قصه صوتی کودکانه ماه پیشونی رایگان
قصه صوتی کودکانه ماه پیشونی رایگان را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
قصه صوتی ماه پیشونی | زیباترین قصه صوتی کودکانه | کتاب صوتی
کتاب صوتی کودک ماه پیشونی
گوینده: سحر حمزه ای
تهیه شده در: استودیو نواسازان باران کردستان
منبع مطلب : gerdabjazb.com
مدیر محترم سایت gerdabjazb.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
مرورگر شما از این ویدیو پشتیبانی نمیکنید.قصه های صوتی پگاه قصه گو
این داستان رو دو پسر ۶ ساله با هم نوشته اند.
این داستان دو مردی هست که اسم هر دوی آن ها بتمن است.
کودکان آرزوهاشون رو به بتمن می گفتند که براشون برآورده کنه.
حالا در این داستان در روستایی نزدیک دیوی تمام پول های مردم را...
منبع مطلب : radiokodak.com
مدیر محترم سایت radiokodak.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
سلام ،چرا ادامه نداره
من شنیده بودم دختر پنبه هاش رو داخل یک چاه میندازه علکی بعد دختر بدجنس میبینه ماه پیشونی فکر کرده بود نامادریش گفته اونارو خیس کن خیس کرده یک کفش دوزک آنرو میبینه میگه چی شده؟ ماجرا رو با چشم های گریو ن برایش تعریف کرد کفش دوزک آدرسی را برای دختر میده دختر هم میره سمت آدرس دختر بدجنس هم تقیبش میکند و وبه نامادریش میگوید..
ببخشید من تاهمینجا نفهمیده بودم امیدوارم کمکتون کنه🎈✨😍
خوب که چی چرا ادامه ندارد
خیلی خوبه....
خیلی خوب بود
من خیلی دوسش دارم ولی حیف ادامه نداره
خیلی قشنگه مامانم میگه عالی منم میگم عالیه
نمیدونم
به نظرمن بعدواردقارمیشه ویک پیرزنی توی قاراست دختره به پیرزن می گوید ببخشیدنخ من دراینجا افتاده لطفاآن رالطف کنید بدهید پیرزن می گویداگرمیخواهی نخ رابه توبدهم خانه ی مرا تمیز کن دخترخانه راتمیز می کند پیرزن می گویدظرف هارا هم بشورخلاصه دختره هرچی که این پیرزنه گفته انجام داده پیرزنه نخ درو به دخترک میده ومیگه الهی یک ماه قشنگی روی صورتت بیفته دختره وقتی دختره نخ رو ورمی داره میبینه یک ما قشنگی روی صورتش افتاده بعدخیلی قشنگ میشه وقتی میره خونه نامادریش ودختربجنسش میگن چقدرقشنگ شدی بعدمیگن چی کارکردی که قشنگ شدی دختره هم همه چی روتعریف کردبعدمامانه به دخترش میگه توهم بایدخوشگل بشی دخترش هم میگه باشه بعدمیره ازدستی نخ رومیندازه توی چاه بعدپیرزنه همون حرفاوکارهایی که اون دختره گفته روبه همون میگه واون دختره یک ذره ازکارو انجام میده ومیگه زودباش دیگه زودباش آرزوکن ماه قشنگی روپیشونیم بیفته بعد همیجوری اتفاق میفته بعدپیرزنه نفرینش میکنه میگه اللهی که یک ستاره زشتی روپیشونیت بیفته بعددختره ازاون جا میره وقتی میادخونه میبینه که خیلی زشت شده مامانش میگه چقدرزشت شدی بعد میادبه جون دختره بدبخت میفته که ماه قشنگی روصوتش بود یک دفعه پدرش ازسر کارمیاد میبینه زنش داره دختره رومیزنه نا مادری دختره به مرده میگه توخوب وقتی من نبودم دخترم رومیزدی اذیتش می کردی خلاصه مرده از زنه طلاق میگیره وبعدپدره بادخترش به خوبی وخوشی زندگی میکنن
امیدوارم ازپیشنهادم لذّت برده باشید
موفق باشید
تر زدی
با
نسفه بود
سلام قصه خیلی هست
بی
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
خیلی ماه پیشونی خوبه😍