنها را به زبان ژاپنی ترجمه میکرده و همین باعث شده به نثر و زبان خاص خودش برسد.
با نوشتن به زبان انگلیسی -حتی شده دستوپاشکسته- هم مهارت نگارش به زبان انگلیسی را در خودمان تقویت میکنیم و هم حساسیت و تسلط بیشتری به کلمات فارسی پیدا میکنیم.
۱۶
عدد به عدد پیش بروید
ریچارد براتیگان میگوید هفت سال تمرین کردم تا بتوانم نوشتن یک جمله درست را یاد بگیرم.
یکی از راههای ساده و جذاب یادگیریِ بهتر جملهنویسی تفکیک جملهها از یکدیگر است.
عدد زدن برای هر جمله و رفتن سراغ سطر بعدی باعث میشود حساسیت بیشتری به ساختار جملهها پیدا کنیم. ضمن اینکه با این شیوه ارزش هر جمله برای ما روشنتر میشود و بعدا در بازنویسی سریعتر عمل میکنیم.
مالکوم گلدول در مسترکلاس نویسندگی خود روش کارش را اینگونه بیان میکند:
«من در ابتدا تمام متن کتاب را به صورت جملات جدا از هم مینویسم و عدد میزنم؛ در نهایت اعداد را از ابتدای جملات حذف میکنم و بین جملات اتصال ایجاد میکنم.»
مطالعه بیشتر درباره این روش:
روش من برای ریختن ترسم از کاغذ سفید
چند نمونه متن:
شغل نویسندگی و تولید محتوا | یک روش برای نوشتن و چاپ کتاب: انتشارات کوچک خودتان را راهاندازی کنید
چگونه کتاب بنویسیم؟ نوشتن کتاب در ۱ روز | ۳۳ نکته برای اینکه دقیقاً بدانیم چگونه کتاب بنویسیم
جستار چیست؟ جستارنویسی یعنی چه؟ چگونه جستارنویس شویم؟ فرق جستارنویسی با نوشتن مقاله+بهترین کتابها و دانلود نمونه جستار
۱۷
یک بازی دیگر: تیتربازی
تیتر یا عنوان تأثیر بسیاری روی موفقیت یک متن دارد؛ به عبارتی مهمترین بخش زیادی از مسئولیت جلب توجه خواننده با تیتر است. گاهی یک تیتر نامناسب و بیرمق ممکن است منجر به دفن نوشتهای ارزشمند شود.
سرمایه گذاری روی مهارت تیترنویسی یکی از هوشمندانهترین تصمیمهای یک نویسنده و تولیدکننده حرفهای محتوا حرفهای است.
حتی تیترها میتوانند در ایدهیابی به شما کمک کند:
دوست دارید کتاب بنویسید و ایده ندارید؟ از عنوان شروع کنید. یک عالمه عنوان بنویسید تا در نهایت یکی را انتخاب کنید.
میخواهید محتوا تولید کنید؟ یک دفترچه را به عناوین اختصاص بدهید و پیش از هر کاری تیتر مطالبی که دوست دارید بنویسید را یادداشت کنید.
شاید در ابتدا هیچ ایدهای دربارۀ نوشتن برای دربارۀ تیترهایتان نداشته باشید. اما نگران نباشید. با نوشتن عناوین به ناخودآگاه خودتان فرمان میدهید تا برای دکمهای که پیدا کردهاید کت بدوزد.
به عنوان کنجکاویبرانگیز این کتاب نگاه کنید، شاید برایتان الهامیخش باشد:
درباره تیتر زدن:
نوشتن را لذتبخشتر کنید: تیتر بازی
سه پیشنهاد برای یک نویسندۀ آنلاین
چگونه اسم داستانم را انتخاب کنم؟
۱۸
ده کلمه مورد علاقه شما چیست؟
تابهحال فکر کردهاید که کلمات موردعلاقه شما چه کلماتی هستند؟
فکر کردن به کلمات موردعلاقه و مرور همیشگی آنها میتواند موتور خلاقیت ما را روشن کند.
این کار ساده و لذتبخش است، همین الان یک کاغذ بردارید و ده کلمه موردعلاقهتان را بنویسید؛ سپس هر چند وقت یکبار لیست کلماتتان را مرور کنید و ببیند نظرتان درباره یک از کلمهها تغییر کرده و بعد کلمه تازهای را جایگزین کنید.
حتی میتوانید از این هم جلوتر بروید: دربارۀ هر کلمه یک مقاله یا داستان بنویسید.
مطالعه بیشتر:
ده کلمه مورد علاقه کامو
ده کلمه مورد علاقه من
واژهها را خبر کنید
در واژهها چه ایدهای نفهته است؟
۱۹
اگر سرتان شلوغ است…
احساس میکنید وقتی برای نوشتن ندارید؟
نویسنده باید دائماً در حال دزدیدن وقت باشد تا بنویسید.
باید تصورتان درباره زمان را عوض کنید، تسلط بر مهارت مدیریت زمان برای یک نویسنده از نان شب واجبتر است.
آنتونی ترالاپرماننویس، در هر پانزده دقیقه سیصد کلمه مینوشت، او با همین معیار و اندازهگیری دقیق، سه ساعت در روز مینوشت آنهم قبل از رفتن به اداره پست که شغل اصلیاش بود، او با همین روش به یکی از پرکارترین نویسندههای تاریخ تبدیل شد.
آیا نوشتن تعطیلبردار است؟
۲۰
با زاویه دید بازی کنید
اگر اول شخص مینویسید، دوم شخص و سوم شخص را هم امتحان کنید، این روش فقط مختص به داستاننویسی نیست، حتی میتوانید یادداشتها و خاطرات روزانهتان را هم با زاویه دیدی غیر از اول شخص بنویسید.
اول شخص: من هر روز پانزده دقیقه مینویسم.
دوم شخص: تو از هر وقت اضافهای که گیر میآوری برای نوشتن استفاده میکنی.
سوم شخص: او دیوانه نوشتن است و برای فرار از سروصداهای توی خانه، در پشتبام مینویسد.
مطالعه بیشتر:
مثل ژنرال دوگل بنویسید
۲۱
چگونه رمان و داستان کوتاه بنویسم؟
مسلماً بهترین راه یادگیری داستاننویسی، مطالعۀ عمیق و دیوانهوار رمانها و داستانهای داخلی و خارجی است.
اما اگر میخواهیم به نویسنده حرفهایتری تبدیل بشویم و با سرعت و مهارت بیشتری مسیر داستان نویسی را طی کنیم؛ باید مطالعه کتاب های تخصصی آموزش داستان نویسی را در برنامه حرفهای خودمان قرار دهیم.
در پست زیر به معرفی بهترین کتابهایی آموزش رمان و داستان کوتاه پرداختهشده و بخشهایی منتخب از این کتابها نیز نقلشده است.
مطالعه کاملتر درباره این نکته:
چگونه نویسنده شویم؟ رمان و داستان کوتاه
۲۲
مثلِ نظامی
در نوشتن باید مثل یک نظامی منضبط باشیم. اگر میخواهیم بهجایی برسیم و سری توی سرها دربیاوریم باید نظمی آهنی داشته باشیم، چهبهتر که هرروز سر ساعت معینی نوشتن را شروع کنیم و حتی آغاز جنگ جهان سوم هم هیچ تأثیری روی برنامه نویسندگی ما نداشته باشد.
نظم فیزیکی به نظم ذهنی هم منجر میشود و بهمرورزمان ذهن ما هرروز سر ساعت معینی بهترین ایدهها را به ارمغان میآورد.
مطالعه بیشتر:
آخرین وسوسهی نویسنده
۲۳
نویسنده نباید کمالگرا باشد
شده صد تا کتاب روانشناسی کمال طلبی و کمالگرایی بخوانیم، باید بخوانیم، رشد و موفقیت زمانی آغاز میشود که به کمال طلبی و وسواس چیره شویم.
نویسنده باید بیاموزد که هیچ کاری را ناتمام رها نکند و هر طور شده کاری که شروع کرده به آخر برساند.
کمال طلبی چیست و کمال طلب ها، چه ویژگیهایی دارند؟
کمال و الهام و آرزو!
۲۴
اهمیت مطالعه غیرداستانی
بنا نیست چون میخواهیم داستاننویس بشویم از مطالعه کتابهای غیرداستانی چشمپوشی کنیم.
مطالعۀ تاریخ، سیاست، روانشناسی و فلسفه و جامعه شناسی باید از کارهای همیشگی هر نویسندهای باشد.
مطالعه بیشتر درباره کتاب و کتابخوانی
۲۵
چرا باید کلاسیکها را خواند؟
خواندن متون جدید و معاصر همیشه وسوسه کننده است، اما خواندن متون کلاسیک، با توجه به اهمیتشان، از نان شب واجبتر است. درسهای اصولی و درجه را فقط در آثار کلاسیک میتوان جست، آب را باید از سرچشمه خورد.
مگر میشود بخواهی فارسی بنویسی و گلستان سعدی را از بر نباشی؟
مطالعه بیشتر:
جز دوست نخواهم کرد از دوست تمنایی
۲۶
اگر میخواهی رشد کنی…
بازخورد گرفتن بهترین راه برای اصلاح سریع نوشتهها و یادگیری بهتر است. باید سعی کنیم دایرهای از اطرافیان خوشذوق و حرفهای داشته باشیم تا عیب و ایراد نوشتههایمان را به ما گوشزد کنند.
ارائه آثار به مخاطبان غیرحرفهای هم درسهای بسیاری دارد، ازجمله اینکه کمال طلبی ما را کاهش میدهد و شهامت بیشتری پیدا میکنیم.
مطالعه بیشتر:
اول عمل، بعد فکر
۲۷
نوشتن یعنی بازنویسی
اگر همینگوی باآنهمه مهارت صفحه آخر وداع با اسلحه را ۴۰ بار بازنویسی کرده، ما چرا از بازنویسی طفره برویم و بترسیم؟
بزرگترین نویسندههای جهان اذعان دارند که نسخه اول هر متنی معمولاً افتضاح است، بنابراین بازنویسی باید دوست خوب هر نویسندهای باشد.
مطالعه بیشتر:
اگر حالتان از چیزهای که مینویسید به هم میخورد…
روشی برای نوشتن سریع چرکنویس
۲۸
آیا اطرافیان نویسنده مهماند؟
گشتن با کسانی که مثل ما در آتش نوشتن میسوزند مسلماً بهتر از دمخور شدن با افرادی است که آخرین باری که چیزی نوشتهاند انشای دوره مدرسهشان بوده.
همینطور اطرافیان ذهنی نویسنده هم نقش مهمی در رشد و افول او دارد.
مطالعه کاملتر درباره این نکته:
اطرافیان نویسنده
۲۹
اینتر بزن
اینتر زدن یا رفتن به خط بعدی باعث میشود متنمان نفس بکشد، خواندنیتر شود و مهارت جمله نویسی ما نیز بهتر شود.
مطالعه بیشتر درباره اهمیت اینترزدن
۳۰
پس از نوشتن بسوزانم یا نه؟!
اگر روی کاغذ مینویسید و رپ مینویسید بعد از مدتی حجم صفحات بالا میرود، حالا چه باید کرد.
خاصیت نگهداری از نوشتههای قدیمی این است که با مرور آنها پس از مدت معینی میتوان به نتایج جالبی درباره گذشته و سیر افکار خودمان برسیم.
مطالعه بیشتر:
حافظهای که داشت خیانت میکرد!
پس از نوشتن نسوزان
۳۱
یک کتاب را بلاگ کنید
وبلاگ نویسی یکی از مفیدترین کارها برای ارتقای مهارت حرفهای یک نویسنده است. با داشتن وبلاگ شخصی خود میتوانیم چند تیر را با یک نشان بزنیم، نظم بیشتری پیدا کنیم، قدرت ارائهمان را افزایش دهیم و به شکل مداوم بازخورد بگیریم.
بلاگ کردن یک کتاب میتواند آتش وبلاگ نویسی ما را گرمتر کند.
داشتن رسانه شخصی برای نویسنده به اعتبار حرفهای او میافزاید.
مطالعه کاملتر درباره این نکته:
چگونه کتاب بنویسیم
چگونه یک کتاب را بلاگ کنیم
چرا باید رسانه خودمان را داشته باشیم
۳۲
ابزار کار مهم است
ابزار مختلف ممکن است ذائقه ما را برای نوشتن تغییر بدهند. نوشتن یک فکر با قلم و کاغذ ممکن است با نوشتن همان فکر توسط کامپیوتر کاملاً متفاوت باشد؛ بنابراین بهتر است ابزار مطلوب خودمان را پیدا کنیم.
همچین بهتر است هرازگاهی ابزار متنوعی را امتحان کنیم، مثلاً اگر همیشه با رواننویس مینویسم چند وقتی هم مداد را امتحان کنیم.
مطالعه بیشتر:
تأثیر ابزار بر نوشتن
نوشتن روی کاغذهای کوچک
رواننویسدرمانی!
۳۳
غذا چه ربطی به نویسندگی دارد؟
اگر به بنبست خوردهاید و هیچ ایدهای به ذهنتان نمیرسید، شروع کنید به نوشتن درباره غذای موردعلاقهتان، از تأثیر این بازی شگفتزده میشوید، پس از ده دقیقه چنان سر ذوق میآیید که دلتان میخواهد یک رمان دهجلدی را یکشبه بنویسید!
مطالعه بیشتر دربارۀ این تمرین:
رابطۀ غذا و نویسندگی
۳۴
چگونه مقاله بنویسیم؟
یادداشت نویسی و مقاله نویسی طرفداران زیادی دارد و خیلیها آرزوی تسلط بر این مهارت را دارند، برای توسعه برند شخصیمان هم چارهای جز نوشت مقاله و یادداشت نداریم. خواندن و مرور مقالههای درجهیک و حرفهای میتواند کمک زیادی در توسعه مهارت ما بکند. در لینک زیر یکی از بهترین و آموزندهترین کتابهای آموزش مقاله نویسی معرفی شده است:
چگونه نویسنده شویم؟ مقاله نویسی
۳۵
اگر بارها در نوشتن شکست خوردهاید…
اگر فقط و فقط یک عادت باشد که بتواند زندگی نویسندگی ما دگرگون کند، نوشتن صفحات صبحگاهی است.
صفحات صبحگاهی ابداع خانم جولیا کامرون، نویسنده و معلم آمریکایی است که در تمامی کتابهایش ازجمله کتاب راه هنرمند به تشریح این ایده پرداخته است.
در لینک زیر میتواند همهچیز را درباره نوشتن صفحات صبحگاهی بخوانید:
تنها راه نویسنده شدن
۳۶
نوشتن و حل مسئله
نوشتن میتوانید یکی از بهترین ابزارها برای تصمیمگیری و حل مسئله باشد.
روش کاربردی و ارزشمند محمدرضا شعبانعلی در پست لطفاً طولانیتر حرف بزن میتواند ابزاری فوقالعاده برای فکر کردن باشد.
۳۷
با جزییات بنویس
نویسندگی یعنی جزییات، یعنی توجه دقیق و موشکافانه به زندگی و اصلاً همین توجه به جزییات و باریکبینی است که نویسندهها را از بقیه متمایز میکند.
ری برادبری میگوید: نویسندهی خوب غالباً زندگی را لمس میکند. نویسندهی میانمایه بهسرعت دستی بر پیکرش میکشد. نویسندهی بد به او تجاوز میکند و در هجوم حشرات رهایش میکند.
بهرهگیری از حواس پنجگانه (بینایی، شنوایی، بساوایی، بویایی، چشایی) میتواند جلوهی بکر و تازهای به نوشتههای ما بدهد.
درباره نوشتن با تمام حواس
اگر میخواهید یک نمونه خوب از نوشتن جزییات را ببینید:
چگونه با جزئیات بنویسیم؟
۳۸
از این تمرین سادهتر سراغ دارید؟
یک کاغذ سفید بردارید، یا یک فایل ورد باز کنید و تا آخر صفحه هر کلمهای را که به ذهنتان میرسد بنویسید، اصلاً لازم نیست کلمهها مربوط به هم باشند، از قیمه و قورمه گرفته تا عقل و فلسفه میتوانند جزو کلماتی باشند که مینویسید.
کلمه نویسی شمارا از انسداد نویسندگی نجات میدهد.
مطالعه کاملتر:
درباره تمرین کلمه نویسی و عکس تمرین من
درباره اهمیت نوشتن تا آخر صفحه
۳۹
با غلطهایی و املایی و انشایی چه کنم؟
در ابتدایی کار نویسندگی، نگرانی از غلطهای املایی یا انشایی، ممکن است ذوق ما بهکلی کور کند.
بهتر است در آغاز نوشتن از داشتن غلطهای املایی و انشایی هیچ هراسی نداشته باشید، بهمرورزمان بامطالعه بیشتر و همینطور بازنویسی مطالب میتوانیم همه غلطها را رفع کنیم.
در این پست به این موضوع پرداختهشده و چند تا مثال هم آمده است:
آیا باید نگران غلطهای املایی و انشایی باشیم؟
۴۰
ویراستیار چیست؟
ویراستیار یک افزونه رایگان است که بهراحتی روی نرمافزار ورد نصب میشود و کار ویرایش را برای ما راحت و لذتبخش میکند، با ویراستیار دیگر مطالب ما حتی یک غلط املایی هم نخواند داست.
دانلود ویراستیار
۴۱
اهمیت فهرستنویسی
نوشتن فهرست هم لذتبخش است و هم مفید. ا به گمانم هرکسی باید پوشه یا دفتری از فهرستهای مختلف داشته باشد: فهرست چیزهایی که دوست داریم، فهرست کتابهایی که خواندهایم و میخواهم بخوانیم، فهرست دوستان، فهرست فیلمهای موردعلاقه، فهرست باورها و…
مطالعه بیشتر:
فهرستی از ۱۰ لیست مورد علاقهٔ من
فهرستی از کارهایی که نوشتن را برای ما لذتبخشتر میکنند
۴۲
قدرت کامنت
بهجای «خوب بود» و «عالی بود» یا بدتر از آن یک لایک خشکوخالی برای مطالب ارزشمند و خوبی که سراغ دارید کامنت بگذارید. همین میتواند یک تمرین ساده و آموزنده برای نوشتن باشد.
مطالعه کاملتر درباره اهمیت کامنتنویسی:
قدرت کامنتنویسی: ۳۰ نکته کاربردی
۴۳
یک تمرین: نوشتن از اعتقادات
ژول سالزمن در کتاب آموزنده خود (اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتماً میتوانید بنویسید) که حتی نام آنهم بسیار آموزنده است تمرین خوبی را معرفی میکند که انجام آنهم در نوشتن و هم در جنبههای دیگر زندگی بسیار مهم و روشنگر است. این جمله را تا جایی که میتوانید ادامه دهید:
اعتقاد دارم…
نمونهی این تمرین و نکات بیشتر
۴۴
کسی از ضربالمثلهای ایرانی خبر ندارد
برای نویسندهای که میخواهد به زبان فارسی بنویسد و شیرین و تأثیرگذار هم بنویسید، آشنایی با ضربالمثلهای فارسی میتواند کارگشا و آموزنده باشد.
دوست دارید ضربالمثلهای مورد علاقۀ من را ببینید:
بهترین ضربالمثلهای ایرانی
۴۵
داستان ۵۵ کلمهای
نوشتن رمان دشوار است و نویسنده تازهکار ممکن از بعد از نوشتن چند هزار کلمه دست از کار بکشد، گاهی حتی نوشتن داستان کوتاه هم سخت به نظر میرسد. همینطور در نوشتن داستانهای بلند نویسنده غیرحرفهای معمولاً دچار رود درازی و زیادهگویی میشود. در چنین شرایطی نوشتن داستانهای ۵۵ کلمهای میتواند بهترین تمرین برای داستاننویسی تازهنفس باشد.
چگونه داستان ۵۵ کلمهای بنویسیم؟
۴۶
استعارهبازی
استعاره و تشبیه و تمثیل به نوشته جذابیت میبخشند و باعث ماندگاری آن در ذهن خواننده میشوند.
اگر دفترچه مخصوص استعاره داشته باشیم، شاخکهایمان برای کشف استعارههایی که با آنها زندگی میکنیم تیزتر میشود.
داشتن دفترچه یادداشت برای موضوعات مختلف و دستودلباز بودن در پر کردن دفترچهها یکی از بهترین راهها برای افزایش خلاقیت است.
مطالعه بیشتر:
اهمیت داشتن دفترچه استعاره
اهمیت دفترچه یادداشت
۴۷
با احساس بنویس
منطقیترین نوشتهها هم بر پایه احساس درونی ما شکل میگیرند.
همیشه موضوعی هست که احساس ما را برمیانگیزد و باعث میشود فکر کنیم اگر ننویسیم آن احساس از دست میرود یا خفه میشویم.
به نظر میرسد موسیقی بیش از هر چیز دیگری احساسات انسانها را برمیانگیزد.
مطالعه کاملتر:
نوشتن از روی احساسات
۴۸
نوشتن در پشتبام
برخلاف آن تصور ثابت که حتماً باید جای ثابتی برای نوشتن داشته باشیم، نوشتن در جاهای مختلف دفتر کار یا خانه میتواند تنوع زیادی را وارد کار ما کند.
اگر همیشه در اتاقتان مینویسد هال را امتحان کنید؛ اگر همیشه توی خانه مینویسید کوچه یا پشتبام را امتحان کنید.
مطالعه بیشتر:
بیا بنویسیم…
۴۹
وسعت و قدرت نوشتن
نوشتن فقط داستاننویسی نیست و میتواند کارکردهای مختلفی داشته باشد.
نوشتن میتواند بهترین ابزار ما برای رشد و توسعه شخصی باشد. نوشتن میتواند درمان هم باشد و حتی کتابها و پژوهشهایی درباره نوشتن درمانی موجود است.
درباره اهمیت نوشتن در عرصههای مختلف مطالعه کنید:
از نوشتن که حرف میزنم، از چه حرف میزنم
قدرت نوشتن
۵۰
اینجا هم هدف مهم است
بهتر است برای نوشتن هدف مشخصی داشته باشیم.
به چند شکل میشود برای نوشتن روزانه هدفگذاری کرد:
یک: بر اساس تعداد صفحات. مثلاً تصمیم میگیریم تحت هر شرایطی روزانه سه صفحه بنویسیم.
دو: بر اساس زمان. مثلاً تصمیم میگیریم هر روز یک پومودورو را به نوشتن اختصاص بدهیم.
سه: بر اساس تعداد کلمه. مثلاً تصمیم میگیریم هر روز پانصد کلمه در یک فایل ورد تایپ کنیم
مطالعه کاملتر:
اگر میخواهید همیشه بنویسید…
۵۱
مشق بنویسید
رونویسی میتواند آموزندهترین کاری باشد که برای نوشتن تجربه میکنیم. کار غریبی هم نیست، در دوران دبستان بهزور این کار را انجام میدادیم و حالا خودمان بهدلخواه انتخاب میکنیم از روی متنهایی که دوست داریم رونویسی کنیم.
نکات تکمیلی درباره اهمیت رونویسی:
اگر نمیتوانید بنویسید، این کار را انجام دهید
تکرار در نوشتن
چخوف پلاستیکی!
۵۲
تمرین کلمه برداری
این بهترین روشی است که من برای تمرین نوشتن و تقویت نثرم به آن رسیدهام. در این روش، طی مطالعه کلمهها و عبارتهایی که به نظرم تازه میرسند را یادداشت میکنم و بعد سعی میکنم با استفاده از آنها متنهای تمرینی بنویسم.
مطالعه بیشتر:
شاملو درباره اهمیت کلمات چه گفته است؟
بازی جملهسازی برای افزودن کلمات به دامنه واژگان فعال
بهترین راه مطالعه برای تقویت مهارت نگارش
۵۳
کوتاه نویسی
از اهمیت ایجاز هر چه بگویم کم گفتهام؛ مهارت در ایجاز یعنی اوج هنر نویسنده.
یکی از سه پیشنهادی که برای یک نویسنده آنلاین منتشر کرده بودم درباره اهمیت کوتاه نویسی است:
سه پیشنهاد برای یک نویسندۀ آنلاین
۵۴
اهمیت خواب و رؤیا
بهمحض بیدار شدن خوابهایتان را بنویسید و حتی خوابهایتان را روی کاغذ تعبیر کنید.
رویها منشأ بسیاری از مهمترین شاهکارهای ادبی و هنری جهان بودهاند. از دست دادن خوابها و بیتوجهی به آنها ظلم بزرگی به ناخودآگاه و خلاقیت ماست.
داشتن دفتری برای خوابها میتواند سندی ارزشمندی از رؤیاهای ما در دوران مختلف زندگیمان باشد.
مطالعه بیشتر درباره این نکته و روش بهرهگیری از رؤیاها:
قوانین کاشت نهفتۀ رؤیا
۵۵
بعد از نوشتن چه کنیم؟
همه چیزهایی که گفتیم برای قبل از نوشتن بود، تصور کنید چندساعتی بکوب نوشتهاید و دست و حتی مغزتان ورمکرده.
پس از چنین جهدی خیلی مهم است که خستگی را چگونه از تنمان درمیکنیم؟
در لینک زیر میتوانید ۵ پیشنهاد برای بعد از نوشتن را بخوانید:
بعد از نوشتن چه کنیم؟ ۵ پیشنهاد
دریافت کتاب قدرت نوشتن
کانال مهارت های نویسندگی در تلگرام
منبع مطلب : shahinkalantari.com
مدیر محترم سایت shahinkalantari.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
چگونه نویسنده شویم؟ یک برنامۀ ۱۰ هفتهای برای شروع نوشتن و نویسنده شدن
نوشتن درمان درد بیهودگی است.
-شاهرخ مسکوب
اول باید بد بنویسی، تا بعداً بتوانی بهتر بنویسی.
-ویلیام فاکنر
هر کس هرطور که میخواهد و در توانش هست، مینویسد.
-آنتون چخوف
مقدمه: این جستار بلند بناست راهنمایی کاربردی برای آشنایی شما با شیوههای مختلف نوشتن و نویسندگی و همینطور تمرینهای نگارش خلاق باشد.
شاید بخشی از این نکات و تمرینها نگرش شما را نسبت به نوشتن و نویسندگی تغییر بدهد، و سبب آغاز فصل تازهای از مسیر مهارتآموزی شما بشود.
تمرینهای ساده و کاربردی برنامۀ ۱۰ هفتهای نویسندگی تا حدی رمز و رازهای نویسندگی را برای شما آشکار میکند و باعث میشود بعد از دو ماه و ده روز برخی افسانههایی را که دربارۀ استعداد نویسندگی وجود دارد کنار بگذارید و جدیتر بنویسید.
دستاورد شما در پایان این دورۀ رایگان:
اگر خوب و منظم تمرین کنید، احتمالاً در پایان این برنامۀ ۱۰ هفتهای اولین کتاب کوچک خودتان را مینویسید. البته برای انتشار کاغذی نوشتههایتان هیچوقت عجله نکنید. در آغاز راه، اینترنت بستر خوبی برای انتشار نوشتهها و دریافت بازخورد است.
هفته اول
نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟
مثل هر کار دیگری در هفتۀ اول باید بفهمیم که اصلاً نویسندگی چیست؟ نویسنده کیست؟ مراحل نویسنده شدن سخت است یا آسان؟ برای نویسنده شدن چه میزان عرق جبین و کد یمین لازم است؟
شاید تعریف رضا بابایی از نویسندگی یکی از زیباترین و راهگشاترین تعاریف باشد:
تصور میکنیم تاکنون جستهگریخته دست به قلم بردهاید، اما هنوز حرفهای نشدهاید. حالا در هفتۀ اول آغاز نویسندگیِ حرفهای چه باید بکنید؟
کمی دربارۀ تعریف نویسندگیِ حرفهای بدانیم:
یک تعریف نویسندگی حرفهای میگوید:
نویسندۀ حرفهای فردی است که جز نوشتن کار دیگری انجام نمیدهد.
تعریف دیگر میگوید:
نویسندۀ حرفهای کسی است که شغل او نویسندگی است و از راه دیگری امرار معاش نمیکند.
اما بیایید فعلاً تعریف زیر را به عنوان یک قرارداد مشترک بپذیریم:
نویسندۀ حرفهای کسی است که هر روز مینویسد.
این تعریف به ما کمک میکند که در ابتدای کار بهتر و منظمتر بنویسیم؛ و در این رهگذر عضلات نویسندگی خودمان را تقویت کنیم.
در هفتۀ اول ممکن است این سؤال برای شما پیش بیاید که آیا نویسندگی آب و نان میشود یا نه؟ (+)
بر خلاف تصور عامه و کلیشههای جاافتاده که نویسندگی را تحمل فقر و بدبختی و بیچارگی میدانند، میتوان نظر متفاوتی داشت؛ با توجه به روندهای موجود در دنیای فعلی و توسعۀ تکنولوژی و رسانههای دیجیتال، نویسندگی جایگاه کاملاً متفاوتی یافته است.
قبل از راهاندازی اینترنت هیچ بعید نبود که نویسندۀ بینوا از فقر و تنگدستی به هزار کار عجیب و غریب دیگر روی بیاورد یا از سر استیصال خودکشی کند.
برگردیم به مسائل اقتصادی نویسندگی:
اما چرا به یکباره فضای نویسندگی در سالهای اخیر متحول شد؟
نویسندگی و نوشتن کتابهای الکترونیکی در سالهای اخیر رونق عجیبوغریبی پیدا کرده است.
یک لحظه از خودتان سؤال کنید، شما از چه طریقی به این صفحه رسیدید؟ به احتمال زیاد، جستجو در گوگل.
لینک کمکی:
تعریف ساده محتوا و تولید محتوا
تعریفهای مختلفی برای استراتژی محتوا وجود دارد. ولی در هر صورت تعریف سادۀ استراتژی محتوا از نظر ما «تولید هوشمندانۀ محتوا برای دیده شدن و ارتباط گرفتن با مخاطبان» است.
بسیارخب؛ توی دنیای اشباعشده از تبلیغات، با میلیونها تبلیغ و بنر که از هر طرف روی سر ما ریخته، راه رقابت و متمایز شدن چیست؟
یک کلام: تولید محتوا.
چرا با شنیدن اسم تولید محتوا ذهن ما به سمت نوشتن میرود؟ به این دلیل که نوشتن مهارتی مثل «دو» در ورزش است.
فارغ از زمینهای که در آن فعال هستید، برای توسعۀ برند شخصی و تجاریتان نیاز دارید که بنویسید.
نوشتن و نویسندگی، یعنی رابطه
ما مینویسیم تا ارتباط برقرار کنیم. بدون اغراق مهمترین یا بخشی از مهمترین دستاوردهای زندگی ما در اثر روابطی است که برقرار کردهایم.
پس اگر به دنبال رشد و توسعۀ فردی هستیم چارهای نداریم جز اینکه روابط خودمان را گسترش بدهیم و شبکۀ وسیعی از دوستان مؤثر ایجاد کنیم.
نوشتن و تولید محتوا این فرصت را به ما میدهد تا با خلق ارزش و انجام کارهای مفید در ذهن و قلب دیگران نفوذ کنیم و روابط بلندمدتی بسازیم.
برگردیم به ابتدای بحث؛ پس تا حدی فهمیدیم که با توجه به روندهای موجود و توسعۀ اینترنت، نویسندگی هم نان میشود و هم آب!
تصور کنید میخواهید در رشتۀ خودتان به یک کارشناس شاخص تبدیل شوید. چارهای ندارید جز اینکه خوب بنویسید و رسانهای داشته باشید که افراد مرتبط با حوزۀ تخصصی شما نوشتههایتان را دنبال کنند و شما را به عنوان یکی از افراد تاثیرگذار حوزۀ تخصصیتان بشناسند و قبول داشته باشند.
یا اگر کسبوکاری داشته باشید، برای اینکه در صفحۀ اول گوگل دیده شوید فقط و فقط باید محتوای اصیل و دستاول تولید کنید.
هیچ جادوی دیگری به کمک شما نمیآید، دوران تکنیکهای بازاری و سیاه گذشته، الگوریتمهای گوگل روزبهروز هوشمندتر میشوند و روی محتوا حساسیت بیشتری نشان میدهند. بنابراین افسانههای مربوط به سئو را کنار بگذاریم و به تولید محتوای اصیل فکر کنیم. قلم شما عامل اصلی تمایز شماست.
تا به حال چیزی دربارۀ روند اطلاعات فوری شنیدهاید؟
روندهای موجود نشاندهندۀ این است که ما برای دستیابی به اطلاعات مورد نظرمان بیش از پیش به جای پرسیدن سؤال از هر کس دیگری به موتورهای جستجو مراجعه میکنیم.
بنابراین قدرت و بازار در دست کسانی است که در صفحات اول گوگل حضور داشته باشند.
مثلاً شما با جستجوی یکی از کلیدواژههای مرتبط با نویسندگی به این صفحه رسیدید، درست است؟ این قدرت محتوای متنی و نویسندگی آنلاین است که باعث شده ما و شما با هم رابطه برقرار کنیم.
شاید بگویید درست، ولی آیا نویسندگی در فضای ایران هم بازار پر رونقی دارد؟
دربارۀ تأثیر شگفتانگیز نوشتن روی برند شخصی و کسبوکارها که هیچ شکی نیست، فقط کافی است نگاهی به زندگی حرفهای استارتآپها و اینفلوئنسرهای موفق بیندازید.
اما حتی اگر بخواهید کارمند جایی شوید وقتی نویسنده و تولیدکنندۀ محتوا باشید در کمتر از یک روز میتوانید در یک شرکت مشغول به کار شوید یا به عنوان فریلنسر کلی سفارش آزاد بگیرید.
پیشنهاد ما این است که برای برندسازی به عنوان یک نویسنده راهاندازی وبسایت شخصی خودتان را جدی بگیرید.
لینک کمکی:
اگر میخواهید سایت شخصی قدرتمندی داشته باشید حتماً این متن را بخوانید
کلمۀ مورد علاقۀ شما چیست؟ محبوبترین واژهای را که دوست دارید قاب کنید و بزنید روی دیوار اتاقتان.
این کلمه را در گوگل سرچ کنید. سعی کنید تمام لینکهای صفحۀ اول را باز کنید و نگاهی به آنها بیندازید.
گزارشی ۵۰۰ کلمهای از جستجوی این واژه و مطالعۀ نتایجی که به آنها برخوردید بنویسید. چقدر با تصور شما متفاوت بود؟ آیا به ایدۀ جالبی برخورد کردید؟ آیا فکر نمیکنید فضای محتوای فارسی در وب فقیر است و جای زیادی برای رشد و دیده شدن دارید؟
با این تمرین علاوه بر دقت بیشتر روی فرایندهای گوگل، هوش کلامی خودتان را افزایش میدهید.
این تمرین به شما کمک میکند تا:
روی کلمهها و اهمیت آنها حساستر شوید.
با روندهای جاری تولید محتوا در اینترنت آشنا شوید.
به کشف علایق اصلی و موضوعات مورد علاقۀ خودتان نزدیکتر شوید.
گزارشنویسی را تمرین کنید. گزارشنویسی یکی از مهمترین شاخههای نویسندگی است.
هفته دوم
هر داستانی صدای خودش را دارد، درست همانطور که هر شخصی صدای خودش را دارد.
-کیت گرویل
داستاننویس برای یافتن موضوع، از خودش تغذیه میکند.
-ماریو بارگاس یوسا
نوشتن برای نویسنده این امکان را به وجود میآورد تا در بیداری، رؤیا یا کابوس ببیند و بنویسد، بیآنکه اغلب تعبیر نوشتههایش را بداند.
-ابوتراب خسروی
نویسندگی داستانی یا غیر داستانی؟
با خواندن مطالب هفتۀ اول ممکن است با خودتان بگویید: «من میخواهم رمان بنویسم. اینها که شما گفتید دربارۀ نویسندگی در دنیای اینترنت است.» پس آماده باشید که یک بار برای همیشه تکلیف انواع مختلف نویسندگی را روشن کنیم.
فرقی نمیکند بخواهید مقاله بنویسید، شعر و ترانه بگویید، در نگارش فیلمنامهای مشارکت کنید یا گزارشی برای روزنامه تهیه کنید در هر صورت ما به عنوان نویسنده باید داستانگویی را بلد باشیم.
اصلاً داستان چیست؟
به قول گوستاو فلوبر نویسندۀ فرانسوی، داستان همان چیزی است که شما سر میز کافه برای دوستتان تعریف میکنید. اگر دوستانتان همیشه سرگرم حرفهای شما میشوند به احتمال زیاد یعنی مهارت داستانگویی دارید، اگر نه که باید تمرین کنید. چون همۀ ما آدمها ذاتاً قصهگو هستیم.
باربارا شوپ و مارگارت لاودنمن در کتاب اندیشههای نو در رماننویسی میگویند:
انواع نویسندگی
نویسندگی داستانی (تخیلی) و نویسندگی غیرداستانی (غیر تخیلی) دو نوع نویسندگی هستند. بازار نشر هم کتابها را به همین صورت تقسیمبندی میکند.
شاید عبارت نویسندگی خلاق را شنیده باشید و کنجکاو باشید بدانید نویسندگی خلاق چیست؟ نویسندگی خلاق در اصل همان نویسندگی داستانی و تخیلی است.
آیا لازم است که حتماً فعالیت در یکی از این دو گروه را انتخاب کنیم؟
به طور حتم خیر، انتخاب نویسندگی داستانی یا غیرداستانی بسته به سلیقه و توانمندهای شماست. بسیاری از کتابهای غیرداستانی خوب توسط داستاننویسها خلق شدهاند.
بین نمونههای ایرانی میتوان به تعدادی از کتابهای غیرداستانی جلال آلاحمد اشاره کرد. هر چند آلاحمد داستاننویس موفقتری است. هوشنگ گلشیری، رضا براهنی، جواد مجابی، ابوتراب خسروی،رضا قاسمی، شهریار مندنیپور از جمله شاخصترین داستاننویسهایی هستند که دستی هم در نوشتن جستار و مقالهنویسی داشتهاند.
بین نمونههای خارجی هم مثالهای موفق بسیاری وجود دارد. معمولاً نویسندههای درجه یک جهان، در کنار آثار داستانی حداقل یکی دو تا کتاب غیرداستانی هم دارند که البته بخش اعظم این کتابها دربارۀ آموزش نویسندگی و داستانگویی است.
به طور نمونه میشود به میلان کوندرا و کتاب هنر رمان، ماریو بارگاس یوسا و کتاب نامههایی به یک نویسنده جوان و جولیا کامرون و کتاب حق نوشتن اشاره کرد.
حالا تصور میکنیم شما میخواهید نویسندۀ غیرداستانی بشوید و به نوشتن کتاب در حوزههای مدیریت، کسبوکار و توسعه فردی علاقهمندید.
نباید فراموش کنیم که نویسندۀ غیرداستانی بودن به این معنا نیست که داستانگویی را بلد نباشیم. معمولاً نویسندههای موفق غیرداستانی اشاره میکنند که چند رمان چاپ نشده توی کشوی میزشان دارند.
یکی از نمونههای موفق نویسندههای غیرداستانی مالکول گلدول است که بعضی کتابهای او از جمله نقطۀ عطف و آدمهای استثنایی با نامها و ترجمههای مختلف در ایران چاپ شدهاند. تمام جذابیت کتابهای غیرداستانی گلدول فقط به خاطر مهارت او در داستانگویی است. او نتیجۀ پژوهشها و آزمایشهای علمی را جوری روایت میکند که انگار در حال شنیدن داستانی تخیلی هستیم. اگر به این ژانر علاقه دارید کتابهای نویسندگانی مانند مارک منسون، اریک بارکر، چارلز داهیک و دنیل پینک را مطالعه کنید که ترجمههای خوبی از آثار آنها در ایران منتشر شده است.
لینک کمکی:
کتابخانه مدرسه نویسندگی
معرفی کتاب
خب چطوری میتوانیم به لحن خوبی در داستانگویی برسیم. آن توصیۀ کلیشهای که همچنان پابرجاست: باید تا جایی که میتوانیم داستان بخوانیم. اما تمرین این هفتۀ ما ربطی به داستان خواندن ندارد.
شاید فکر کنید تمرین نویسندگی باید نوشتن باشد، ولی این بار به جای نوشتن فقط میخواهیم حرف بزنیم. به قول ژول سالزمن:
یک برنامۀ ضبط صدا روی گوشی یا کامپیوتر خودتان نصب کنید و طی ۳ روز، در ۳ نوبت و هر بار ۲۵ دقیقه صدای خودتان را ضبط کنید. سعی کنید روایت کنید، خاطره بگویید، از اتفاقهایی که طی روز برایتان افتاده حرف بزنید یا دربارۀ آینده با صدای بلند رؤیاپردازی کنید. فرض کنید مخاطب شما در کافه نشسته و بیحوصله است و شما میخواهید با حرفهایتان او را سرگرم کنید.
دانلود رایگان یک کتاب کوچک و ویژه:
چگونه به یک نویسندۀ آنلاین تبدیل شویم؟
هفته سوم
برای داشتن زندگی خلاق به مجوز هیچکس احتیاج ندارید.
-الیزابت گیلبرت
برای نوشتن پا لازم است. پایی که برود و برود و برود.
-بهمن فرسی
برای موفق شدن در نویسندگی باید تواناییهای شخصی، استعداد و قریحه، در کنار تلاش برای رسیدن به هدف، اعتقاد به خود و اشتهای سیرنشدنی برای پیشرفت قرار بگیرند.
-ویلیام پدن
اگر استعداد ندارید…
برای نویسنده شدن بهترین موهبت همین است که استعداد نداشته باشید و به طور کلی قید وجود ذرهای استعداد را بزنید!
نگرانی دربارۀ میزان استعدادتان ممکن است به کلی شما را از مسیر نویسندگی منحرف کند. پس چه بهتر که کلاً این موضوع را نادیده بگیرد. به نظر میرسد همین که اشتیاق نویسنده شدن دارید کافی است. بقیه ماجرا به کار سخت و مداومت شما در مسیر نوشتن بستگی دارد.
نکته مهم دیگر این است که دنیای نویسندگی آنقدر متنوع و بزرگ است که شما با هر ویژگی و استعدادی میتوانید راه و روش و گونۀ مناسب خودتان را کشف کنید. مثلاً ممکن است داستاننویس چندان مستعدی نباشید؛ اما به نویسندۀ غیرداستانی خوبی تبدیل شوید یا برعکس.
پشنهاد دیوانهوار!
میتوانید روی یک کاغذ بزرگ بنویسید: «من بیاستعدادترین نویسندۀ جهانم» و آن را بچسبانید جلوی میز کارتان که یکباره خیالتان از این بابت راحت شود! و بعد بدون استرس استعداد مشغول نوشتن شوید.
ما چه مشکلی با استعداد داریم؟
حتی اگر با استعدادترین نویسندۀ جهان هم باشید بالاخره قریحۀ شما یک جایی ته میکشد. نویسندگی کار گِل است. نویسنده یکی از سمجترین آدمهای روی زمین است. نویسندۀ واقعی پاسدار کمیت است. او میداند که کیفیت فقط و فقط در اثر سختکوشی و فراهم آوردن کمیت بالا فراهم میشود.
کار نیکو کردن از پر کردن است؛ تمام اسمهای ماندگار ادبیات به قول ارهان پاموک نویسنده نوبلیست ترک، کارگرانی سختکوش بودهاند.
اگر روی کاغذ مینویسید باید کیلو کیلو تولید کنید و برای خریدن کاغذ و قلم پول کم بیاورید.
اگر هم تایپ میکنید باید آنقدر افراطی بنویسید که رنگ دکمههای کیبوردتان برود یا دکمههایش بشکند!
میدانید چه زمانی به نویسندهای پرکار تبدیل میشوید؟
زمانی که تولید زباله را وظیفۀ خودتان بدانید.
تصور کنید فایل ورد را باز کردهاید و میخواهید یک مقالۀ مهم بنویسید.
تقریباً محال است که در همان سطرهای اول بتوانید به افکارتان جریان منظمی بدهید و جملات درستی بنویسید.
پس شروع کنید به نوشتن چیزهای بیهوده، از سرو صداهای اطراف بنویسید (ظرف شستش مادرتان در آشپزخانه)، از بوهایی که به مشامتان میرسد (بوی غذایی که روی گاز است.)، از چیزهایی که لمس میکنید (دکمههای کیبورد، حسی که انگشتهای شما هنگام لمس آنها دارند.)، از چیزهایی که دور برتان میبینید (کتابهایی که روی میزتان گذاشتهاید) و از مزههایی که حس میکنید (طعم آدامسی که در حال جویدنش هستید).
تا جایی که میتوانید جزییات ظاهراً اضافه را توصیف کنید. تأثیر شگفتانگیز آن را وقتی نویسندۀ حرفهای شدید میفهمید.
نویسندۀ تازهکار غالباً ممکن است که مدام نگران استعداد خودش بشود. بخشی از مشکلاتی که قبل از حرفهای شدن ما در نویسندگی به وجود میآیند از این قرارند:
-نوشتن هر چیزی را که آغاز میکنیم نمیتوانیم به پایان برسانیم، پس چندین داستان نیمهکاره داریم.
-بیش از اندازه دربارۀ چاپ آثارمان رؤیاپردازی میکنیم و نگرانیم.
-حس میکنیم نمیتوانیم حرف دلمان و آن چیزی را که توی سرمان میگذرد بهوضوح روی کاغذ بیاوریم.
-از نوشتههای خودمان متنفریم، درست مثل پول قلابی از آنها ناامید میشویم.
-هر وقت که ذوقش را داشته باشیم سراغ نوشتن میرویم.
اینها فقط بخشی از بهانهها و مشکلات یک نویسندۀ غیرحرفهای است.
ولی نویسنده شدن یک قاعدۀ ساده دارد، که البته هر کسی اراده و شجاعت انجام آن را ندارد.
لینک کمکی:
فهرستی از عمیقترین و بدترین اشتباهات دنیای نویسندگی
قاعدۀ ۱۰ برابر
قاعدۀ ۱۰ برابر ایدهای است که گرانت کاردون مطرح کرده.
کاردون در کتاب قاعده ده برابر مینویسد:
قاعدۀ ۱۰ برابر یعنی ۱۰ برابر بیش از چیزی که افراد آماتور انجام میدهند برای مهارتی که قصد حرفهای شدن در آن را دارید وقت بگذارید. اگر نویسندههای آماتور به صورت تفننی روزی ۱۰۰ کلمه مینویسند، شما ۱۰ برابر بیشتر یعنی هر روز ۱۰۰۰ کلمه بنویسید. قاعدۀ ۱۰ برابر تنها راه موفقیت و تمایز در دنیای نویسندگی است.
تصور کنید اگر ۱۰ برابر بیشتر از چیزی که در حال حاضر انجام میدهید و ۱۰ برابر بیشتر از حد معمول بنویسید چه اتقاقی میافتد و چه میزان از رشد و موفقیت را تجربه میکنید. به هر ضرب و زوری شده هزار کلمه دربارۀ نویسندگیِ ۱۰ برابر بنویسید. شاید لازم باشد به نسبت بقیه تمرینها ۱۰ برابر بیشتر عرق بریزید.
پیشنهاد: یک بسته کاغذ ۲۰۰ صفحهای بگیرید و طی یک هفته هر طور شده، آن را با آزادنویسی پر کنید.
هفته چهارم
نویسندۀ راستین، چیزی برای گفتن ندارد، تنها شیوهای برای حرف زدن دارد.
-آلن رب گریه
به یاد داشته باشید: نویسندگی شیوۀ مشخصی ندارد. هر چه هست شیوۀ شماست و بس.
-میلتن لوماسک
هیچ موضوعی نمیتواند یکنواخت و خستهکننده باشد. فقط نویسندهها میتوانند ملالآور باشند.
-اچ. ال. منکن
چه گفتن یا چگونه گفتن؟
آنقدر نوشته و کتاب خوب هست که اگر تا آخر عمر هم از صبح تا شب در حال مطالعه باشیم، باز هم نمیتوانیم کسری از آنها را بخوانیم. پس توی این شلوغی چرا باید ما هم به جمع کثیر نویسندهها اضافه شویم؟
برای اینکه فکر میکنیم تجربیاتی داریم و حرفهایی در سرمان هست که ارزش اشتراکگذرای با دیگران را دارند.
همۀ داستانها قبلاً گفته شدهاند. اصولاً همۀ قصههای جهان تکراریاند. تا به حال بیش از هفده بار از روی قصۀ دیو و دلبر فیلم ساختهاند. به نظر شما جنون دارند که چنین کاری میکنند یا از ذوق و خلاقیت کافی برخوردار نیستن؟
موضوع این نیست که چه میگوییم، موضوع چگونه گفتن است. یک لحظه به همۀ قصههای عاشقانهای که تاحال خوانده یا دیدهاید فکر کنید، همان الگوی قصۀ لیلی و مجنون است. رومئو و ژولیت و تایتیانیک و شبهای روشن هم با همین الگو نوشته شدهاند.
غیر از این است که خط اصلی این داستانها ماجرایی کلیشهای و نخنما است؟ یک نفر دیوانهوار شیفتۀ یک نفر دیگر میشود و به رغم تمام تلاشها و مصائب موجود در نهایت به معشوقهاش یا میرسد یا نمیرسد.
از شاهکارهای ادبی تا داستانهای عامهپسندتر، طرح نو یا آنچنان عجیبوغریبی ندارند. پیرنگها و طرحهای داستانی محدودند. حتی کتابهایی هم در این زمینه نوشته شده، که در آن نویسنده همۀ انواع طرحهای داستان را فهرست کرده و صدها نمونه آورده است، از جمله کتاب بیست کهن الگوی پیرنگ از رونالد بی. توبیاس.
آنچه یک داستان را از تمام داستانهای دیگر متمایز میکند چگونه گفتن آن است.
در میان انبوه قصهها این نگاه شخصی و فردیت یگانۀ شماست که میتواند اثر تازهای را به جهان اضافه کند.
برای اینکه در چگونه گفتن مهارت بیابید و در رسیدن به بهترین فرمهای بیان داستان مسلط شوید، بیش از هر چیز باید بخوانید. هیچ میانبر دیگری وجود ندارد.
دربارۀ نویسندۀ بزرگ آلمانی، توماس مان گفتهاند:
نوشتن خلاصههای دو خطی:
این احتمالا یکی از مفیدترین و موثرترین تمرینهایی است که احتمالا بعداً قدر آن را بسیار بسیار بیشتر خواهید دانست.
از تمام داستانها و فیلمهایی که تاکنون خوانده و دیدهاید فهرستی تهیه کنید. لزومی ندارد فقط داستانهای محبوبتان را بنویسید. هر چیزی که یادتان میآید توی فهرست بیاورید.
در وهلۀ اول با نوشتن چنین لیستی به آنچه تاکنون به عنوان خوراک ذهنی مصرف کردهاید پی میبرید. حجم و کیفیت این خوراک میتواند به شما ایدههای زیادی برای ارزیابی خودتان بدهد.
و گام بعدی و در اصل تمرین اصلی این است که سعی کنید خلاصۀ هر کدام از داستانهایی که توی فهرست آوردهاید را در دو خط، فقط و فقط در دو خط بنویسید.
بعد از تکمیل فهرست به این فکر کنید که نویسنده چگونه توانسته به همین داستان ساده که در دو خط خلاصه میشود چنین شاخ و برگی بدهد.
بهترین آثاری که توی فهرست آمدهاند چه ویژگیهای شاخصی دارند؟
هفته پنجم
اگر میخواهی روی هنرت کار کنی، روی زندگیات کار کن.
-آنتون چخوف
پیادهروی یک راهکار جادویی برای افرادی است که میخواهند درست فکر کنند.
-آستین کلئون
چرت نیمروزی برای کار من فاکتور مهمی است. نه خوابیدن کامل، بلکه حالتی که در حال خواب هستم ولی ذهنم بیدار است.
-ویلیام گیبسون
عادتهای غیرنوشتاری یک نویسنده
برای تمرین نوشتن لزوماً بنا نیست همیشه در حال نوشتن باشیم. بسیاری از کارهای غیرنوشتاری نیز میتوانند به عنوان عادتهای مکمل نویسندگی به افزایش خلاقیت ما کمک کنند.
اگر تا اینجای کار همۀ تمرینهای هفتههای قبلی را انجام داده باشید، حالا قلم شما تا حدی راه افتاده و وقت آن است که کمی از نوشتن فاصله بگیریم.
در میان تمام عادتهای غیرنوشتاری نویسندگان یکی از آنها بیش از هر کار دیگری به چشم میخورد: پیادهروی.
نویسندگی و پیادهروی به هم گره خوردهاند. پیادهروی فقط یک توصیۀ ساده نیست که بتوانیم به راحتی از کنار آن بگذریم.
میتوان گفت که پیادهروی بیش از سلامت جسم، برای حفظ سلامت ذهن یک نویسنده ضرورت دارد.
قصههای زیادی دربارۀ علاقۀ نویسندگان به پیادهروی وجود دارد،
نیچه که اغلب با داشتن مداد و دفتر یادداشتی چرمی در درهها قدم میزد میگوید:
چاندرا موریلا بیل در مقالهای با عنوان بهتر نوشتن بدون نوشتن یک کلمه دربارۀ اهمیت قدم زدن میگوید:
یک دلیل ساده و روشن برای پیادهروی این است که ذهن، در اثر کمتحرکی کند میشود.
غالباً ممکن است از باشگاه رفتن و هزینه کردن برای هر نوع ورزشی احساس ناخوشایندی داشته باشیم.
در این میان پیادهروی چارۀ کار است: نه وسیلۀ خاصی میخواهد و نه مهارتی که نیاز به یادگیری داشته باشد.
دوست دارید مهارت پیادهروی را یاد بگیرید؟
اینگونه است:
-از درب خانه یا محل کارتان بیرون بزنید.
-شروع کنید به راه رفتن.
-بعد از حداقل ۲۵ دقیقه تکلیف شما انجام شده، حالا بهتر است بروید دوش بگیرید، یا بهتر از آن چند کلمهای بنویسید.
شاعر بزرگ مکزیکی، اکتاویو پاز میگوید:
من شعرهایم را در حین پیادهروی میسرایم. با گامهایی که برمیدارم، ضرباهنگ سطرها را کشف میکنم. بعد از پیادهروی فقط باید شعر را روی کاغذ پاکنویس کنم.
برای پیادهروی دلایل علمی دقیقتری میخواهید:
بنابراین از آنجایی که قلب نویسندهها چندبرابر بیشتر از بقیه میتپد! لازم است فکری به حال عضلات قلبتان بکنید.
جولیا کامرون از نویسندههایی است که در کتابهای متعددی به ارتباط خلاقیت و پیادهروی پرداخته است، از جمله در کتاب رگۀ طلا:
گام برداشتن و پیادهروی قدرتمندترین ابزاری است که میشناسم.
زندگی خلاق، فرایند است و این فرایند شبیه عمل هضم غذاست. از غذا برای فکر کردن سخن میگوییم ولی به ندرت تشخیص میدهیم که به عنوان هنرمند به فکر، برای غذا نیاز داریم. پیادهروی با جریان دائم تصاویر جدید، افکار جدیدی به ما میدهد که تغذیهمان میکنند.
پیادهروی چاه خالی خلاقیتمان را پر میکند و احساس پر بودن به ما میبخشد. و این حالمان را خوب میکند.
پیادهروی چشممان را باز میکند. به ما غذا میدهد. قاشق قاشق -تصویر تصویر- از سوپ غذای روح به ما میدهد؛ غذایی که به ما قوت میبخشد تا کار ضروری شکل بخشیدن و دگرگون ساختن زندگیمان را انجام دهیم. به عبارت دیگر، ما با پیادهروی کردن از مشکل خارج میشویم و راهحل پیدا میکنیم.
هر وقت در نوشتن قصهای گیر کردم، میروم بیرون و قدم میزنم. هر وقت نمیدانستم کار بعدیام چه باشد آنقدر قدم میزدم تا معلوم بشود. وقتی روی سطری از داستانم یا قسمتی از زندگیام گیر میکنم، پیادهروی میکنم و میگذارم گامهایم راهحل را نشان بدهند.
پیادهروی باعث موزون شدن تنفسمان میشود. وقتی تنفسمان منظم و موزون و عمیقتر میشود، افکارمان نیز چنین میشوند.
برای پیادهروی کردن لازم نیست شاعر باشید! راه رفتن با طبیعت موزون، خودش همۀ ما را شاعر میکند.
جان میور زمانی نوشت:
۲۵ دقیقه پیادهروی روزانه کافی است. میتوانید چند ایستگاه زودتر از اتوبوس یا مترو پیاده شوید و به خانه برگردید. یادتان باشد راه رفتن روی تردمیل پیادهوری نیست!
بعد از اینکه از پیادهروی برگشتید اگر بتوانید حتی شده ۱۰ خط هم بنویسید عالی است، شگفتزده میشوید.
حتی میتوانید داستان کوتاهی دربارۀ پیادهروی بنویسد تا پیادهروی برایتان معنای عمیقتری پیدا کند. نیکلاس اسپارکس کتاب معروفی دارد به نام پیادهروی به یادماندنی که فیلمی هم از روی آن ساخته شده است. شاید دوست داشته باشید این فیلم را ببینید.
هفته ششم
آنها که هرگز نمیخواهند کپیبرداری کنند، هرگز اثری خلق نخواهند کرد.
-سالوادور دالی
از آنچه دوست دارید تقلید کنید، تقلید کنید، تقلید کنید، تقلید کنید. در پایان هر تقلید، خودتان را پیدا میکنید.
-یوجی یاماتو
از قدیم همیشه از روی کتابها رونویسی میکردهام و باعث میشده مطالب را بهتر بفهمم.
-محمدرضا شعبانعلی
کشف رمز و رازهای نویسندگی با رونویسی
برای نویسندهشدن خواندن یکبارۀ کتابها کافی نیست. شاید حتی مطالعۀ پنجبارۀ یک کتاب هم کافی نباشد.
ما باید طوری بخوانیم که بتوانیم رمز و راز نثر و تکنیکهای به کار رفته در آثار نویسندگان بزرگ را کشف کنیم.
تصور کنید هر کتاب یک وسیلۀ الکترونیکی است که هوس کردهاید دل و رودهاش را بشکافید تا بفهمید چه اجزایی آن را شکل داده و به چه صورتی کار میکند.
یکی از شیوههای موثر یادگیری از کتابها این است که با دقت و حوصله از نوشتههای مورد علاقهمان رونویسی کنیم.
میخواهید نثر کلاسیک فارسی را بشناسید؟ خواندن گلستان سعدی کفایت نمیکند، دفتری بخرید و هر روز یکی از حکایتهای سعدی را توی آن بنویسید.
میخواهید به تأثیر شگفتانگیز رونویسی پی ببرید؟ یک بار پس از نیم تا یک ساعت رونویسی از متن مورد علاقهتان، سعی کنید بخشی از خاطرات قدیمی خودتان را بنویسید. آنوقت ببینید چه اتفاقی برای نثر شما میافتد. متوجه میشوید جنبههایی از تکنیک نویسندهای که از روی اثرش رونویسی کردهاید، با سرعتی بالا در قلم شما تهنشین شده است.
تقلید یکی از بهترین راهها برای آغاز نوشتن است.
این اشتباه مهلکی است که توقع داشته باشیم از روز اولِ نویسندگی به سبک منحصربهفرد خودمان برسیم. نویسندۀ مشتاق، در ابتدا یک کپیکار خوب است. این قانون مهارتآموزی در هنر است؛ از نویسندگی گرفته تا موسیقی و نقاشی.
مارسی کاهان در مقالهای با عنوان یادگیری از نوشتههای دیگران محسنات خواندن آثار نویسندگان دیگر را اینگونه توصیف میکند:
همچنین او تمرین جالبی را پیشنهاد میدهد که میتوانید رونویسی از داستانها را به کار اثربخشتری تبدیل کنید:
از میان داستانهایی که خواندهاید، داستان مورد علاقۀ خودتان را انتخاب کنید و آن را از زاویۀ دید تازهای بنویسد.
برای مثال میتوانید شعر مورد علاقهتان را، که روایتی جذاب دارد، به نثر بازنویسی کنید.
یک جستار یا داستان کوتاه انتخاب کنید. سه بار از روی آن بنویسید.
دو پیشنهاد:
مجموعه داستان: یوزپلنگانی که با من دویدهاند-بیژن نجدی
جستار: چرا ادبیات؟ (از کتابی به همین نام)-ماریو بارگاس یوسا (دقت کنید نسخهای که از این مقاله روی اینترنت هست، چکیدهای خیلی کوتاه از این مقاله است. پس اصل کتاب را تهیه کنید. ترجمۀ درخشان عبدالله کوثری در این کتاب مثالزدنی است.)
هفته هفتم
من در کلمات پراکنده شدم، چون بذر گندم که آن را در خاکِ شخمزده میپاشند.
-بیژن جلالی
هر واژه یک پرندۀ آزاد است.
-فرخ تمیمی
واژهها جادویی ندارند اگر ما بهشان ندهیم.
-یداله رویایی
معجزۀ کلمات
نویسندگی یعنی برخورد متفاوت با کلمات. سونیا شوکه میگوید:
نویسنده معمار و بنای ساختمان کلمات است. هفتۀ سوم و قاعدۀ ۱۰ برابر را که یادتان هست. دامنۀ واژگان یک نویسنده باید ده برابر مردم عادی باشد.
از خوششانسی ماست که زبانی به زیبایی فارسی داریم؛ زبان حافظ و سعدی.
رالف والد امرسون، شاعر، سخنران و فیلسوف قرن نوزدهم آمریکا دربارۀ سعدی میگوید:
و محمود کیانوش در کتاب «در حکایت و شکایت زبان فارسی» دربارۀ حافظ میگوید:
دقت در جزئیات و تفاوت واژهها نکتۀ مهمی است که نمیتوانیم از زیر بار آن فرار کنیم، آیا تفاوت «است» و «هست» را میدانید؟ سعید عقیقی نویسنده و منتقد مطرح سینما، تفاوت «است» و «هست» را اینگونه بیان کرده:
برای بهتر شناختن واژهها به تفاوت کلمات عینی و ذهنی (+) توجه کنید.
کلمات عینی کلماتی هستند که اغلب انسانها تصور یکسانی دربارۀ آنها دارند: مثل گوجه، کتاب، صندلی اما دربارۀ کلمات ذهنی بر خلاف کلمات عینی، برداشتهای مختلفی وجود دارد، و در ذهن هر کسی تصویر متفاوتی شکل میدهند. مثل: عدالت، عشق، شادی و…
یکی از راههای خوب برای بازی با کلمات بهرهگیری از نقشههای ذهنی است. یک کلمه را در مرکز صفحه بنویسید و حالا فکر کنید آن کلمه منفجر شده و کلمات دیگری از دل آن بیرون آمدهاند و در حال پخش شدن در جایجای صفحه هستند. تمام کلماتی که به ذهنتان تداعی میشوند را بنویسید.
۱
با کلمات نقاشی بکشید.
چیزی را انتخاب کرده و دقیق نگاهش کنید.
اینکه چه چیزی را انتخاب میکنید به علاقۀ خودتان بستگی دارد. میتواند سیب، درخت، صندوق صدقات یا گوشی موبایلتان باشد. بعداً میتوانید چیزهایی مثل یک خانه یا خیابان و ماشین را انتخاب کنید.
چند دقیقه با جدیت به موضوعی که انتخاب کردهاید خیره شوید مثل آنکه بخواهید تصویری از آن بکشید. حالا آن را با کلماتتان تصویر کنید. تا جای ممکن از کلمات عینی استفاده کنید.
قانون معروف نوشتن این است: نگو، نشان بده!
مثال:
به جای: هوا خیلی ناجور بود.
بنویسید: یک هفته هر روز باران میبارید.
۲
این بار میرویم سراغ سعدی، به نیت جمع کردن کلمه، اصلاً مهم نیست واژههایی که پیدا میکنیم کاربردی در زبان روزمره دارند یا نه.
برای جمع کردن کلمات حداقل ۵ غزل یا حکایت سعدی را به دقت و مرور چندباره بخوانید.
خواندن چندبارۀ گلستان سعدی برای هر نویسندۀ داستانی و غیرداستانی فارسیزبان از نان شب هم واجبتر است.
راستی اگر دوست دارید از تأثیر سعدی بر داستاننویسهای ایرانی آشنا شوید نگاهی بیاندازید به داستانهای ابراهیم گلستان.
در پایان، واپسین تکۀ کتاب سنگی بر گوری نوشتۀ جلال آلاحمد را با هم مرور میکنیم. آلاحمد معلم ادبیات بود و طی دوران تدریس خود صدها بار سعدی را تدریس کرده بود. به هر حال نمیشود آلاحمد را نادیده گرفت. نثر او درسهای زیادی برای آموختن دارد، نگاه کنید ببینید در متن زیر آلاحمد چگونه قصه میگوید، به این فکر کنید که بدون مجهز بودن به بانکی غنی از کلمات میتوان از پس نوشتن متن زیر برآمد؟
«…اصلاً بگذار قصهای بگویم. حالا که دهان قصهگوی تو را بستهاند. میشنوی؟ بله. پدری است و پسری و نوهای. یعنی من و بابام و جدم. این آخری در قبرستان مسجد ماشاالله. مشت خاکی در یک گوشۀ این سفرۀ سنت و اجداد و ابدیت. پسر در قبرستان قم. همین بیخ گوش تو. و هنوز نپوسیده. بلکه یک کیسه استخوان. و نوه دلش تنگ است و آمده سراغ اموات. یعنی پناه آورده به گذشته و سنت و ابدیت. یعنی به این هیچی که تو در آنی. آمده تا خود را در این هیچِ فراموش، فراموش کند. اما این نسخه هیچ افاقهای نکرده. عین نسخۀ نطفۀ تخم مرغ. یادت هست؟ و این خود بدجوری بیخ ریش این نوه مانده. راستش چون این سفرۀ خاکی بدجوری بینور است تو تا سه چهار سال دیگر حتی سنگی بر گوری هم نخواهی بود. اما پدرم هنوز فرصت دارد. هم سنگی دارد بر گوری و هم نوهها دارد و پسرها. و در خانهاش هنوز باز است. اما این نوۀ پناه آورده به گذشتگان چنان از این گذشته و از آن آینده بیزار است که نگو… نمیدانی چقدر خوشحال است عمقزی، از اینکه عاقبت این زنجیر گذشته و آینده را از یک جایی خواهد گسست. این زنجیر را که از ته جنگلهای بدویت تا بلبشوی تمدن آخر کوچۀ فردوسی تجریش آمده. آن بچهای که شنوندۀ قصههای تو بود با خود تو به گور رفت. و امروز من آن آدم ابترم که پس از مرگم هیچ تنابندهای را به جا نخواهم گذاشت تا در بند اجداد و سنت و گذشته باشد و برای فرار از غم آینده به این هیچ گستردۀ شما پناه بیاورد. پناه بیاورد به این گذشتگان و این ابدیت در هیچ و سنت در خاک که تویی و پدرم و همۀ اجداد و همۀ تاریخ. من اگر بدانی چقدر خوشحالم که آخرین سنگ مزار در گذشتگان خویشم. من اگر شده در یک جا و به اندازۀ یک تن نقطۀ ختام سنتم. نفس نفی آیندهای هستم که باید در بند این گذشته میماند. میفهمی عمقزی؟ اینها را. دلم نیامد به پدرم بگویم. ولی تو بدان. و راستی میدانی چرا؟ تا دست کم این دلخوشی برایم بماند که اگر شده به اندازۀ یک تن تنها در این دنیا اختیاری هست و آزادیای. و این زنجیر ظاهراً به هم پیوسته که بر گردۀ بردباری خلایق از بدو خلق تا انتهای نشور هیچی را به هیچی میپیوندد، اگر شده به اندازۀ یک حلقۀ تنها، گسسته است. و این همه چه واقعیت باشد چه دلخوشی، من این صفحات را همچون سنگی بر گوری خواهم نهاد که آرامگاه هیچ جسدی نیست. و خواهم بست به این طریق در هر مفری را به این گذشتۀ در هیچ و و این سنت در خاک.»
دانلود رایگان یک کتاب کوچک و ویژه:
چگونه به یک نویسندۀ آنلاین تبدیل شویم؟
هفته هشتم
آیا میتوان نویسندگی را آموخت؟ البته، اما همه نمیتوانند، بلکه تنها نویسندگانی آن را خواهند آموخت که فرصت بیشتری برای مطالعه دارند.
-الکساندر همون
هیچ وقت نپندارید آنچه فکر میکنید، درست است. همیشه ذهنتان را برای ورود اطلاعات و شیوههای جدید باز بگذارید.
-باب مایر
من همواره از واژههایی مثل «الهام» بیزار بودهام. شاید بتوان گفت نوشتن شبیه عمل دانشمندان یا مهندسان برای حل مسئلهای علمی یا فنی است.
-دوریس لسینگ
آموزش نویسندگی: کتابها، کلاسها و کارگاههای نویسندگی
برای آشنایی با تمام کتابهای آموزش نویسندگی روی لینک زیر کلیک کنید:
کتاب آموزش نویسندگی
اگر شوق یادگیری نویسندگی تمام وجودمان را گرفته باشد، احتمالاً یکی از اولین فکرهایی که به ذهنمان میرسد حضور در کلاسها و کارگاههای نویسندگی است.
بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان علاوه بر تدریس، کتابهایی را هم در این زمینه تحریر کردهاند که از جملۀ آنها میتوان به کتاب نامههایی به یک نویسندۀ جوان اشاره کرد که توسط نویسندۀ نوبلیست ماریو بارگاس یوسا نوشته شده. همینطور استیون کینگ هم در کتابی که در ایران با عنوان از نوشتن ترجمه شده، سعی در انتقال تجربیات نویسندگی خودش داشته است.
بدون حضور در کلاس و خواندن کتابهای آموزشی هم میتوان نوشتن را آموخت، اما به نظر میرسد با حضور در کلاسهای نویسندگی و مطالعۀ کتابهای تخصصی میتوان با سرعت بسیار بیشتری چیزهایی آموخت که در صورت عدم حضور در کلاس ممکن است پس از صرف هزینهها و آزمون و خطاهای بسیار به آنها دست بیابیم.
حضور در کلاسهای نویسندگی باعث میشود تا ما نوشتن را جدیتر بگیریم و با تعهد بیشتری به نویسندگی پایبند باشیم. همچنین حضور در کلاس نویسندگی باعث میشود تا با افرادی همکلاسی بشویم که مثل ما سودای نویسندگی را در سر میپرورانند و شکلگیری دوستیهای اینچنینی میتواند مسیر تسلط ما به مهارت نویسندگی را هموارتر کند.
همینطور کلاسها و کارگاههای نویسندگی باعث میشوند با راهنمایی مدرس کلاس با منابع روز آموزش نویسندگی و آثار نویسندگان مهم آشنا شویم.
دورۀ آنلاین و غیرحضوری نویسندگی خلاق
دورۀ حضوری: کلاس نویسندگی در تهران
آیا رشته دانشگاهی نویسندگی هم وجود دارد؟
به نظر میرسد بهتر است هنری مثل نویسندگی را به تحصیلات بیاثر و مدرکگرای دانشگاهی آلوده نکنیم.
آیا همۀ کلاسهای نویسندگی قابلاعتماد و مفید هستند؟
باید دقت بسیاری داشته باشیم که در کلاس آموزشی کدام مدرس و موسسه شرکت میکنیم. حضور در کلاس بعضی افراد میتواند نابودکنندۀ استعداد و اعتمادبهنفس و تمام ذوقوشوق ما برای نوشتن باشد.
بنابراین مهمترین رکنی که برای انتخاب یک کلاس نویسندگی خوب به نظر میرسد چیست؟
از خودمان بپرسیم آیا مدرس دوره، تجربۀ عملی و ارزندهای در زمینه تخصصی خود دارد؟ و آیا ما به آثار او علاقهمندیم؟ چطور میتوانیم به درسها و توصیههای کسی عمل کنیم که شناختی از آثارش نداریم یا بدتر از آن، آثارش را دوست نداریم؟
مثلاً اگر به کلاس فیلمنامهنویسی میرویم ببینیم از روی فیلمنامههای مدرس کلاس، فیلم خوبی ساخته شده است؟
اگر در کلاس نویسندگی آنلاین و غیرداستانی شرکت میکنیم ببینیم آیا مدرس دوره سایت یا وبلاگ حرفهای و پرمخاطبی دارد؟
یا اگر در یک کارگاه رماننویسی شرکت میکنیم باید ببینم که آیا نویسندۀ کتاب، انتشار چندین رمان حرفهای را در کارنامۀ خود دارد؟
کلاسهای نویسندگی در تهران و دیگر استانها چه وضعیتی دارند؟
از سالهای دور کلاسهای نویسندگی متعددی در تهران برگزار میشده و در حال حاضر هم فرهنگسراها و آموزشگاههای آزاد در این زمینه فعالیت میکند.
البته تاکنون تقریباً همۀ کلاسهای نویسندگی در تهران کلاسها و کارگاه داستاننویسی و فیلمنامهنویسی بودهاند و کلاس چندانی در زمینۀ نویسندگی آنلاین یا نویسندگی غیرداستانی وجود نداشته. مدرسه نویسندگی بهتازگی به برگزاری چنین کلاسهایی اقدام کرده است.
معرفی کتابهای معتبر آموزش نویسندگی
کتابهای آموزش نویسندگی منبع مناسبی برای یادگیری اصول و مبادی نویسندگی هستند.
مدرسه نویسندگی تصمیم گرفته با مراجعه به منابع گوناگون و مقالات متعدد و مشورت با اساتید در هر حوزه از نویسندگی ۳ کتاب معتبر را معرفی کند، معیارهایی چون ترجمه و نگارش خوب، تمرینهای کاربردی و عملی و اعتبار علمی نویسندگان در انتخابها لحاظ شده است:
داستان نویسی:
حرکت در مه-چگونه مثل نویسندهها فکر کنیم؟-محمدحسن شهسواری-نشر چشمه
مجموعۀ چهار جلدی حرفه: داستان نویس-نشر چشمه-ترجمۀ کاوه فولادی نسب و مریم کهنسال نودهی
اندیشههای نو در رماننویسی-باربارا شوپ-مارگارت لاو دنمن-شایسته پیران-نشر نی
فیلمنامهنویسی:
تکنیکهای فیلمنامهنویسی-چارلی موریتس- ترجمۀ محمد گذرآبادی-نشر ساقی
داستان، ساختار، سبک و اصول فیلمنامهنویسی-رابرت مک کی-ترجمۀ محمد گذرآبادی-نشر هرمس
آناتومی داستان-جان تروبی-ترجمۀ محمد گذرآبادی-نشر آوند دانش
کتابهای انگیزشی نوشتن:
ما این کتابها را به این دلیل کتابهای انگیزشی نویسندگی نامگذاری کردیم چون حاوی تکنیکها و اصول نویسندگی نیستند، بلکه به مسیر روحی نویسنده و موانع خلاقیت او اشاره دارند.
بنویس تا اتفاق بیفتد-هنریت کلاسر-ترجمۀ محمد گذرآبادی-نشر رسا
حق نوشتن-جولیا کامرون-ترجمۀ سیمین موحد-نشر هیرمند
جادوی بزرگ-الیزابت گیلبرت-ترجمۀ مهرداد بازیاری-نشر کتابسرای تندیس
نویسندگی غیرداستانی و مقاله نویسی:
نوشتن مثل فیلسوف
البته واضح و مبرهن است که…-ضیاء موحد-نشر نیلوفر
ادبیات تبلیغ- رابرت دابلیو.بلای- منیژه شیخجوادی(بهزاد)-نشر سیته
آخرین مورد را به معرفی کتابی در زمینۀ نویسندگی آگهیهای تبلیغاتی اختصاص دادهایم. به هر حال ممکن است شما شیفتۀ فعالیت در زمینۀ کپی رایتینگ باشید. پس چه بهتر که با کتابی معتبر دربارۀ اصول نویسندگی تبلیغاتی شروع کنید.
رابرت دابلیو.بلای در انتهای پیشگفتار این کتاب مینویسد:
«زمانی که شروع به نوشتن تبلیغات پرجاذبه میکنید، درست مانند من به این نتیجه خواهید رسید که نگارش کلمههای متقاعدکننده میتواند همانند نوشتن یک شعر یا یک مقالۀ ادبی و یا یک داستان کوتاه، هیجانانگیز باشد. در عین حال پول بیشتری هم به جیب میزنید، اینطور نیست؟»
هفته نهم
علت اصلی که همچنان وبلاگنویسی میکنم، این است که به من انرژی میدهد. به من انگیزۀ ادامۀ کار میدهد.
-اسکات آدامز
نویسندگی آنلاین یکی از بهترین راههای تمرین نویسندگی و همینطور توسعۀ فردی است.
-ست گادین
برای نتیجه گرفتن از نویسندگی آنلاین، به صرف روزانۀ حداقل ۳ ساعت زمان بیوقفه نیاز است؛ ۳ ساعت تمام برای آزادنویسی، اندیشیدن، صیقل دادن ایدهها و انتشار متن نهایی.
-شاهین کلانتری
نویسندگی آنلاین
یکی از نکات جالب نوشتن در فضای آنلاین این است که گاهی یک نفر میتواند با صفحۀ شخصیاش میلیونها بازدیدکننده را جذب کند و گاهی هم دهها نفر با داشتن رسانهای بزرگ، در جذب تعداد انگشتشماری از مخاطب ناتوان میمانند.
با نوشتن در فضای آنلاین شما میآموزید که چگونه با محدودیتها و هزینههای کمتر مخاطبان اختصاصی خودتان را داشته باشید، و ایدههایتان را با سرعت بالایی در عمل بیازمایید.
برای موفقیت در عرصۀ دیجیتال، مهمترین گام شما راهاندازی سایت شخصی است. بنابراین پیش از راهاندازی کانال تلگرامی و پیج اینستاگرامی، دامنهای را با نام خودتان ثبت کنید تا تعهد بیشتری به وبلاگنویسی پیدا کنید.
علاوه بر این اگر به نوشتن در شبکههای اجتماعی علاقه دارید، بهتر است با تلگرام شروع کند. ممکن است تصور کنید جذب عموم به تلگرام سختتر است. اولاً باید گفت که اینطور نیست و حتی تلگرام با رشد مخاطب هم مواجه شده است، ثانیاً حتی اگر تلگرام در ایران کاربران فعال کمتری هم داشته باشد، باز به نفع شماست. میتوانید خلوت خودتان را داشته باشید و بر خلاف اینستاگرام اینجا خبری از لایک و چیزهای دیگر نیست که حواس شما را از کار اصلیتان، یعنی نوشتن پرت کند.
چگونه یک کانال تلگرامی حرفهای و پرمخاطب داشته باشیم؟
اگر تمرینهای ۸ هفتۀ قبلی را به دقت انجام داده باشید به این معناست که با انواع مختلفی از نوشتن و شیوههای گوناگون تولید محتوا آشنا شدهاید و دو ماه تمام تمرین نویسندگی کردهاید.
حالا ترستان تا از نوشتن تا حد زیادی ریخته است.
پس یک کانال بسازید.
برای کانالتان تقویم محتوایی داشته باشید و در بهروزرسانی منظم عمل کنید؛ حتی اگر کانال شما دو نفر بیشتر عضو ندارد، خودتان و صمیمیترین دوستتان.
پیشنهاد ما این است که قوانین مشخصی برای تولید و انتشار محتوای کانال خودتان داشته باشید.
۱۰ فرمان برای کانال تلگرامی برای تقویت نویسندگی
ده نکتهای که میتوانید در ساختن یک کانال تلگرام حرفهای رعایت کنید:
۱– به دام کوتاهنویسی نیفتید. برای نویسندۀ تازهکار، رودهدرازی یک فضیلت محسوب میشود. پس متن را سریع سَنبل نکنید. حرفتان را کامل و شفاف بزنید.
۲-به جای توجه به رویدادهای خبری و شایعات روز، محتوای سبز تولید کنید؛ یعنی محتوای بدون تاریخ مصرف. هر چیزی که نوشتید با خودتان بگویید آیا این من حداقل ۳ سال بعد هم کماکان میتواند خواندنی باشد؟
۳-شکستهنویسی را کنار بگذارید. نوشتن به زبان محاوره تاثیر چندانی روی تقویت مهارت نویسندگی شما ندارد. یاد بگیرید درست و تمیز و کتابی بنویسید. (مثال برای روشن شدن تفاوت زبان نوشتار با گفتار: به جای «میشه» بنویسید «میشود»)
۴-سعی کنید محتوای شما ارزشآفرین و مفید باشد. به دام غر زدن نیفتید. از خودتان بپرسید آیا متن من میتواند برای خواننده الهامبخش باشد؟
۵-سعی نکنید به هر قیمتی، از جمله تبادل لینک با کانالهایی که هیچ ربطی به شما ندارند، اعضای کانالتان را افزایش بدهید.
۶-برای نویسندۀ تازهکار، اولویت باید افزایش کیمت و کیفیت محتوا باشد نه زیاد کردن تعداد مخاطبان.
۷-به جای نقل کردن و اشتراکگذاری مطلب از جاهای دیگر، سعی کنید محتوای اختصاصی تولید کنید؛ هر چند ضعیف و بیرمق.
۸-منظم بنویسید. سعی کنید ساعات مشخصی از روز را برای بهروزرسانی کانال در نظر بگیرید و به این ساعات متعهد باشید.
۹-سعی نکنید به دام نوشتن چیزهای بامزه و عامهپسند بیفتید. افتادن به دنبال نظر مخاطب نتیجهای جز ابتذال ندارد. سعی کنید از چیزی بنویسید که فکر میکنید درست است.
۱۰-هدف خودتان را دائم مرور کنید: هدف شما از راهاندازی کانال تلگرام ایجاد فضایی برای تمرین نویسندگی و تولید محتوای آنلاین است.
هفتۀ دهم
از آن نوع کتابهایی که دوست داری بخری و بخوانی، بنویس. اولین خواننده و بهترین منتقد آثارت خودت هستی؛ البته اگر صادق باشی.
-تام کلنسی
من طوری برنامۀ زندگیام را تنظیم کردهام تا بتوانم معاشم را از طریق تدریس و پژوهشهای علمی تأمین کنم. از نوشتن لذت میبرم و برایم مهم نیست که آثارم چاپ میشود یا نه؛ یا وقتی چاپ میشود فروش میرود یا نه.
-آیزاک آسیموف
هر کسی آدمی منحصر به فرد است. سعی کن چیزی را بگویی که دیگران از گفتنش عاجزند. و بعد به مطلوبترین شکل ممکن بگو.
-جیمز گان
چگونه کتاب بنویسیم؟
پال هاوک در کتاب «اینگونه میتوانید» دربارۀ نویسندۀ مشهور ژانر علمی-تخیلی، آیزاک آسیموف مینویسد:
برای انجام این تمرین فقط یک روز وقت دارید.
البته پیش از آن ۳ روز وقت دارید تا دربارۀ موضوع کتاب فکر و تحقیق کنید.
کتاب ۲۵ صفحهای شما میتواند یک خویشداستان یا مقالۀ بلند شخصی (جستار) باشد. در مقاله شخصی نیازی به طرح داستانی مشخص و شخصیتپردازی وجود ندارد، نیازی به توضیحات طولانی دربارۀ پیشینۀ شخصیتها و تحقیقات پیچیده نیست؛ نیازی به تحقیق آنچنانی هم نیست. در واقع، مقالۀ شخصی بعد از شعر، ذهنیترین نوع نوشتن است. بنابراین ممکن است شخصیترین موضوعات را انتخاب کنید. (داستان سنگی بر گوری را یادتان هست که تکۀ انتهایی آن را در هفتۀ ششم نقل کردیم، سنگی بر گوری یکی از بهترین نمونههای نوشتن داستان شخصی است.)
ممکن است کتاب شما دربارۀ ماجراهای طلاق عمهتان باشد یا دربارۀ عشق بیحد و حصر شما به گربهها.
در نوشتن کتاب از گفتن دربارۀ خودتان خجالت نکشید؛ اگر زیبا، ماهر، بااستعداد یا دارای صفات خوب دیگری هستید که گفتنشان به مطالب شما مربوط میشود و تأثیر مثبتی میگذارد، حتماً توی متن به آنها اشاره کنید؛ زیرا بدون آنها نوشتهتان کامل نخواهدبود.
علاوه بر این از اصول پایۀ نویسندگی مانند پاسخ به سوالاتی مثل چه کسی، کی، کجا، چرا و چگونه استفاده کنید.
حالا یک روز تمام را خالی کنید،
بدون وقفه یک کتاب ۲۵ صفحهای بنویسید. لازم نیست تمام روز پشت رایانه باشید بلکه صرف چهار پنج ساعت وقت ناپیوسته برای نوشتن یک کتاب کوچک ۲۵ صفحهای کافی است.
باید پرنده به پرنده پیش بروید. «پرنده به پرنده» عنوان یکی از معروفترین کتابهای آموزش نویسندگی است که توسط آن لاموت رماننویس مطرح آمریکایی نوشته شده. لاموت قصۀ پرنده به پرنده را اینگونه تعریف میکند:
یادتان باشد این فقط دستنویس اول کتاب است، قرار نیست شاهکار باشد یا حتماً چاپ بشود. البته بعید نیست که همین کتاب شما نطفۀ خلق یک کتاب درخشان باشد.
استیون کینگ رماننویس آمریکایی و یکی از ده نویسندۀ ثروتمند جهان میگوید:
برنامۀ ده هفتهای به پایان رسید، البته کار ما تمام نشده و به مرور سعی میکنیم هر هفته چند مطلب مرتبط با برنامۀ «چگونه نویسنده شویم؟» منتشر کنیم تا بحثها به تدریج کامل و کاملتر بشوند.
به نظر میرسد که به زحمتش میارزد. ده هفته تمرین برای رسیدن به پاسخ مناسب این سوال مهم: چگونه نویسنده شوم؟
دو پیشنهاد مرتبط برای شما:
کلاس آنلاین نویسندگی خلاق | آموزش در اپلیکیشن اختصاصی+کارگاه مجازی نویسندگی خلاق
پرُکاری و پولسازی در خانه | با مربیگری شاهین کلانتری + تیم پشتیبان برای پیگیری انجام کارهای شما
منبع مطلب : madresenevisandegi.com
مدیر محترم سایت madresenevisandegi.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
سلام با مطالعه این متن راهنمایی خوبی رادریافت نمودم.
باید هر موضوعی را که میخواهیم بنویسیم رو بنویسیم و بعد پاک نویسی کنیم
مطالبش عالی بود
عالییی
عالی بود مطال اش 🌟🌈
عالی بود من یک نویسنده هستم و تمام ویژگی هارو دارم همونجور که تو شماره ۲ گفتین من شخصیت های داستانمو میشناسم با اونا دوستم درکشون میکنم ولی اونارو کامل تو خودم حل کردم و نذاشتم روی روحیم تاثیر بذاره دوست من خیلی نویسنده خوبیه ولی شخصیت هاشو تو خودش حل نکرده و خیلی عصبی و انرژی منفی و ترسناک هست زندگی براش معنی نداره پس نویسنده های عزیز شخصیت هاتونو درک کنین ولی اونارو تو خودتون حل کنین
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
مطالب تان عالی بود استفاده کردم خدا خیرتان دهد