توجه : تمامی مطالب این سایت از سایت های دیگر جمع آوری شده است. در صورت مشاهده مطالب مغایر قوانین جمهوری اسلامی ایران یا عدم رضایت مدیر سایت مطالب کپی شده توسط ایدی موجود در بخش تماس با ما بالای سایت یا ساماندهی به ما اطلاع داده تا مطلب و سایت شما کاملا از لیست و سایت حذف شود. به امید ظهور مهدی (ع).

    یکی از مهارت های به ظاهر ساده اما بنیادین در کودکان چیست؟

    1 بازدید

    یکی از مهارت های به ظاهر ساده اما بنیادین در کودکان چیست؟ را از سایت هاب گرام دریافت کنید.

    یادگیری حرکتی

    مقدمه

    رشد جسمی و حرکتی که حاصلی از عوامل ژنتیک ومحرک­های محیطی است، دردوران کودکی و نوجوانی ادامه می­یابد. رشد جسمی کودک با برنامه مشخص و از قبل تعیین شده، بطور طبیعی و موزون ادامه می­یابد. در صورتی که شرایط محیطی به گونه­ای مناسب با سطح استعداد افرادتطبیق داده شود، امکان رشد فراهم می­آید و در ضمن، شرایط جدید برای یادگیری آمادگی­های جدید نیز مهیا می­شود. رشد حرکتی وقتی صورت می­گیرد که ،همکاری و هماهنگی میان سلسله اعصاب و ماهیچه ها فراهم آید واین هماهنگی گسترده ترو تغییرات کیفی و ساختاری در آن حاصل می­شود.کودک یک آمادگی حرکتی می­آموزد ؛ این پیش شرطی برای یادگیری آمادگی­های جدید است .

    در طول سال­های اول کودکی، مهارت­های حرکتی مربوط به استفاده از دستها و پاها به سرعت رشد می کنند، اما مهارت­های حرکتی ظریف از قبیل توانایی انگشتان و حرکات هماهنگ چشم و دست هنوز رشد کافی نکرده است. پیچیدگی استعدادها و عملکردهای حرکتی ، همراه با بالا رفتن سن افزایش یافته، به صورت دو جریان مختلف و مرتبط با یکدیگر ظاهر می­شود؛ یعنی پیچیده­تر شدن حرکات از یک طرف به معنای بالا رفتن استعداد( تشخیص) است و کودک به­تدریج می­آموزد که از حرکات اضافی وغیر لازم ضروری دوری کند و به­جای آن حرکت­های حد ومرزدار و با نتیجه را فرا گیرد همچنین پیچیده شدن حرکات به معنای بالا رفتن استعداد ترکیب آن­هاست؛ یعنی استعداد هماهنگ کردن اجزای سیستم حسی – حرکتی، به گونه­ای که همکاری بین سلسله اعصاب و ماهیچه ها و حواس به حد اکثر برسد.

    یادگیری حرکتی

    یادگیری حرکتی[1]عبارت است از: تغییرات نسبتا ً دائمی در رفتار حرکتی که از طریق تجربه وتمرین حاصل می­شود " . به عبارت دیگر یادگیری حرکتی مجموعه­ای از فرآیندهای همراه با تمرین یا تجربه است که به تغییرات نسبتا ً پایدار در قابلیت اجرای ماهرانه حرکات منجر می­شود( رحمانی نیا،1384، ص 62) .

    مطالب مربوط به یادگیری حرکتی، واژه­های گوناگونی را در بر می­گیرد که با یادگیری حرکتی مترادف است. سه واژه بسیار مرسوم عبارتند از یادگیری روانی – حرکتی، یادگیری ادراکی – حرکتی و یادگیری حسی – حرکتی( رحمانی نیا ، 1384 ، ص63 ) .

    عملکرد حرکتی

    عملکرد حرکتی2در مقایسه با یادگیری حرکتی، شاخص اجرای حرکتی، نمره یا امتیازی است که شخص در یک آزمایش معین یا یک دوره تمرینی کسب می­کند. رفتارمشهودی است که شخص هنگام اجرای یک مهارت حرکتی به نمایش می­گذارد( رحمانی نیا ، 1384 ، ص64 ) .

    کنترل حرکتی

    به بررسی مکانیسم­های بازتابی وارادی کنترل کننده حرکات انسان – یعنی فرایندهایی که حرکت راشکل می­دهند می­پردازد. این تمرکز بر مکانیسم های کنترلی ، در رفتار ماهرانه  به کنترل حرکتی موسوم است( رحمانی نیا، 1384، ص65) .

    رفتارحرکتی

    رفتار حرکتی3، واژه­ای کلی است که وقتی بین یادگیری، عملکرد وکنترل حرکتی تمایز لازم باشد استفاده می­شود( رحمانی نیا ، 1384، ص65 ) .

    الگوی حرکتی

    واژه الگوی حرکتی4در برخی زمینه­های رفتار حرکتی به کار می­رود و به نظر می­رسد این واژه خصوصا ًزمانی که رشد کودک مورد نظر است بیشترکاربرد داشته باشد. در توصیف الگوی حرکتی بیشتراز مهارت­های بنیادی مانند دویدن، پرتاب وپرش استفاده می­شود که تاحدی به مهارت­های ورزشی هم نزدیک است( رحمانی نیا ، 1384 ، ص65 ) .

    مهارت

    به آن اعمال یا تکالیفی که به حرکت نیاز داردوبرای اجرای مناسب یادگرفته شود مهارت می­گویند( رحمانی نیا ، 1384 ، ص67 ) .

    توانایی

    توانایی5 به ظرفیت عمومی فرد که به اجرای مهارت­ها ووظایف متنوعی مربوط می­شود، توانایی گویند( رحمانی نیا ، 1384 ، ص68 ) .

    حیطه روانی – حرکتی

    بلوم6 و همکاران ظاهرا ً به طبقه بندی هدفهای تربیتی در حیطه روانی – حرکتی علاقه­ای نشان نداده­اند و دلیل این امر را عدم شواهد و نمونه­های کافی از اهداف تربیتی در این حیطه قلمداد کرده­اند. برخلاف حیطه­های شناختی و عاطفی  ، طبقه بندی­هایی که در حیطه روانی – حرکتی صورت گرفته است ، در سطح جهانی مورد پذیرش واقع نشده اند. به طور کلی این حیطه با مهارتهای جسمی ، مانند نوشتن ، صحبت کردن ، دویدن ، شنا کردن ونظایر آن سرو کار دارد و هدف آن است که اینگونه حرکت­ها به درستی، دقت، ظرافت، سرعت و مهارت مطلوب، انجام شوند( صفوی ، 1372 ، ص 177 ) .

    الف ) طبقه بندی دوه از حوزه روانی  - حرکتی

    دوه7 هدفهای تربیتی حیطه روانی – حرکتی را در پنج سطح تقسیم بندی کرده است:

    1 . تقلید

    تقلید، پایین ترین سطح مهارت­های حرکت است . در این سطح فرد بدون کمک و راهنمایی دیگران نمی­تواند کاری را که جنبه حرکتی دارد ، درست انجام دهد. دانش آموزی که نمی­تواند کلمات و جملات را روی خط بنویسد ، یا کودکی که بدون کمک دیگران نمی­تواند بند کفش خود را ببندد، در این سطح از مهارت قرار دارد( صفوی ، 1372 ، ص 179 ) .

    2. اجرای مستقل

    در این سطح، یادگیری مهارت اندکی از مرحله قبل بالاتر است، به­طوری که فرد می­تواند بدون کمک دیگران عملی را انجام دهد( صفوی ، 1372 ، ص 179 ).

    3. دقت

    توانایی انجام مهارت حرکتی هنگامی به این سطح می­رسد که فرد بتواند کاری را به درستی وبا دقت، سرعت و ظرافت کافی انجام دهد و تکرار نماید. مانند کاربرد مواد شیمیایی با رعایت نکات ایمنی، سرخوردن روی یخ ، بافتن گلهای قالی( صفوی ، 1372، ص 179 ).

    4. هماهنگی حرکات

    هنگامی که فرد به این سطح از مهارت می­رسد  می­تواند چند فعالیت را بطور همزمان و هماهنگ انجام دهد. بعنوان مثال ، دستها ، پاها ، چشمان خیاط ماهری که برای دوختن لباس ازچرخ خیاطی پایی استفاده می­کند، هماهنگ با یکدیگر عمل می­کنند. تسلط در شنا کردن، مهارت در رانندگی با اتومبیل و نظایر آن  در این سطح از حیطه روانی – حرکتی قرار می­گیرد( صفوی ، 1372، ص 180 ).

    5. عادی شدن

    این سطح بالاترین مرحله یادگیری و کسب مهارت در حیطه روانی – حرکتی است. طی آن  انسان به طور خودکاربه انجام کارهای دقیق و موزون عادت می­کند. دراین­جا، دیگر شخص برای انجام یک عمل به فکر کردن و صرف انرژی عصبی جهت هماهنگ کردن فعالیت­ها و توالی آن­ها نیاز ندارد و اغلب فعالیت­های او بدون شک و تردید، به طور ناخودآگاه صورت می­گیرد. استادی و مهارت در انجام کلیه مهارتهای حرکتی­، بویژه آنهایی که به هماهنگی حرکات نیاز دارند، به این سطح مربوط می­شود( صفوی ، 1372 ، ص 180 ).

    سه نوع آمادگی ضروری برای انجام مهارت های حرکتی ازنظر دوه

    الف – آمادگی ذهنی8: فرداطلاعات وآگاهی­های لازم درزمینه مهارت موردنظرداشته باشد(انجام فعالیت­های کشاورزی معلومات لازم درمورد کشاورزی داشته باشد).

    ب- آمادگی جسمی9: اعضای بدن مانند دست وپا، چشم وگوش و..برای انجام فعالیت حرکتی­تمرین وآمادگی کافی داشته باشند وشکل وحالت مناسب به خود بگیرند. مثل شیرجه رفتن در آب.

    ج- آمادگی عاطفی10: به علاقه وتمایل فرد به انجام مهارت حرکتی مربوط می­شود( صفوی ، 1372، ص 181 ).

    طبقه بندی خانم سیمسون در حیطه روانی – حرکتی

    خانم سیمسون که هدفهای تربیتی در حیطه روانی – حرکتی را نه تنها برای تربیت بدنی وآموزش فنی، بلکه به طورکلی برای آموزش و پرورش مورد تاکید قرارمی­دهد، هدف­های این حیطه را در پنچ طبقه اصلی و فرعی تقسیم بندی می­کند( صفوی، 1372، ص 182 ).

    الف- ادراک ( حسی). به وسیله حواس ازوجود اشیاء، کیفیت­ها،وروابط آگاه می­شویم، که شامل: 1- تحریک حسی: حس بینایی- شنوایی- لامسه- چشایی- بویایی- تعادل عضلانی؛2- نشانه­یابی: پس ازتحریک حسی مسئله ای دررابطه باآن مطرح می­شود. مثلا تغییرصدای موتوراتومبیل متوجه اشکال می شویم. 4- تبدیل: ادراک به عمل مبدل می­شود. فرایندی ذهنی که طی آن نشانه ها به عمل تبدیل می­شود مانند پختن غذا ازروی دستورالعمل.

    ب) آمادگی: تطبیق مقدماتی برای عمل یا تجربه ویژه که شامل: 1- آمادگی ذهنی: منظورآگاهی­ها ودانستنی­هایی است که پیش نیازعمل می­باشد. آگاهی ازانجام مراحل یک آزمایش درعلوم تجربی، 2- آمادگی جسمی: توانایی درشکل دادن اعضای بدن برای انجام عمل حرکتی . قراردادن انگشت روی دکمه کامپیوتر،3- آمادگی عاطفی: داشتن نگرش مناسب واشتیاق برای انجام یک عمل حرکتی.

    ج) واکنش هدایت شده: عمل رفتاری آشکاری است که تحت راهنمایی مربی از فرد سرمی­زند. که شامل: 1- تقلید: مانند تکرارحرکت های مربی درشنا، 2- آزمایش وخطا: تجربه راه­های مختلف، یافتن مناسب ترین روش.

    د) عادی شدن: دراین مرحله فرد با اعتماد به نفس ومهارت، عملی راانجام می­دهد. مانند پختن کیک بدون کمک ازدیگری.

    ه) رفتارپیچیده آشکار: فرد یک عمل حرکتی که دارای الگوی پیچیده است انجام می­دهد، که شامل: 1 - زدودن تردید : عمل بدون شک وتردید، 2- عمل خودکار: فردعملی راکه ازمهارت های حرکتی ظریف وهماهنگ تشکیل شده به آسانی وباکنترل عضلانی انجام   می­دهد .مانند نواختن ویولون ( صفوی ، 1372 ،  صص 186-182). 

    طبقه بندی کیبلر و بیکر و میلز

    طبقه بندی کیبلر11وبیکر12میلز13 در حیطه روانی – حرکتی،  به شیوه ای که حیطه­های شناختی و عاطفی سازمان یافته­اند، تسلسل و پیوستگی ندارد و طبقات مختلف آن به یکدیگر وابسته نیستند( صفوی ، 1372 ، ص 186 ) .

    این طبقه­بندی براساس رشد کودک وحرکت اندام­های بدن وهماهنگی بین آنها صورت گرفته است. ازآن می­توان درامور تربیت بدنی و آموزش­های قبل ازدبستان، آموزش­های دبستانی وکودکان عقب مانده ذهنی استفاده کرد ( صفوی ، 1372 ، ص 186 ) .

    این طبقه بندی دارای چهارطبقه اصلی که هریک دارای تقسیمات فرعی می­باشند.

    الف) حرکات عضلانی بدن

    ب) حرکات ظریف وهماهنگ اعضای بدن

    ج) رفتارهای ارتباطی صامت

    د)رفتارهای کلامی

    الف) حرکات عضلانی بدن

    حرکات عضله­های فوقانی بدن: مثل بالا بردن شانه ها ودستها

    1.     حرکات عضلات تحتانی، پاهاو ساقها: مثل دویدن 100 متر در15 ثانیه

    2.     حرکاتی که مستلزم دوعضویا بیشتراست: مثل شنا

    ب) حرکات ظریف وهماهنگ اعضای بدن

    1.     حرکات لمسی مربوط به انگشت ودست: حس لامسه بدون دخالت حس بینایی.

    2.     حرکات هماهنگ چشم ودست.: مثل ترسیم تابلو نقاشی

    3.     حرکات هماهنگ دست وگوش: نواختن آهنگ

    4.     حرکات هماهنگ دست، پاوچشم: مثل آبشارزدن دروالیبال

    5.     حرکات هماهنگ دست، پا، چشم وگوش: راندن اتومبیل

    ج) رفتارهای ارتباطی صامت: بدون استفاده ازکلام گفتاری به منظورارسال پیام.

    1.     تغییرحالت صورت: مثل حالت عطوفت با نگاه مهرآمیز

    2.     ایماواشاره با دست: مثل دوانگشت به نشانه پیروزی

    3.     حرکات بدنی: مثل حرکات صامت معلم دانش آموزان ناشنوا

    د) رفتارهای کلامی: که به وسیله زبان ودهان تولید می­شود.

    1.       تولید صدا،مانند ادای صوتهای حروف صدادار

    2.     تلفظ هجاها واصوات وتبدیل آنها به کلمات و پیام معنی دار مثل از حفظ خواندن شعربا تلفظ صحیح.

    3.     بلند گفتن مانند فریاد زدن.

    4.     هماهنگی صدا با حرکات چهره. مثل تبریک به دیگران که با شادی چهره می­باشد (صفوی، 1372، صص189-186). 

    طبقه بندی هارو از حوزه روانی  - حرکتی

    از نظرخانم آنیتا هارو14 اصطلاح روانی - حرکتی کلیه حرکت­های ارادی وقابل مشاهده انسان که به حیطه یادگیری مربوط می­­­شود را شامل می­شود. که دارای شش سطح اصلی وسطوح فرعی می­باشد تشکیل شده است. این طبقه بندی درتربیت بدنی کاربرد بیشتری دارد( صفوی، 1372، ص193).

    1-حرکت­های بازتابی. اعمالی که در حضور بعضی محرک­ها به طور نانگاهانه اتفاق می­افتند.

    2-حرکت­های مقدماتی­اساسی . حرکت­های اساسی تشکیل یافته از مجموعه­ای از حرکت­ها بازتابی که اساس حرکت­های ماهرانه پیچیده را تشکیل می­دهند .

    3.توانایی­های ادراکی. دادن پاسخ مناسب به اطلاعات دریافت شده از راه حواس .

    4-توانایی­های جسمانی . رشد توانایی­های کلی در زمینه­های استقامت ، قدرت ، انعطاف پذیری و چالاکی .

    5-حرکت­های ماهرانه . انجام اعمال پیچیده با درجه­ای از مهارت یا تسلط

    6-ارتباط غیر گفتاری . ایجاد ارتباط از طریق حرکت­های پیچیده­ای که احساس ، نیاز ، یا علاقه فرد را به فرد دیگری انتقال می­دهد .  ( سیف ، 1387 ، ص465 ) .

    1- حرکات انعکاسی وبازتابی

    انعکا­س­های قطعه ای: انعکاس های تاشدن/کشیدگی/بازکننده/ بازشدن متقاطع می­باشد    انعکاس­های بین قطعه ای: انعکاس های تعاونی/ رقابتی/ متناوب/ انعکاسی می­باشد.

    انعکاس­های فراقطعه ای: انعکاس­های سختی ماهیچه­های بازکننده/ واکنش­های نرمش/انعکاس حالت تن می­باشد.

    واکنش­های نگهداری تن/ تغییرمکان/ انعکاس آمادگی تن/ واکنش راست ایستادن/  انعکاس گرفتن/ واکنش فرودآمدن وجهیدن.  

    2- حرکات اساسی – بنیادی

    حرکات جنبشی/ غیرجنبشی/ دستکاری/ گرفتن/ مهرت دستی.

    3- توانایی ادراکی

    تمیزحس حرکتی/ اگاهی ازبدن خود/ برتری دوجانبی/ برتری جانبی/ برتری یاتسلط  یک طرف بدن/ موازنه/ تصورفردازبدن خود/ رابطه بدن با اشیا موجود درفضا.

    تمیزبصری:

    دقت بصری/ ردیابی بصری/ حافظه بصری/ تمیزطرح وزمینه/ ثبات بصری/ تمیزشنوایی/ دقت شنوایی/ ردیابی شنوایی/ حافظه شنوایی.

    تمیز لمسی:

    توانایی هماهنگ کننده /هماهنگی چشم ودست/ چشم وپا/

    4- توانایی جسمانی

    قدرت تحمل بدن/ قدرت تحمل عضلانی/ ظرفیت حیاتی.

    قدرت یا نیرومندی/ انعطاف پذیری/

    چالاکی: تغییرجهت دادن/ دویدن وایستادن/ زمان واکنش – پاسخ/ مهارت دستی.

    5- حرکات مهارتی: مهارت تطبیقی ساده/ ابتدایی/ متوسط/ پیشرفته/ کاملا ماهر.

    مهارت تطبیقی مرکب: ابتدایی/ متوسط/ پیشرفته/ کاملا ماهر.

    مهارت تطبیقی پیچیده: ابتدایی/ متوس/ پیشرفته/ کاملا ماهر.

    6- ارتباطات غیرکلامی: حرکات نمایشی / حالت ایستادن وقرارگرفتن بدن/ حرکات دست

    وسر/ بیان توسط حرکات صورت( صفوی، 1372، صص193 – 189). 

    رویکرد های پژوهشی درروانشناسی حرکتی

    الف) رویکرد رفتارگرایی15

    روانشناسان در یکی از دیدگاه­های تحقیقاتی بررسی رفتار انسان، به رابطه محرک­های محیطی با رفتار انسان توجه می­کنند و فرایندهای روانی – شناختی و ساختارها و دستگاه های پیچیده­سیستم عصبی را از کار خویش حذف می­نمایند. در این دیدگاه، روانشناسان محرک­های محیطی( متغیرهای مستقل) را دستکاری کرده و به مطالعه پاسخ­های رفتاری (متغیرهای وابسته) می­پردازند. این دیدگاه معمولا ً تحت عنوان رفتارگرایی قرار می­گیرد که از رفتارگرایی محرک-پاسخ و به پیشگامی پاولف و ثرندایک ریشه می­گیرد و توسط واتسون، هال و اسکینر توسعه یافته است( رحمانی نیا، 1384 ، ص83).

    ب) رویکرد شناختی16

    وجه مشخصه این دیدگاه، توجه نسبتا ً اندک رابطه محرک – پاسخ یا فعالیت­های عصبی می­باشد. توجه اصلی آن به موضوعاتی چون ادراک و حل مشکل از طریق فرایند تصمیم گیری است.  رویکرد شناختی زاده روانشناسی گشتالت می­باشد که یادگیری را یک احساس کلی می دانند و اعتقاد دارند که یادگیری نتیجه­ای ازتشکیل رد روی حافظه می­باشد. شناخت ازاهمیت مرکزی برخوردارمی­باشد( رحمانی نیا، 1384، ص83 ).

    ج) رویکرد فیزیولوژی روانی17

    دانشمندانی که در حیطه رویکرد فیزیولوژی روانی به تحقیق می­پردازند اساسا ً به رویدادهای فیزیولوژی اعصاب که فرایندهای روانشناختی چون ادراک، تفکر، یادگیری و انگیزش مرتبط می­باشند، علاقمند هستند. رویکرد فیزیولوژی روانی به مطالعه نقش دستگاه های عصبی- حسی و غدد درون ریزدربروزرفتارها و فرآیندهای ذهنی انسان می­پردازد. دردرون روانشناسی فیزیولوژیک شاخه با اهمیت نوروسایکولوژی قراردارد که به بررسی رابطه میان قشرمخ وکارکردهای عالی روانی می­پردازد( رحمانی نیا، 1384، صص84-83 ).

    مبانی نظری یادگیری حرکتی

    الف) کاربرد نظریه  S-R در یادگیری حرکتی

    قدم اول تجزیه رفتار پایانی مهارت است تا اتصال های زنجیرازهم جدا شود وسپس درسلسله مراتب مناسبی قرارگیرد و سرانجام به رفتارمورد نظر شکل داده شود. باری مثال بعضی از مربیانی که تحت تاثیر شیوه تجربه مهارت قرار گرفته و به استفاده از روش­های علمی در ورزش علاقه­مند شده­اند، به نظاره بازیگر ماهری در تنیس یا گلف می­پردازند و سپس مراحلی را که متضمن سرو زدن یا پرتاب کردن است تشریح می­کنند . بعد به ورزشکاران تازه کار کمک می­کنند تا این مراحل را قدم به قدم طی کنند . این روش در بعضی موارد کاملا ًموثر است ولی­ در موارد دیگر چنان یادگیرنده مشغول فکر کردن به این مراحل می­شود که از گسترش حرکت موزون و منظمی که قصد یادگیری آن را دارد بازداشته می­شود .به علاوه ،ممکن است بعضی یادگیرنده ها به استفاده از سبکی مجبور شوند که برای آنان غیر طبیعی است( رحمانی نیا ، 1384 ، ص117).

    ب ) کاربرد نظریه ثرندایک18 در یادگیری حرکتی

    1- قانون آمادگی استراتژی اصلی یادگیری مهارت­های حرکتی است .آمادگی جسمانی ،    فرایند بلوغ به همراه آمادگی روانی باید مورد توجه خاص قرار بگیرد و سطوح سنی تنها به عنوان یک راهنمای تقریبی در انتخاب فعالیتهای حرکتی متناسب است.

    2- برای اینکه یادگیری موثر اتفاق بیفتد تمرین باید در شرایط مناسب اتفاق بگیرد. تمرین محض، یادگیری مطلوب را تضمین نمی­کند ، بلکه استفاده درست از پاداش ها در دوره های تمرینی توصیه می­شود .

    3- معلمین و مربیان باید برای یاددهی از فعالیت­های ساده به پیچیده حرکت کنند. تکالیف و مهارتها باید به اجزاء مرتبط تقسیم و سپس کل یاد داده شود ؛  به عنوان مثال در والیبال هر یک از مهارت ها به­خوبی یادگرفته شده و سپس فرد با کل بازی آشنا می­شود .

    4- پاداش را می­توان به عنوان وسیله­ای جهت کمک به یادگیری به کار برد، زیرا واجد آن ارتباط بین محرک و پاسخ را تقویت می­کند (رحمانی نیا ، 1384 ، صص 123-122).

    ج)  کاربرد نظریه اسکینر19دریادگیری مهارت های حرکتی

    1- ازآنجا که معلم نمی­تواند بطورکامل کلیه رفتارهای ضروری مخاطب رادرموقعیت  حرکتی تقویت کند کمک وسایل آموزشی ومکانیکی وماشین آموزش باید به کارگرفته شوند.

    2- بیشترفعالیت­ها و­­ورزش­های انفرادی تحت پوشش عقیده اسکینردررابطه با تقویت عاجل قرار می­گیرد، مثلا درتیراندازی ، گلف و ژیمناستیک فرد به سرعت نتیجه کارخودرا مشاهده­کند، اگر نتیجه رضایت بخش بود همان رفتارتقویت را تقویت می­کند. (رحمانی نیا ، 1384، ص131).

    د )کاربرد نظریه هال ریادگیری

    این نظریه دریادگیری حرکتی به طور ساده بیان می­کند وقتی پاسخ غالب صحیح بوده واجراکننده ازمهارت بالایی برخوردارشد با افزایش سایق ( محرک) موجب افزایش فعالیت می­گردد. افزایش سایق موجب بهتر شدن فعالیت می­گردد. این نظریه در نهایت چنین بیان داشت که افزایش سایق موجب  بهتر شدن عملکرد می­گردد. زایون در تحقیقات خود از نظریه سائق استفاده کرد. او اعلام کرد که حضوردیگران به عنوان محرکی است که می­تواند هم عملکرد را بهبود بخشد وهم لطمه وارد کند. تحت شرایط تسهیل اجتماعی افرادگرایش ذاتی به سائق افزایش یافته پیدا می­کنند وبه طور مشخص صرف حضوردیگران افزایش رادرسائق به وجود می­آورد که موجب بروز پاسخ غالب می­گردد (رحمانی نیا، 1384، صص 135-134).

    ه )کاربرد نظریه گشتالت 20دریادگیری حرکتی

    1- ازآنجا که درنظریه گشتالت تاکید براین است که مجموع اجزا برابربا کل نیست، فعالیت های حرکتی باید بیشترازمجموع مهارت­های تشکیل دهنده آن ادراک شوند. تجزیه وتفکیک یک فعالیت به مهارت­های جداگانه که ارتباط آن­ها به کل فعالیت برای یادگیرتده مقدور نباشد موجب اختلال دریادگیری کل فعالیت می­شود.

    2- براساس نظریه گشتالت انتقال بوسیله مهارت­های تفکیک شده یک فعالیت انجام نمی­گیرد بلکه به وسیله الگوی کلی، اشکال یا روابط صورت می­گیرد، بنابراین معلمین ومربیان باید طوری برنامه­ریزی کنند که هنگام آموزش مهارت ها حداکثر انتقال صورت بگیرد.

    3- تمرین ذهنی، روش بسیارارزشمندی دریادگیری حرکتی است وحل مسئله دریادگیری   زمانی اتفاق می­افتد که فرد دارای مهارت های بنیادی باشد که اساس الگوهای پیچیده هستند.

    4- ادراک روابط اجزا یک فعالیت با کل آن برای اجرا ویادگیری موثرضروری است   (رحمانی نیا ، 1384 ، ص142).

    و ) کاربرد نظریه پیاژه دریادگیری حرکتی

    درنظام پیاژه اساس یادگیری بردادوستدوتاثیرمتقابل یا کنش فرد با محیط ودوره­ها ومراحل رشد استواراست. براساس ویژگی­های شناختی مرحله پیش ازعملیات عینی، آموزش مهارت­های حرکتی که نیازمند تجزیه وتحلیل شناختی اجزاء  متفاوت وپیچیده آن است با ظرفیت پردازش اطلاعات کودک همخوانی ندارد. بنابراین حرکات باید ساده باشند تا کودک با ایجاد تصویرسازی، آن­ها رادرذهن حفظ وسپس اجراکند(رحمانی نیا ، 1384 ،ص 145 ) .

    دردوره عملیات عینی نگهداشت ذهنی مواد مانند توده، تعداد، طول، مساحت وحجم کم کم به دست می­آیند. ازسن 9 سالگی کودکان می­توانند درآموزش مهارت­های ورزشی شرکت کنند و مواردآموزشی باید ساده وآسان باشد (رحمانی نیا ، 1384 ،ص 145).

    دردوره عملیات صوری کودکان به دلیل رشد شناختی بیشتر می­توانند جزئیات مهارت­های حرکتی رادرک کنند. یادگیری مهارت­های ورزشی به شکل رسمی وآموزش اشکالی ندارد، زیرا ظرفیت شناختی وپردازش اطلاعات کودک تقریبا مشابه بزرگسالان است ( رحمانی نیا، 1384،ص 145) .

    ی )کاربرد نظریه یادگیری علامتی تولمن درمهارت حرکتی

    1- اگرارتباط بین دوموقعیت برای یادگیرنده مشهود باشد. انتقال مهارت یا یادگیری درسطح وسیعی انجام می­گیرد. بنابراین زمان قابل توجهی راباید صرف توسعه مهارت های پایه یا الگوهای حرکتی که دربیشترفعالیت ها کاربرد دارند، کرد.

    2- تلاش ذهنی برای پیداکردن راه­های مختلف، به یادگیری ونحوه اجرای یک مهارت     کمک می­کند.

    3- پاداش­ها می­توانند دربرانگیختن یادگیرنده نسبت به یک عمل مناسب موثر باشند.   بنابراین فرض براین است نوع انگیزشی که منجربه فعالیت هدف دار بیشترمی­گردد به یادگیری بهتر نیز منتهی خواهد شد.

    4- تاکیدباید بر سازماندهی وارائه کل­ها که درحیطه ادراک کودک است گذاشته شود. این امر مویداین است که کل فعالیت رامی­توان به ترکیبی ازاجزا که با هم ارتباط دارند تقسیم نمود. بعضی از انواع تمرینات ترکیبی یا بازی هایی که مشابه بازی­های اصلی هستند، ازجمله نمونه­های این مفهوم می­باشند( رحمانی نیا، 1384، ص 147).

    نظریه های نوروفیزیولوژیکی و کاربرد آنها در یادگیری حرکتی

    1- چون اطلاعات حسی درون دادی برای بازده حرکتی مورد نیاز است ، معلمین تربیت بدنی باید به اطلاعات حسی فراهم شده از طریق حواس بینایی ، شنوایی و حس حرکت در دسترس شاگردان  توجه کنند .

    2- انگیزش نقش اصلی را در اعمال عصبی و یادگیری بازی می­کند. وقتی فرد برانگیخته شود قادر به دریافت اطلاعات بیشتری است .

    3-  آگاهی از نتیجه کار عامل مهم در یادگیری مهارت حرکتی است . پس معلم باید بازخورد را در واقع نیاز به شاگردان ارائه دهد.

    4- شناخت بازتاب­ها یکی از منابع اطلاعاتی عصبی است . وضعیت اندام­های بدن قبل یا هنگام اجرای یک مهارت تاثیر قابل توجهی بر توانایی اجرای یک مهارت دارد .معلم در هنگام آموزش باید فرصت هایی را جهت حداکثر استفاده موثر از اعمال بازتابی برای شاگردان فراهم کند .

    5- تکرار و تمرین برای خودکار شدن یک مهارت ضروری است(رحمانی نیا ، 1384 ،ص 173).

    عوامل موثر برمهارت

    تمرین ذهنی:  مربیان ورزش و معلمان تربیت بدنی بایستی تلاش کنند تا با ترکیب معقولی از تمرین ذهنی و بدنی میزان یادگیری مهارت­های ورزشی را در ورزشکاران خود افزایش دهند .

    تفاوتهای فردی:  یکی از مباحث مهمی که بیشتر دانشمندان علم ورزش به دنبال آن بوده اند و آن را در یادگیری مهارت­های حرکتی و ورزشی مد نظر داشه اند ، تفاوت­های فردی است . گری21 نیز تفاوتهای فردی را به صورت زیر طبقه­بندی کرد .

    الف) تفاوت­های جسمانی

    ب ) تفاوت­های اجتماعی

    ج)تفاوت­های مربوط به استعداد

    د ) تفاوت­های شخصیتی

    ه ) تفاوت­های تحصیلی

    انگیزش: یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر اجرای ماهرانه حرکات ، انگیزش است که عبارتست از، مکانیسم های درونی و محرکهای بیرونی که رفتار را ضمن برانگیختگی هدایت می­کند .

        بازخورد: عبارتست از اطلاعاتی که فرد در نتیجه بعضی پاسخ­ها دریافت می­­کند .

        قراین لمسی شنوایی و بصری .

      زمان واکنش و زمان حرکت: زمان واکنش به فاصله زمانی بین ارائه محرک و شروع حرکت اطلاق می­شود ؛ زمان حرکت به فاصله زمانی بین شروع حرکت تا پایان حرکت اطلاق می­شود   .

      سازگاری: به معنی انطباق با شرایط محیطی است که به دو نوع فیزیولوژیکی و روانی تقسیم می­شود .

    الف) سازگاری فیزیولوژیکی: یعنی انطباق عضلانی و قلبی تنفسی با شدت و مدت زمان تمرین .

    ب ) سازگاری روانی: یعنی اجرای مهارت بدون در نظر گرفتن عوامل تنش­زای محیطی   مانند حضور تماشاچیان و طرفداران تیم مقابل  (رحمانی نیا ، 1384 ،صص273-266).

    تعریف تصویر سازی و تمرین ذهنی

    تمرین ذهنی در یک معنای کلی به مفهوم تجسم نمودن اجرای موفقیت آمیز یک مهارت حرکتی و یا تصویری آرام­بخش در ذهن بدون هیچ­گونه تمرین بدنی و تجربه خارجی است ( رحمانی نیا ، 1384 ، ص 291 ) .

    مبانی نظری تمرین ذهنی

        الف) طبق نظریه فیتز و پونسر22، اولین مرحله یادگیری مهارت­های حرکتی ، مرحله شناختی است که نوآموزان طی آن با پرسش­هایی همچون ، چگونه باید مهارت را انجام دهم و کار بعدی چیست ؟ به تمرین ذهنی می­پردازند . به اعتقاد انان ، تمرین ذهنی می­تواند در یادگیری بهتر و یکی کردن روش های اصلاح اشتباهات مفید باشد ؛ در واقع ژیمناستیکی که بازیابی روند حرکت در زمین تمرین را با تصویر ذهنی انجام می­دهد ، از ذخیره بلند مدت در حافظه حرکتی جایگزین شده ، استفاده می­کند.

      ب ) با همین رویکرد شناختی  نظریه یادگیری علامتی توسط تولمن مطرح شده است .    نظریه یادگیری علامتی معتقد است که تصویرسازی از طریق ایجاد یک پیش انگاره یا طرحواره ذهنی ، موجب شکل گیری یک برنامه در دستگاه عصبی می­گردد.

       ج) در همین رابطه ، لانگ23 نیز در نظریه اطلاعات زیستی به سال 1979 اظهار می­کند که ، تصویر سازی ذهنی شامل فعال­سازی اطلاعات رمزگذاری شده­ای است که در حافظه درازمدت ذخیره شده است.

       د) نظریه دیگردرارتباط با تصویرسازی ذهنی نظریه روانی عصبی عضلانی است. این نظریه بر آن است که تصاویرروشن خیالی می­توانند پاسخ­های عصبی- عضلانی چون محرک­های واقعی درافراد ایجاد کنند. تصاویرتولید شده درمغز، برای اجرای مهارت مجسم شده به عضلات، تکانه عصبی می­فرستد. شدت تکانه ممکن است آن­قدرپایین باشد که به جنبش حرکتی مشهود نشود، یا اینکه اصلا جنبش حرکتی تولید نکند( رحمانی نیا ، 1384 ، صص 296-295 )  .

    کاربرد تصویرسازی وتمرین ذهنی

    1- برای افزایش اثربخشی تمرین .

    2- راه­های مناسب تمرین ذهنی را به فراگیرنده آموزش دهید .

    3- از فراگیرنده بخواهید در یک محیط ساکت و آرام به تمرین ذهنی بپردازد .

    4- برای افزایش اثر تمرین، تمرینات بدنی و ذهنی را با هم انجام دهید .

    5- تمرینات ذهنی را در مراحل استراحت بین تمرینات بدنی انجام دهید تا یادگیری مهارت تسهیل شود .

    6- وقتی با کمبود تجهیزات و وسایل تمرینی مواجه هستید، از این روش استفاده کنید.

    7- از فراگیرنده بخواهید که تکالیف متعدد و مختلفی را در یک جلسه تصور کند(  اشمیت،1941 ، ترجمه نمازی زاده و موسوی، 1384، ص 276).

    فواید تمرین ذهنی

    یکی از فواید مهم تمرین ذهنی به عنوان قسمتی از تدریس ، کاهش مشکلاتی است که در تدریس وجود  دارد. این مشکلات عبارتند از وجود شاگردان زیاد درکلاس، نبودن وسایل کافی / شاگردی آسیب دیده باشد.تمرین ذهنی روش موثری برای مرور مهارت­ها ­است. این نوع تمرین در هر زمان انجام پذیر است. تمرین ذهنی می­تواند مشکلات کوچک در فنون ورزشی را رفع کند. این امر به از بین رفتن افکار منفی مانند تصور کردن شکست، کمک می­کند و از پراکنش توجه و تمرکز ورزشکار پیشگیری می­نماید. . از فواید دیگری که می­توان برای تمرین ذهنی برشمرد این است که تمرین ذهنی اطمینان به وجود می­آورد و اجرا کننده می­تواند حالات هیجانی آسیب زننده مانند تنش و اضطراب را کنترل کند( رحمانی نیا، 1384، ص299).

    - تمرین ذهنی، یادگیری مهارت های جدید را تسریع و آنهایی را که با مشکل مواجه هستند اصلاح می­کند .

    - تمرین ذهنی، واکنش های ذهن – بدن را بهبود می­بخشد .

    - تمرین ذهنی، خودآگاهی آگاهی ازنشانه های مهم را و افزایش می­بخشد .

    - تمرین ذهنی، تمرکز واطمینان را زیاد می­کند .

    - تمرین ذهنی، اضطراب را کاهش می­دهد (رحمانی نیا، 1384، ص 300) .

    برنامه آموزش تصویرسازی و تمرین ذهنی 

    برنامه آموزش تصویرسازی و تمرین ذهنی از چهار مرحله تشکیل یافته است .

    1- آموزش آگاهی یافتن ازتحریکات حسی: تصاویر به کار گرفته شده در ورزش از تجارب ورزشکاران مایه می­گیرد.بسیاری از ورزشکاران فکر می­کنند که بر تجارب و دریافت هایشان آگاهی دارندو آنها را به خاطر می­آورند؛ اما بسیاری اوقات،آنها واقعا ً بر دریافت ها و تجارب­شان آگاه نیستند.

    2- آموزش روشن سازی تصاوی: وضوح بخشی به تصاویر خلق شده از طریق یک رشته تمرین جدی صورت می­گیرد. در این تمرینات کلیه حواس درگیر در ورزش مورد نظر لازم است به کار گرفته شوند .

    3- آموزش کسب کنترل بر تصویرسازی:  تمرینات مربوطه، تمریناتی هستند که تصاویرآفریده شده را در جهت هدف و نتایج تعیین شده ای هدایت می­کند.

    4- آموزش تمرین ذهنی: فرد در این مرحله باید مهارت یا تاکتیک خاصی را کامل و موفقیت آمیز و به شکلی که غیر از تصویر مورد نظر حتی صداها و دیگر احساس­ها را نیز به طور ذهنی مرور کند اجرا کند. علاوه بر این، او باید در پایان این مرحله بتواند هر وقت خواست آن مهارت را مانند یک تصویر ویدیویی به طور آهسته مرور کند و بر نقاط خاصی تمرکز نماید و همچنین توانایی انجام این کار را در شرایط پرتنش و هیجان مسابقه نیز داشته باشد( رحمانی نیا، 1384، صص301-300).

    شرایط مناسب برای تصویرسازی وتمرین ذهنی

    1- محیط یا موقعیت واقعی: تنها تعداد معدودی از ورزشکاران از این قابلیت برخوردارند. اغلب ورزشکاران مبتدی مایلند این تمرین را در محیطی آرام و فاقد عوامل مخل انجام دهند. آن-ها به تدریج با کسب توانایی در این قابلیت می­توانند در هر محیطی تمرکز خود را معطوف  استفاده و کاربرد تمرین ذهنی نمایند

    .

    2- توجه آرامش یافته: هرورزشکار لازم است که ورزشکاران بتوانند به آرام­سازی خود بپردازند. حد آرام­سازی باید آنچنان کنترل شود که احساس خواب آلودگی و رخوت عارض نشود.

    3- انگیزه فراگیری: بهترین ورزشکاران،ورزشکاران درون انگیخته هستند. انگیزه درونی آن­ها را وادار می­کند تا زمانی طولانی را صرف آماده سازی خود برای دیدارهای بزرگ کنند.

    4- داشتن انتظارواقعی: تمرینات تصویرسازی مانند سایر مهارتها زمانی موفقیت آمیز است که نگرشی مثبت و در عین حال انتظاری واقعی نسبت به آن وجود داشته باشد.

    5- تمرینات منظم:  هر ورزشکاری اهمیت تمرین را درک می­کند ولی هر ورزشکاری به اهمیت این نکته که کیفیت تمرین بر کمیت آن برتری دارد توجه ندارد. صرف ورود عادت وار به حرکات جنبشی کافی نیست و حتی ممکن است به دلیل برگیری تمرکز از مهارت، موجب تداوم شکل غلط انجام آن گردد(رحمانی نیا، 1384، ص 303 -3).

    منابع

    اشمیت، ریچارد. ای .(1384 ). یادگیری حرکتی  و اجرا: از اصول تا تمرین(ترجمه

    نمازی زاده، محمد مهدی و واعظ موسوی، محمد کاظم). تهران: سمت .

    رحمانی نیا، فرهاد(1384)،  مبانی وکاربرد یادگیری حرکتی، تهران : انتشارات بامداد

    کتاب.

    سیف، علی اکبر.( 1387). روانشناسی پرورشی نوین: روانشناسی یادگیری و آموزش

    (ویرایش ششم). تهران: دوران .

    صفوی، امان اله.(1383)، کلیات روشها وفنون تدریس، تهران: انتشارات معاصر

    منبع مطلب : veisisaeed.blogfa.com

    مدیر محترم سایت veisisaeed.blogfa.com لطفا اعلامیه سیاه بالای سایت را مطالعه کنید.

    جواب کاربران در نظرات پایین سایت

    مهدی : نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

    میخواهید جواب یا ادامه مطلب را ببینید ؟
    مهدی 2 سال قبل
    0

    نمیدونم, کاش دوستان در نظرات جواب رو بفرستن.

    برای ارسال نظر کلیک کنید