چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند
چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
چو ناکس به ده کد خدایی کند ___ کشاورز باید گدایی کند ... | طرفداری
چو ناکس به ده کد خدایی کند
کشاورز باید گدایی کند ...
در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و داد بود
وز آن ، کشور آزاد و آباد بود
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
همه بنده ی ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما
که شد مهر میهن فراموش ما ؟
که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان ؟
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار ؟
خرد را فکندیم این سان ز کار
نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما ؟
به یزدان که این کشور آباد بود
همه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز ، خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن در این بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کد خدایی کند
کشاورز باید گدایی کند ...
استاد مصطفی سرخوش
مصطفی سرخوش
مصطفی سرخوش، شاعر و دبیر ادبیات دبیرستان البرز بود. شهرت وی به سبب سرودن شعر مهر میهن است.[۱]
مصطفی سرخوش در آلمان کشاورزی خوانده بود و آنقدر به فارسی عشق میورزید و آن را خوب میدانست که برای تدریس فارسی در دبیرستان البرز استخدام شد. از وی به عنوان یک ملی گرا و پانایرانیست نام برده میشود که دربارهٔ ایران کهن دیدگاهی کاملاً آرمانی داشت.
همه شعرهای او از نوع مثنوی شاهنامه فردوسی بود و بیشتر آنها آکنده از تحسین احساساتی نسبت به ایران پیش از اسلام و مابقی اشعار به نقد شدید از ایران معاصر میپرداخت.
سرخوش نیز همانند عارف و عشقی، شاعران ملیگرای پرشورِ اوایل سده بیستم، دوران کهن را میستود و ایران معاصر را به دیده تحقیر مینگریست و همانند آن دو و دیگر همفکرانشان از عربها بیزار بود و فکر میکرد اگر به خاطر سلطه اعراب در قرن هفتم میلادی نبود ایران کشوری بسیار پیشرفته میشد.[۲]
از کتابهای وی میتوان به پیک مهر (چاپ ۱۳۳۱) و آتش دل (چاپ ۱۳۳۵) و زبان اشک (۱۳۴۳) اشاره کرد.[۳] از سرخوش در مجلات کاوه و گوهر نیز اشعاری چاپ شده است.[۴]
گزیدهای از مثنوی مهر میهن[ویرایش]
منابع[ویرایش]
شعر منتسب به فردوسی: "در این خاک زرخیز ایران زمین ..."
پاسخ شایعه:
منبع: وبلاگ آنتی شبهه http://antishobheh.blogfa.com/post/12
1- این ابیات متعلق به شاهنامه نیستند. شاهنامهی فردوسی به صورت سی دی در دسترس است و در سایتهای گوناگون اینترنتی وجود دارد و امکان جستجو در آن هست، با بررسی می توان فهمید که این شعر در شاهنامه نیست.
2- متاسفانه فردوسی بزرگ آلت دست و بازیچهی برخی افراد شده است و افرادی هم که چندان با شاهنامه آشنا نیستند گول آنان را می خورند و ذوق زده میشوند که فردوسی اوضاع امروز ایران را «پیش بینی» کرده است!
3- از تشبیهات و استعاره ها ی بکار برده شده در شعر پیداست که این شعر از یک شاعر معاصر است و گویا شاعرش مصطفی سرخوش است.
4- عبارتهای نامناسب: خاک زرخیز، آریایی نژاد، نانآور: این ترکیبها از ساختههای جدید زبان پارسی است و در گذشته، دست کم در زمان و زبان فردوسی، دیده نمیشده است. فردوسی از عباراتی نظیر ایرانی، تورانی، نیرانی و یا کیانی استفاده می کند.
http://shahrbaraz.blogspot.ae/2009/07/blog-post_13.html
5- جملههای بیمعنا: در این کشور آزادگی ارز داشت ------------ کشاورز خود خانه و مرز داشت
6- بیت آخر هم کم ایراد نیست: سر از بار ننگ بیرون آوردن یعنی چه؟ معمولا از زیر بار ننگ بیرون میآیند نه این که فقط سرشان را بیرون بیاورند.
7- به امید آنکه از این پس وقتی نامهای به دستمان میرسد کمی به محتوای آن دقت کنیم و به صِرف این که در آن گفته شد «بین همه پخش کنید» آن را چشم بسته بین همه پخش نکنیم.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
سراینده مهرایراندررگش خون سیاوش وفردوسی جاریست ازفرزندان خلف کورش است پیام بیداری است مثل فردوسی افتخارملت ایران است
اتفاقا همه باید دست به دست کنن.دقیقا حال و روز امروز ما رو سروده.حتما اگر آقای فردوسی بود هم تحسین میفرمودن
نظرم در پست قبل چون اسم بنده حذف شده بود وایراد بی نامی گرفت اضافه کردم
واقعا
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
ممنونم از زحمات بی منت شما عزیزان دل
توضیحات عالی بود اتفاقا این شعر این روزا خیای دست بدست میشه
یاران و ایرانیان دلاور ،اول سخن ،شادباش سالروز فردوسی پاک نژاد ، یکی از چهره های زنده کننده فرهنگ و آداب ایرانیان را خدمت همگی عرض کرده باشم .
دو دیگر که همگانی که تاریخ ایران و شاهنامه را خوانده باشند ؟میدانند که پیوسته از زمان خود فردوسی بزرگ تا سده های بسیار و تا امروز بسیار کسان {شاعر} تلاش کردند که همچون شاهنامه را بسرایند،چه بسا بسیار ماهر و خوش بیان هم بوده اند اما نشد که نشد .
این امر نشان از بزرگی و ابهت این کتاب می هد و هیچ اشکالی هم ندارد هر که در راه گام نهاده باشد و هستند نمونه های سروده شده بر وزن و سبک شاهنامه که زیبایند.
آقای سرخوش هم اینکه مهرورز تاریخ و بزرگان ایرانیان بودند بسیار دلپذیر و نیکوست.
چرا ما همواره نیمه خالی لیوان را اول می بینم و تخریب میکنیم آنچه در نیمه پر لیوان است .
درود بر آمرزیده جناب سرخوش و یادشان گرامی که در سبک شاهنامه حال و روز امروز همگی ما را سروده اند و زیبایش همان سبک استاد بزرگ مان فردوسی می باشد .
شعر خوبیه. مرثیه وطن است.
دقیقا اوضاع و احوال کنونی ایران شرح داده. یه عده دله دزد و حرامزاده بر این ملک و ملت ریاست میکنند. بامید رهایی میهن از دست دژخیمان آللاه پرست.
مرگ بر اسلام
ننگ بر ایرانی مسلمان
خب این ابیات را منسوب به فردوسی کردند در حالی که در هیچ کجای شاهنامه شاهد چنین اشعاری نیستیم بیشتر به نظر میاد بخاطر جلب توجه کردن از قول حکیم خردمند طوس سرودن ولی قطع به یقین اشعار سروده شده متعلق به شاعران معاصر متن است
خیلی عالی بود
خیلی عالی بود
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
متاسفانه عده ایی از ما تا چنین سروده ها رو میبینیم فوری رگ وفاداری به تازیهامون گل میکنه این افراد چشم دیدن شخص فردوسی رو هم ندارند ام خوب میدونن اگه به فردوسی حمله کنن بلافاصله مورد حمله تمام ایرانیان قرار میگیرند برای همین جرات نمیکنن حرفی بزنن اما اگه کسی دیگه ایی چنین کاری کنه یعنی اشعاری شبیه فردوسی بنویسن فوری به اون حمله میکنن چون دیگه تاب اون رو دیگه ندارن