یا مکن با پیلبانان دوستی یا بنا کن خانه ای در
یا مکن با پیلبانان دوستی یا بنا کن خانه ای در را از سایت هاب گرام دریافت کنید.
دوستی با «پیل بان»!
راستش خیلی از اشعار و ضربالمثلهای قدیمی که ما به کار میبریم تا حرف خودمونو به کرسی بنشونیم یا عمل خودمون رو توجیه کنیم غیر منطقی هستن. جالب اینه که وقتی هم به عنوان مرجع یا همون «ریفرنس» به کارشون میبریم، کلی در گلومون باد میکنیم که طرف مون بیفته گوشهی رینگ مباحثه!
نمونهش همین شعر معروف سعدی یه که با اجازهی حضرتشون که خیلی هم دوستش دارم (به خاطر غزلهای زیباش که واقعاً کم نظیرن) میخوام یه خورده در بارهش حرف بزنم:"حالا اگه استخونش هم تو گور لرزید بذار بلرزه تا در مابقی شعرهایی که در برزخ میگه، این جور دستهگلهایی رو به آب نده!"
یا مکن با پیلبانان دوستی
یا بنا کن خانهای در خورد پیل.
جناب شیخ اجل!... این پیلبان خیلی توقعش بیجاس اگه انتظار داشته باشه که خونهی من با اعضاء و جوارح فیلش منطبق بشه. بر فرض محال که خواستهی این جناب منطقی باشه،شاید من از نظر مالی، سلیقه یا خواست خودم وخانوادهم نخوام یا نتونم خونهمو «درخورد پیل» بکنم!... اونوقت چی؟ باید بیاد و با پیلش خونه رو رو سر من خراب بکنه!؟ من با خودش دوستم، نه با پیلش! ملتفتی؟
فوقش هم میخوام خودش و خانوادهش بیان خونهی من، ـ البته اونم در قبال یک عمل مشابه از طرف اینجانب! ـ این بابا که نباید پیلشو هم با خودش بیاره!...
درست مثل این میمونه که من با رانندهی یک «گریدر» یا «بولدوزر» یا خلبان یه «بوئینگ 747» دوست باشم و ایشون با همون غول آهنی بخواد بیاد تو اتاق پذیرایی خونهی من!!...
شیخا!... دوستی با پیل بان لازمهش بنا کردن خانهای در خورد پیل نیس. به شرطی که جناب پیل بان درست مثل خودش، برای من هم حق «حیات» و سایر حقوق مترتب بر اونو، قائل باشه.
اگه غیر از این فکر کنه، عطای دوستی با حضرتشون رو باید به لقاش ببخشم!!...
یا مکن با فیل بانان دوستی .. یا بنا کن خانه ای در خورد فیل :: سجوم
مولانا غزل فوق العاده عجیبی دارد که شهری را توصیف می کند که در آن جا همه معشوق اند.
که دید ای عاشقان شهری که شهر نیکبختان ست
که آن جا کم رسد عاشق و معشوق فراوان ست
که تا نازی کنیم آن جا و بازاری نهیم آن جا
که تا دلها خنک گردد که دلها سخت بریان ست
..
و بعد عارفانه و ملتمسانه دعا می کند و بعد شکایت که:
خداوندا به احسانت به حق نور تابانت
مگیر آشفته میگویم که دل بیتو پریشان ست
تو مستان را نمیگیری پریشان را نمیگیری
خنک آن را که میگیری که جانم مست ایشان ست
..
سخن در پوست میگویم که جان این سخن غیب ست
نه در اندیشه میگنجد نه آن را گفتن امکان ست
.
جواب کاربران در نظرات پایین سایت
مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
ارسلان کیانی : درویشان بود خونت مباح گر نباشد در میان مالت سبیل یا مرو با یار ازرق پیرهن یا بکش بر خان و مان انگشت نیل دوستی با پیلبانان یا مکن یا طلب کن خانهای در خورد پیل دوست عزیز شما هم شعر و اشتباه فهمیدی هم شعر و اشتباه نوشتی ,منظور سعدی در این شعر اینه که انجام هر کاری شرایط خاص خودش رو طلب میکنه و اگر شرایط و ظرفیتش نباشه انجام دادن اون کار عواقب و سختی های خاص خودش و به همراه داره حالا چه دوستی با افراد چه انجام یه کاری ,مثلا مثل خود شما که بدون فکر و تحقیق و تامل و بدون کوچک ترین درکی از ادبیات عرفانی شعر سعدی و نقد میکنی و عواقب این کار میشه سطحی جلوه کردن نگرش شما و کامنتهای تند تیز مردم , شما آب هم که بخوای بخوری باید بلد باشی چجوری بخوری اگه موقع خوردن آب نفس بکشی میپره تو گلوت خفه میشی , بنظر من شما با این حد از درک و نگرش سمت اشعار سعدی و حافظ و مولانا و عرافای این چنین نرو از سهراب سپهری و نیما یوشیج و شاملو و فروغ فرخزاد و فریدون مشیری شروع کن سطح شعریت و ببر بالا ,ایشالا یه روز به عطار برسی .
ایران : این ابیات دقیقا مصداق خود نویسندس یعنی وقتی سواد و درک این مطلب را نداری ، ابتدا مطالعه کن ( خانه ساز در خور پیل) بعد احضار نظر بفرما. پیل با فیل فرق داره. همین مطلب را متوجه بشی بقیه ما را بس.
آرمانی : منظور اینه که اگر با ثروتمند دوستی میکنی باید ثروتمند بشی. اگر با داشمند دوستی باید علمتو ببری بالا.و....... مثل اینکه کسی توی جمع ادبا شرکت کنه اما ادبیات ندونه....پس جاش اونجا نیست یا باید ادبیات یاد بگیره کند هم جنس با همجنس پرواز
محمد : به نظرم در این مثل نکته ای ظریف وجود داره اینکه پیلبان منظور آدم های دل گنده و بزرگ منش هست که اگه بخوای با اونا دوستی کنی باید تو هم دل گنده ای داشته باشی
تن ها : درک ما حتی به سختی هم به تفسیر شعر شیخ اجل نمیرسد. بهتر است وقتی می خواهیم در مورد موضوعی تخصصی و آن هم یکی از سرآمدان ادبیات صحبت کنیم، بیش از همه چیز ادب را رعایت کنیم و بعدش با علم و دانش کافی اظهار نظر کنیم. بنظر بنده وقتی فردی از دانشی تهی است خیلی راحت اظهارنظر می کند وگرنه کدام یک از بزرگان ادبیات به خود جرات می دهد اینچنین در خصوص یکی از الماس های ادبیات همه ازمنه سخن بگوید.
. : برداشت از شعر سعدی کاملا غلط بود سطحی نگاهش کردی
نازی : موافقم
اولین بارت بوده شعر دیدی؟نه؟؟!
این ابیات دقیقا مصداق خود نویسندس
یعنی وقتی سواد و درک این مطلب را نداری ، ابتدا مطالعه کن
( خانه ساز در خور پیل) بعد احضار نظر بفرما.
پیل با فیل فرق داره. همین مطلب را متوجه بشی بقیه
ما را بس.
به نظرم در این مثل نکته ای ظریف وجود داره
اینکه پیلبان منظور آدم های دل گنده و بزرگ منش هست که اگه بخوای با اونا دوستی کنی باید تو هم دل گنده ای داشته باشی
به نظرم در این مثل نکته ای ظریف وجود داره
اینکه پیلبان منظور آدم های دل گنده و بزرگ منش هست که اگه بخوای با اونا دوستی کنی باید تو هم دل گنده ای داشته باشی
البته که این ظاهر مطلب هست .کلا ادبیات همینه دیگه که هر موضوعی رو با زبان زیبای ادبی بگه .ضرب المثلها خیلی از موارد رو به خوبی و زیبایی پوشش میدن ولی باید یادمون باشه مثال برای فهم بهتر موضوع هست نه اثبات یک موضوع .مخصوصا در روابط انسانی که خیلی پیچیده هستند.
با سلام
ابتدا بیت رو درست بنویسین و بعد به معنی و تفسیر بپردازین.
در«گنجور» که معنبرترین منبع هست، جستجو کنین.
دوستی با پیلبان هرگز مکن
یا طلب کن خانهای در خورد پیل
…
منظور از فیل و فیلبان چیزی دیگه هست و کلا شرایط ارتباط گرفتن با اطرافیان رو بیان میکنه
درک ما حتی به سختی هم به تفسیر شعر شیخ اجل نمیرسد.
بهتر است وقتی می خواهیم در مورد موضوعی تخصصی و آن هم یکی از سرآمدان ادبیات صحبت کنیم، بیش از همه چیز ادب را رعایت کنیم و بعدش با علم و دانش کافی اظهار نظر کنیم.
بنظر بنده وقتی فردی از دانشی تهی است خیلی راحت اظهارنظر می کند وگرنه کدام یک از بزرگان ادبیات به خود جرات می دهد اینچنین در خصوص یکی از الماس های ادبیات همه ازمنه سخن بگوید.
منظور اینه که اگر با ثروتمند دوستی میکنی باید ثروتمند بشی.
اگر با داشمند دوستی باید علمتو ببری بالا.و.......
مثل اینکه کسی توی جمع ادبا شرکت کنه اما ادبیات ندونه....پس جاش اونجا نیست یا باید ادبیات یاد بگیره
کند هم جنس با همجنس پرواز
درویشان بود خونت مباح
گر نباشد در میان مالت سبیل
یا مرو با یار ازرق پیرهن
یا بکش بر خان و مان انگشت نیل
دوستی با پیلبانان یا مکن
یا طلب کن خانهای در خورد پیل
دوست عزیز شما هم شعر و اشتباه فهمیدی هم شعر و اشتباه نوشتی ,منظور سعدی در این شعر اینه که انجام هر کاری شرایط خاص خودش رو طلب میکنه و اگر شرایط و ظرفیتش نباشه انجام دادن اون کار عواقب و سختی های خاص خودش و به همراه داره حالا چه دوستی با افراد چه انجام یه کاری ,مثلا مثل خود شما که بدون فکر و تحقیق و تامل و بدون کوچک ترین درکی از ادبیات عرفانی شعر سعدی و نقد میکنی و عواقب این کار میشه سطحی جلوه کردن نگرش شما و کامنتهای تند تیز مردم , شما آب هم که بخوای بخوری باید بلد باشی چجوری بخوری اگه موقع خوردن آب نفس بکشی میپره تو گلوت خفه میشی , بنظر من شما با این حد از درک و نگرش سمت اشعار سعدی و حافظ و مولانا و عرافای این چنین نرو از سهراب سپهری و نیما یوشیج و شاملو و فروغ فرخزاد و فریدون مشیری شروع کن سطح شعریت و ببر بالا ,ایشالا یه روز به عطار برسی .
به نظر اصلا موضوع فیل نیست و اشاره به دوستی کردن با فیل بان هست. چون ظاهرا فیل و فیل بان با هم بودند.
و معنی ظاهریش اینه که، با فیل بان رفاقت نکن و یا اگه با او رفاقتی کردی باید بستر رفاقت با اون که همانا مکانی برای نگهداری فیل باشه هم باید داشته باشی
و معنی باطنی ش هم با این برداشت میشه تسری بدی به خیلی چیزهای زندگی
اینجا منظور ازپیلبان این است که اگر خواستی دوستی کنی با فردی که از لحاظ کار یا طرز تفکر باشما اختلاف طبقاتی زیادی داشته باشد باید مراعات دوست رو بکنی وبتوانی خودت رابا اوتطبیق دهی که خیلی اون سلیقه واداب سنن به چشم نیاد وطرف معظب نباشد وبه وی بد نگذرد
با سلام این بیت از شعر سعدی یعنی اینکه با کسی در هر سطحی دوست شدی باید پیامدهای این دوستی را بپذیری.بطور مثال شخص ثروتمند و دارایی با یک شخص فقیر دوست می شود وزن این رابطه چگونه است در مورد رفت و آمدو دید و بازدید چطور و الی آخر این رابطه پیامدهای خوب ویا بد خودش را دارد و شما در صورت ادامه باید پیامد های آنرا بپذیری.
خیلی جالبه سعدی واقعا استاد سخنه برای دوستی باید سنگ تموم گذاشت حالا شیخ مبالغه رو به حد اکمل میرسونه خیلی شعرا اینجوری هستن
اگر میدونستم که از شما نمی پرسیدم
سطحی ترین برداشت این است که یک طویله ای داشته باشی اندازه فیل یا هر حیوان دیگری ، چون هیچ کس در تاریخ با حیواناتش در یک طویله زندگی نمی کرده یا بالعکس ...
به نظر من اصلا جناب سعدی منظورش این نبوده، این تفسیر ربطی به شعر ایشون نداره
من میگم یامکن بافیل بانان دوستی. یابسازید خانه ای فیل توش برود
برداشت از شعر سعدی کاملا غلط بود سطحی نگاهش کردی
سلام دوست عزیز ، این بیت بیشتر این موضوع رو در ذهن متبادر میکنه که اگه آرزوهای بزرگ داری ، موقعیتهای جدید رو میخوای باید ابعاد وجودیت رو گسترده تر کنی ، هماهنگ با موقعیت و خواسته جدیدی که دوستش داری پیشرفت کنی نمیتونی همین باشی و چیزهایی رو درخواست کنی که با امروزت تا به حال وارد زندگیت نشده. ممنون از شما
سعید
من چیزی نفهمیدم
دوست عزیز استاد سخن با درایت و استاد فیل را بعنوان نماد رفتار ها و مرامها و توان افراد برای انتخاب دوستی انتخاب کرده عوام با شاره بیدار نمی شوند لذا باید بعضی ها با پتک بیدار رد بعید می دانم کسی که به نقد ادبی می پردازد این فن بیان را نداند برداشت شخصی من از توضیح شما به چالش کشیدن باشد . در غیر این صورت یاد شعر زیبای بهار افتادم .
غوره نشده مویز گشته ای احسنت .
با سلام.
اولا ایرادتون به شعر سعدی اصلا وارد نیست. این شعر گفتار ۷۲ ا. باب هشتم گلستان در آداب صحبت است.بیشک خود جناب شیخ هم اگر دوست پیلبانی داشتند چنین ایده ای هرگز به مغزش خطور نمیکرد. منتها بکار بردن این مورد خاص برای تاکید بر اهمیت موضوع است همانگونه که شما هم اشاره کردید انجام این کار خصوصا اگر عرف بشود تقریباً محال است .باید توجه کرد که بکار بردن گزینه های دشوار، پرهزینه،و حتی ناممکن در ضرب المثلها و موارد مشابه امری عادی و گاهی لازمه درک بهتر موضوع و نشانه ضرورت انجام یا ترک فعل مورد نظر است. مثلاً دم روباه چطور میخاد شهادت بده ؟! یامثلا کی میتونه جون به ازرائیل نده و ...
پس بنابرین گیر نده داداش حالا اگه فیلشو با خودش آورد یه زمین خالی گزدیکای خونه ببندش ...
نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.
عمو جون کارای دیگه ای هم هست که میتونی انجام بدی تفسیر شعر بزار اهلش انجام بده